در وصالی که شود زود میسّر، مزه نیست چند روزی به‌میان نامه و پیغام خوش است! 😋 @Glorious_poem #طالب_آملی محمودخان دولت‌آبادی هم در همین زمینه می‌فرمان که: آن جا یک قهوه خانه بود. اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای. چرا؟ دنیا خراب می شد اگر دقایقی آن جا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟ عجله، همیشه عجله... کدام گوری میخواستم بروم؟ من به بهانه رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته ام... @Glorious_poem والااااا

كرده از بس پيرهن كسب لطافت از تنش! بي تأمّل ديده نشناسد تن از پيراهنش #طالب_آملی @Glorious_poem به به! کاسبان تلطیف😂

ببینین جناب طالب در بیان این‌که موهات پریشون شده! چه ظرافت و شیرین‌زبانی‌ای به خرج دادن: ای زلفِ یار! باز پریشانی‌ات گُزید گویا شگون نداشت ملاقاتِ شانه‌ات @Glorious_poem #طالب_آملی

هست چشمم بر عطایت گر خطایی می کنم ورنه می دانم سر از حکمِ تو پیچیدن خطاست #طالب_آملی @Glorious_poem اللهم اغفرلي الذنوب التي تحبس الدعا...

نامه بنویسم و خود در پی قاصد بروم آن‌قدَر صبر ندارم که خبر برگردد! 😓 @Glorious_poem #طالب_آملی ‏ ببین صبر کردن انقدر کار سختیه که خدا یه پیغمبر فرستاد که فقط صبر کنه!!

دلم نازک، چو خوی دلبران گردیده، ای همدم ندارم طاقت حرف بلند، آهسته آهسته... @Glorious_poem #طالب_آملی 😚🤫 خطر دل‌شکستگی در اثر صدای بلند حتی!