eitaa logo
گفتمان حکمت
2.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
13 ویدیو
0 فایل
« از اندیشه تا رسانه » گفتمان حکمت در اینستاگرام: instagram.com/gofteman_hekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی مؤسسه گفتمان حکمت، مؤسسه‌ای غیر دولتی است که رویدادهای فرهنگی، سیاسی، هویتی، اجتماعی و اقتصادی و مسائل پیرامونی آنها را مورد مطالعه و تحلیل قرار داده و راهکارهایی در تراز با اصول انقلاب اسلامی ارائه می دهد. ایده مؤسسه در سال 1402 پدید آمد و پس از تکوین و طی مراحل اداری و اخذ مجوزهای لازم، از سال 1403گام به عرصه فعالیت نهاد. مطالعاتِ مسأله محور، برگزاری میزگردها، همایش‌ها، مناظرات علمی و... جهت دستیابی به "گفتمان تراز" در در پدیده های فوق الذکر، با عنایت به ساختار و بافتار جامعه ی ایرانی و الزامات رسانه ای، عمده فعالیت های این موسسه خواهد بود بدیهی است که شکل­ گیری چنین گفتمانی، نقش آفرینیِ تمام صاحبانِ اندیشه و قلم را میطلبد و فراگیری آن نیز مستلزم مشارکتِ مسئولانه است. مؤسسه گفتمان حکمت
برایِ بهاری که پر سر و صدا آمد! در آغازین روزهای سال 1403 المان‌های تخم مرغ نصب شده از سوی شهرداری تبریز منجر به بروز حواشی سیاسی و اجتماعی گردید که به علت تعارض محتوای المان نصب شده با محتوای تصویب شده از سوی شهرداری و همچنین مغایرت با شیوه نامه اجرایی این عناصر شهری، المان فوق الذکر جمع آوری شد. اما این اتفاق چند نکته اساسی دارد که گفتگو درباره آنها می تواند راهگشای آینده باشد؛ @Gofteman_hekmat
۱-امیدوارم سیستم مدیریت شهری ما به چنان رُشدی برسد که حتی برای المان‌های نوروزی، جشنواره استقبال از بهار برگزار کند و در قالب مسابقه و یک سازوکار علمی درست و اصولی، از بین طرح‌های برگزیده، آثاری انتخاب و در شهر به عنوان پاویون و المان شهری ساخته شود تا کارکرد و مفهوم عمیق‌تری در دریافت ایده‌ها و خروجی آثار به همراه داشته باشد. مسابقه‌ای که در آن افراد متخصص و دانشجویان خوش فکر و خلاق در زمینه معماری، منظر و شهرسازی و... حضور داشته باشند و پروژه‌های منظر شهری تبدیل به محلی برای جولانِ تفکر سیاست‌زده و بدردنخور نشود و جنبه کیفی و معنایی پروژه‌ها رونق یابد. ۲-به تحقیق عرض میکنم؛ آنچه عمومِ مردم ترک‌زبان ایران از تاریخ خود می‌داند، متاسفانه قرین با تخیّل، داستان سازی، جعل و وهم است. دلیل اصلی آن هم علاقه وافر عموم‌ مردم به «قصه» و داستان است که باعث شده تاریخ نگاری علمی و حتی تحلیل تاریخ از منظر فلسفه‌سیاسی موضوعیت نداشته باشد و برخی از این مسأله سوءاستفاده می‌کنند و قصه‌های ساختگی را به خورد مخاطب می‌دهند تا تحلیل تاریخی نداشته باشد! البته، این به معنای آن نیست که قصه و یا داستان در تاریخ موضوعیت ندارد؛ بلکه به معنای آن است که نباید شناخت مردم از تاریخ را صرفاً به داستان‌ها گره بزنیم. ۳-این گزاره قابل درک نیست که؛ یک نفر به خاطر «لج بودن با شرایط فعلی کشور» و یا حتی لج‌بودن با حکومت، تاریخ را تحریف کند! برای مثال؛ به گمان من، یک ترک‌زبانِ ایرانی باید بداند که هنرِ تبریز و «مکتب تبریز»، مربوط به عصر شاه اسماعیل اول صفوی است و پس از حضور کمال‌الدین بهزاد در تبریز شکل گرفته، نه قبل از آن! بله، اینکه آثاری ریشه در دورانِ قبل از صفویه دارد، درست است اما همان آثار هم به همت علمای آن عصر شکل گرفته و حاصل تفکر ایرانی است! (و وارداتی نبوده!) یا اینکه چرا یک تُرک‌زبان ایرانی نباید بداند که بیشترین آسیب و تخریب را در طول تاریخ از دولت عثمانی خورده است؟! ⁣⁣ در دوره صفویان(٩٠٧-١١٣۵ق) شهر تبریز در ج٫نگ‌های بین ایران و عثمانی(٩٢٠-١٠١٢قمری) چندین بار مورد هجوم عثمانیان و اشغال شدن توسط آنها قرار گرفته و تبریزِ پایتختِ آن عصر را عثمانی‌ها نابود کرده‌اند که سرانجام انتقال پایتخت از تبریز به قزوین و سپس به اصفهان را به دنبال داشت.⁣⁣ ⁣⁣ در سال ٩٢٠ قمری عثمانیان خزاین را تصرف کردند و هزاران تن از صنعتگران ماهر شهر را به قسطنطنیه(استانبول کنونی) کوچاندند! چرا این ظلم‌های عظیم تاریخی را نمیگویند؟! چرا این غارت‌های تاریخی و این استثمار ناگفته مانده؟! تاریخ نگاری تخیلی و جعلی، هویت تخیلی و جعلی هم می‌سازد! اکنون، کار به جایی رسیده که حتی شخصیت شاه اسماعیل اول صفوی را هم کشورهای همسایه برای خود مصادره می‌کنند و حتی شخصیت او را تحریف میکنند! و ما مشغول داستان سراییِ عده‌ای معلوم‌الحال هستیم که نه به ایران اسلامی معتقدند و نه به آذربایجان و خدمات‌اش برای اسلام و ایران! ۴-بر سر هر مسأله‌ای اگر دوگانگی و دوقطبی در بین مردم شکل گرفت، بدانید که یک پروژه‌ی ساختگی و تصنعی در کار است! تفکر ناسیونالیستی در هر شکل و هر گفتمانی و هر جغرافیایی محکوم است! اینکه عده‌ای جانبِ یکی را بگیرند و دیگری را نهی کنند، غلط است! ۵-جغرافیای سیاسی، عامل مهمی در ساختار هویتی است و هر تفکری بخواهد در جغرافیای سیاسی قومیت‌ها تغییری ایجاد کند، یک تهدید است و نباید از کنار آن ساده عبور کرد! 🖋️ بهزاد شهلاچشم @Gofteman_hekmat
نقش یهودیان در شهادت امام علی(ع) اشعث بن قیس یهودی که در زمان امام علی(ع) سردسته منافقین بود و می‌توان گفت منافقینِ دیگر تابع وی بودند، بعد از آشکار شدن نفاقش، دشمنی خود با حضرت على(ع) را شدت بخشید. او حتی در یک مورد به سخنان حضرت اعتراض کرد، ولی آن حضرت پاسخ قاطعی به وی داد. لذا امیرالمؤمنین(ع) را به ق/تل تهدید کرد! به‌دنبال این ت.هدید و به‌دنبال جایزه‌هایی که در مقابل خوش‌خدمتی به معاویه در صفین و ماجرای حَکَمیت از معاویه گرفته بود، خواست خدمتی دیگر به معاویه نماید، لذا ت.هدید خود را عملی کرده و زمینه را برای ق/تل آن حضرت آماده نمود. ابن‌ملجم بعد از ورود به کوفه در منزل اشعث ساکن شد و این نشان دیگری از تعامل و هماهنگی بین منافقان و جاسو.سان معاویه و عمروعاص است. در شب ق/تل امیرالمؤمنین(ع)، ابن ملجم تا صبح در کنار اشعث بود و به دستور اشعث دست به شمشیر برد. @Gofteman_hekmat
به مناسبت سالروز درگذشت سید محمد کاظم شریعتمداری (برنامه آمریکا برای بهره برداری از شریعتمداری) @Gofteman_hekmat
یکی از موضوعات مهمی که در خصوص کودتای نوژه وجود دارد، نقش سیدمحمدکاظم شریعتمداری است. وی ضمن تامین برخی از وجوه مالی گروه‌های مخالف امام و انقلاب، مترصد نقش جایگزین امام خمینی(ره) در دولت کودتا بود و سعی داشت بعد از ایشان «مرجع تقلید و رهبر آینده کشور» باشد.(منوچهر محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1366، ص172-171). یرج رخشنده از ساواکی‌های فعال در کودتا نیز پس از دستگیری در این ارتباط می‌گوید: «بنی‌عامری می‌گفت با علما و روحانیونی که طرفدار آیت‌الله شریعتمداری می‌باشند، دست‌به‌دست هم داده‌ایم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم.»(روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۶ مرداد ۱۳۵۹) بدین‌ترتیب راه هرگونه مخالفت اعضا با اهداف کودتا که بعضاً ضد انسانی و ضد اسلامی بود، بسته می‌شد. آقای شریعتمداری: «من صریحاً می گویم که با خمینی و اعمال او مخالفم. تعدادی از علما به من مراجعه می کنند و با بحث راجع به روش من و خمینی، سؤال می کنند که آیا اختلافی داریم؟ من می گویم بلی. او مخالف شاه است درحالیکه من این طور نیستم. ... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم. آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی کنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگاه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت می کنند.» (آیت‌الله شریعتمداری به روایت اسناد ساواک،صفحات  921 تا  926). اعضای سفارت آمریکا در خصوص ملاقات با شریعتمداری در ١٠ ژانویه ١٩٧٩ (دی ۵٧) اظهار می دارند که؛ «شریعتمداری آشکارا از دیدن شخصی از جانب دولت آمریکا خوشحال است و موضعش کاملاً منطقی و مساعد (موافق برای همکاری) بود.»( اسناد لانه جاسوسی، جلد ١، ص٨١). یکی از خطرناک‌ترین اقداماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیر چتر حمایت شریعتمداری انجام گرفت؛ تأسیس حزب خلق مسلمان بود. این حزب به فعالیت‌های ضدانقلابی و جدایی طلبانه در آذربایجان مشغول بود. از جمله اقدامات حزب خلق مسلمان در تقابل با جمهوری اسلامی می‌توان به مخالفت این حزب با همه‌پرسی قانون اساسی اشاره کرد. شریعتمداری از وجوه دریافتی از سازمان سیا، برای خرید اسلحه به منظور رویارویی مسلحانه با نظام اسلامی استفاده می‌کرد. در گزارش سرّی سازمان سیا به تاریخ ٢٨ تیر ١٣۵٨، مرتضی موسوی (از سران حزب خلق مسلمان) با صراحت به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: «...شریعتمداری از پول ما جهت خرید اسلحه لازم استفاده می‌نمود.»( حمایت آمریکا از گروه‌های میانه‌رو در ایران، ص۶). در همین زمان روزنامه خلق مسلمان در یکی از شماره‌های خود به نقل از شریعتمداری نوشته بود: «اگر توافق‌ها مو به مو اجرا نشود امنیت آذربایجان را تعهد نمی‌کنیم.»(کودتای نوژه، ص90) افراط گرایی در حزب خلق مسلمان تا حد زیادی ناشی از احساس پشت گرمی به حمایت آمریکایی ها بوده است. تلاش برای جلوگیری از لغزش سیدکاظم شریعتمداری، از همان سال‌های نهضت اسلامی آغاز شد. در سال1357، زمانی که امام در پاریس حضور داشتند، چهار نفر از روحانیون ماموریت یافتند نزد شریعتمداری رفته و برای جلوگیری از انحراف او بکوشند. آیت‌الله مرتضی مطهری، موسوی اردبیلی، سید ابوالفضل زنجانی و چند تن دیگر مأمور به این کار می‌شوند ولی در این زمینه موفقیتی کسب نمی‌کنند.(خاطرات آیت الله مهدوی کنی ، ص 102). مام خمینی(ره) در خصوص غائله سال1358  فرمودند: «تبریز احتیاج به دخالت دیگران ندارد، خود تبریز غائله را خواهد خواباند». شهید مدنی که آن روز بعد از شهید قاضی (رضوان الله علیهما) امام‌جمعه‌ی تبریز بودند، آن روز وسط میدان بود؛ خود شهید مدنی وسط میدان بود، جوان‌ها هم دُورش لحظه‌به‌لحظه زیاد شدند و تبریز غائله جدایی طلبان را خواباند. @Gofteman_hekmat
به مناسبت اول اردیهشت و روز بزرگداشت سعدی "آذربایجان و مراودات شعری و ادبی با سعدی" @Gofteman_hekmat
در برخی از منابع تاریخی از سفر(های) شیخ سعدی به تبریز سخن گفته شده که این سفر(ها) به احتمال زیاد پس از سال 663-سال جلوس اباقاخان بر مسند ایلخانی- اتفاق افتاده است. مشهورترین حکایت هم مربوط به سفر حج سعدی در بوستان است که به هنگام بازگشت از سفر، به دارالملک تبریز رفته بود. به سبب وجود مودّت میان سعدی و خاندان جوینیان(شمس الدین محمد جوینی وزیر نامدار ایلخانان و برادرش عطاملک جوینی مؤلف تاریخ جهانگشا) در تبریز، آثار سعدی، زودتر از دیگر نواحی ایران، در آذربایجان انتشار می‌یافت و مورد بررسی اهل ذوق قرار می‌گرفت. مراودات ادبی و استقبال‌های شعری میان سعدی شیرازی و همام تبریزی نیز نشان دهنده علاقه آذربایجانی‌ها به شیخ سعدی است. تبریز به شهر عرفا و علما شهرت داشت(و دارد) و سعدی نیز درباره یکی از عرفای تبریزی در حکایت هجدهم از باب چهارم بوستان اینگونه می‌گوید: عزیزی در اقصای تبریز بود که همواره بیدار و شب خیز بود 📌 منابع: کلیات سعدی، به اهتمام دکتر بهاءالدین خرمشاهی، ص844. دیوان همام تبریزی، به تصحیح دکتر رشید عیوضی، ص.208 مقدمه جلد اول تاریخ جهانگشای جوینی @Gofteman_hekmat
حمله موشکی و پهپادی ایران به سرزمین های اشغالی که در پاسخ به جنایت هدف قرار دادن سفارت ایران در دمشق بود چندین دستاورد بزرگ داشت که قابل بررسی و ذکر است...
1- برای اولین بار ایران از خاک خود به رژیم صهیونیستی حمله کرد 2- این حمله باعث شکست هیمنه و ادعاهای ارتش غاصب صهیونیستی شد و علی رغم سیاست سانسور این رژیم خسارات زیادی را به این رژیم وارد کرد 3- نکته حائز اهمیت در این حمله نوع مواجهه مردم ایران و شهروندان رژیم بود. مردم ایران دیشب را در کمال امنیت و آرامش به سبب اعتمادی که به نیروهای نظامی کشور داشتند پشت سر گذاشته ولی وضعیت در سرزمین های اشغالی به گونه دیگر بود و مردم رژیم به فروشگاه های مواد غذایی یورش برده بودند و شب را در پناهگاه ها سپری کردند 4- این حمله نمایش اقتدار ایران به کل جهان بود. ایران با دو بازوی دیپلماسی مقتدر و قدرت نظامی به کشور های منطقه هشدار صریح مبنی بر عدم دخالت در این درگیری را داد و همچنین مانع کمک رسانی و پشتیبانی متحدان رژیم شد. 5- نوع طرح ریزی این عملیات در سبک عملیات های ارتش های ابر قدرت بود. ایران در شروع عملیات از پهپاد های شاهد 136 استفاده کرد که مسافت ایران تا سرزمین های اشغالی را 9 ساعته پیمودند و از حریم هوایی چند کشور عبور کردند و به نوعی چند ساعت قبل تر به رژیم غاصب علنا شروع عملیات را اعلام کرد. این اقدام به نوعی برای رژیم تحقیر آمیز بود. 6- موشک های شلیک شده در این عملیات جزء موشک های رده متوسط بود و ایران از تجهیزات پیشرفته خود مانند موشک های هایپرسونیک استفاده نکرد. @Gofteman_Hekmat
نگاهی فلسفی به عملیات وعده صادق از «نهیلیسم» تا تولد دوباره‌ی «اخلاق» و «آزادی‌خواهی» در جهان!
جهان، امروز شاهد تحولات ژرفی شده و شکل‌گیری تجمع‌ها و اعتراض‌های مردمی علی‌الخصوص اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های آمریکا نسبت به اقدامات رژیم‌صهیونیستی و به تبع آن، حمایت از مردم فلسطین نمونه‌های آشکاری از این تحولات است. از روزی که تأسیس رژیم‌صهیونیستی در جهان اعلام شد و برخی کشورها از جمله‌های کشورهای جهان عرب به هم‌پیمانی با او پیوسته‌اند، مرگ معنا، مرگ حقیقت و به تبع آن مرگ اخلاق روی داده بود. این نهیلیسم صرفاً حوزه نظر را در بر نگرفته بلکه تمام شئونات انسانی و نحوه زیست بشر را شامل می‌شود. البته بی‌عدالتی و ظلم همواره در طول تاریخ وجود داشته اما در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشر، با چنین رویدادی مواجه نشده بودیم که ظلم و بی‌عدالتی در فضای کاملا روشن و آشکار انجام شود و دین و اخلاق چنان بی‌بنیاد شده باشد که در برابر ظلم آشکار صهیونیسم سکوت کرده باشد! در واقع این بی‌بنیادی اخلاق در بشر، همواره ضامن دین گریزی و عدم شکل‌گیری تفکر دینی است و این وضعیت را اندیشه سیاسی صهیونیسمِ جهانی پدید آورده است. سکولاریسم، صهیونیسم و لائیسم و... همگی مولود اندیشه سیاسی صهیونیسم هستند و تلاش کرده‌اند یک دین نوین جهانی و جعلی یا به تعبیر دیگر، نهیلیسم را تشکیل دهند تا در برابر انقلاب جهان اسلام و اسلام ناب محمدی بایستند. اما پس از هفتم اکتبر و حمله حماس به رژیم‌صهیونیستی، آخرین سنگرهای بنایِ بی‌بنیادِ این نهیلیسم یکی پس از دیگری دچار لغزش و فروپاشی شد. حماسه هفت اکتبر، بنیان‌های اخلاق و ارزش‌های اخلاقی را در جهان بیدار کرد و مردمان آزاده به حمایت از غزه برخواستند اما عملیات وعده صادق امری فراتر از اخلاق بشری را به جهان نشان داد. به تعبیر دیگر، تنبیه رژیم‌صهیونیستی توسط جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر بیدار کردن وجدان‌های اخلاقی خفته بشری، کابوس وحشتناک جهان سلطه را رقم زد و آن کابوس وحشتناک، «آزادی» است. آزادی از سلطه و استکبار، وحشتناک‌ترین کابوس آمریکا و رژیم‌صهیونیستی و هم‌پیمانان آنهاست. اگر بگوئیم که از آغاز تاریخ تا به کنون[از جهان پیشامدرن و پس از مدرن]، چنین حمله‌ای به بنای نهیلیسم و سلطه و استکبار نشده بود و طعم شیرینِ آزادی و عدالت برای جهان اینچنین ترسیم نشده بود، بیراه نگفته‌ایم. عملیات وعده صادق نشان داد که برای مبارزه با صهیونیسم نیاز به یک اصل متعالی دینی داریم و این اصل متعالی، مسئولیت‌پذیری جهانی و مبارزه با استکبار در تمام جوامع انسانی است. @Gofteman_hekmat
ارزشهای مشاهیر معیار است؟ یا شهرتِ مشاهیر؟ تأملی در باب مصادره مشاهیر ایران توسط کشورهای همسایه @Gofteman_hekmat
برخی معتقدند که نباید مشاهیر را مختص یک جغرافیای سیاسی دانست. این امر در وهله اول گذاره درستی است. مشاهیر همواره باید پیوند دهنده‌ی چند جغرافیای سیاسی و چند کشور به یک هویت باشند. این امر زمانی تبدیل به مسأله می‌شود که عده‌ای شعارِ یگانگی ارزش‌ها بین چند کشور را بدهند اما در عمل به دنبال مصادره مشاهیر برای کشور خاصی باشند! برای مثال؛ برخی تئوریسین‌های ترکیه‌ای معتقدند که مولوی چون در جغرافیایی غیر از ایرانِ امروز وفات یافته، پس ترکیه حق دارد مولوی را برای خود ثبت کند و ایران نباید اعتراضی بکند چون باعث گسست پیوندهای هویتی بین دو کشور می‌شود! این امر نوعی از ناسیونالیسم است که فقط محل تولد و وفات و زبان اشخاص و مشاهیر را ملاک و معیار می‌داند. این نوع ناسیونالیسم را کشورهای همسایه ایران رواج می‌دهند چون به دنبال تاریخ سازی برای خود هستند و ارزش‌های اخلاقی و مردمی برایشان معیار نیست در حالیکه در ایران، نگاه به جایگاه مشاهیر، صرفا برای روایت تاریخ نیست، بلکه ارزش‌ها و معیارهای والاتری را شامل می‌شود. چنان که آورده‌اند؛ مردی در جريان جنگ جمل دچار ترديد شد و با خود گفت، چطور ممكن است، شخصيت‌هايی چون طلحه و زبير و عائشه بر خطا باشند. آن را با خود علی(ع) در ميان گذاشت و از خود علی(ع) ‌پرسید كه مگر ممكن است، چنين شخصيت‌هایی بر خطا باشند؟ علی(ع) به او ‌فرمود: «اِنّكَ لَمَلْبُوسٌ عليك، اِنَّ الحَقَ وَ الباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِاَقْدارِ الرِّجالِ، اَعْرِفِ الْحَقَّ لَعَرِفَ اَهْلَهُ، وَ اَعْرَفِ الباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ»؛ يعنی تو در اشتباهی، حق و باطل را با قدرت و شخصيت افراد نمیتوان شناخت. اول حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را نيز بشناس، اهل آن برايت آشكار میشود. ارزش‌های مشاهیر به کلیاتی چون حُسنِ عدالت، روحیه مبارزه با ظلم و حق‌خواهی، صداقت، جایگاه علمی، امانت داری و احسان و... است. اگر مشاهیر را یک امر ملی بدانیم و بخواهیم نام آن‌ها را برای یک کشور ثبت کنیم، از نظر استاد مطهری(ره)، این امر ملی باید دو خصوصیت داشته باشد؛ نخست اینکه ارزش‌های هر پدیده‌ای(اعم از تاریخ مشاهیر و اماکن و...) رنگ و جلوه‌ای از یک مردم بخصوص(جغرافیای خاص) دارد و به نوعی در ژنومِ آن مردم یافت می‌شود. دوم اینکه؛ آیا مردمِ آن جغرافیای ِبخصوص، پدیده مورد نظر را با رغبت پذیرفته است یا به زور و اکراه و با جعل تاریخ؟! اگر دو شرط فوق‌الذکر با هم جمع شد، آن پدیده یک امر ملی برای یک کشور خاص می‌تواند ثبت شود. بنابراین؛ مصادره مشاهیر ایرانی توسط کشورهای دیگر، نمی‌تواند مطلوب باشد چون مردم آن‌ها هیچ شناخت درستی از ارزش‌های اخلاقی-دینی و علمی مشاهیر ایرانی ندارند و حاکمیت آن کشورها نیز فقط به دنبال شهرتِ مشاهیر هستند(نه ارزش‌های آن‌ها) و مجبورند برای مردمشان تاریخِ جعلی بسازند. @Gofteman_hekmat
ریشه تحجر در تبریز! عدم همسویی آیت الله سیدکاظم شریعتمداری با جریان انقلاب اسلامی بر اساس اسناد سرّی ساواک، در 16 اردیبهشت سال 1357 سید کاظم شریعتمداری همانگونه که پیش‌‌بینی کرده بود، از سوی طلاب انقلابی تحت فشار قرار گرفته و با اکراه پذیرفت که بیانیه‌ای به مناسبت چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز صادر کند. این نوع تحجر که یکی از ریشه‌های آن به مشی آقای شریعتمداری در مواجهه با گفتمان انقلاب اسلامی برمی‌گردد، هنوز هم در برخی شهرها از جمله تبریز وجود دارد! @Gofteman_Hekmat
مسأله‌ی مهمِ اندیشه ایرانشهری @Gofteman_hekmat
الگوبرداری از ناسیونالیسمِ ژرمانوفیلی توسط پهلوی تبعاتِ نامبارکی در پی داشت از جمله اینکه؛ عرصه را برای جریان‌های افراطی همچون ناسیونالیسم(قومی، ملی و حتی مذهبی) در ایران فراهم کرد! اندیشه ایرانشهری یکی از آن جریان‌های افراطی است که بعدها شکل گرفت و البته در سال‌های اخیر، مفهوم و ماهیت آن را فقط به حذف قومیت‌ها تقلیل داده‌اند در حالیکه هدف اصلی آن فراتر از این خوانش است! اندیشه ایرانشهری طباطبایی حول مفهوم «ملت» میچرخد و معتقد است که فرهنگ و تمدن ایرانی، دچار انحطاط شده و باید به ریشه‌های این انحطاط حمله کرد و ریشه‌ای که طباطبایی به آن حمله می‌کرد، روشنفکری دینی و اندیشه انقلاب اسلامی است. بنابراین؛ مسأله مهم و اساسی اندیشه ایرانشهری، ورود اسلام به ایران و پس از آن، رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به جهان اسلام است! اصلِ دعوای ما با اندیشه ایرانشهری در همین است! این اندیشه تلاش می‌کرد امر ملی را به گذشته دور و تمدن ایران باستان محدود کند و اسلام را یک امر اجنبی جلوه دهد که بعدها(و با اکراه) یکی از شئون فرهنگی ایرانی شده و نیز ذیل همان امر ملی قابل تعریف بوده و فقط مختص جغرافیای سیاسی ایران است! البته مفروضات فوق‌الذکر در اندیشه ایرانشهری، مبتنی بر واقعیات و حقایق تاریخی و متون و اسناد و... نیست! این اندیشه ابتدا مخالفِ اسلام سیاسی بود و بعدها به نظریه مر.گ اسلام رسید! سید جواد طباطبایی دائما تلاش می‌کرد بدون مطالعه دقیق آثار و نوشته‌ها و بدون صورت بندی مسائل، به استاد مطهری(ره) و سایر معلمان انقلاب اسلامی حمله کند و بر این عقیده بود که با نگاه انتقادی به تاریخ، خوانشی فلسفی از تاریخ ارائه داده است حالیکه عناصر او برای خوانش فلسفی، [نه اینکه ناقص بوده باشد، بلکه] از اساس غلط است و نمی‌تواند در جامعه ایرانی اعتبار داشته باشد. البته پیروان او نیز بر همین مشی و همین روش‌ها برای بیان نظرشان پایبند هستند! اسلام و اسلامِ سیاسی را ایرانیان بر اساس عقلانیت، معرفت و شعور انتخاب کرده‌اند و همواره هویتشان با آن گره خورده است. 📝 بهزاد شهلاچشم @Gofteman_Hekmat
سوءاستفاده از احساسات مردم، حتی اگر باعث موفقیتِ کوتاه مدتِ یک کاندید در کارزار انتخابات شود، در طولانی مدت فضای گفتمانی جامعه را از عقلانیت دور می‌کند! @Gofteman_Hekmat
بر همگان واضح است که رقابت انتخاباتی باید روی ایده‌های تحول‌ساز شکل بگیرد تا تصمیماتی به نفع مردم گرفته شود. این مهم نیازمند روحیه انقلابی مبتنی بر عقلانیت دینی است و همین امر باعث انسجام اجتماعی و افزایش مشارکت مردم در انتخابات می‌شود. اگر انسجام اجتماعی بر محور دین صورت نگیرد، مطمئن باشید باعث تضعیف کشور خواهد شد. در این بین، اقلیتی از نامزدهای انتخاباتی هم وجود دارند که از کاهش مشارکت مردم در انتخابات، نه تنها ناراحت نیستند بلکه پیشروی کرده و هزینه‌های سهمگینی بر جامعه تحمیل می‌کنند. این اقلیت خیال می‌کنند با دروغ، اهانت، متّهم کردن دستگاه‌ها، شایعه‌پراکنی، افتراء به رقیب و مهمتر از همه تحریک عصبیّت‌های گوناگون، می‌توانند فعالیت انتخاباتی کنند! در حالیکه این‌ها هیچکدام با انتخابات اسلامی سازگار نیست. این خطاب، خطاب به اشخاص یا جناح معیّنی نیست؛ این وظیفه‌ی همه‌ی ماست. همه‌ی جناح‌ها باید این موارد را رعایت کرده و در چارچوب قانون حرکت کنند. جامعه‌ی امروز نیازمندِ کارِ بی منت و خدمت صادقانه و عقلانیت است تا جمهوریت و به تبع آن، ولایت تقویت شود. اکنون مسأله‌ی اصلی این است که وضع موجود را تغییر بدهیم! چون بحران‌های اساسی علی‌الخصوص در حوزه معیشت و اقتصاد داریم. به هر کاندیدایی که وارد کارزار انتخابات شود و بتواند در جهت تغییر وضع موجود، مردم را به سوی خود بکشاند، باید احترام گذاشت. مسائل اصلی مردم، عقب ماندگی در عدالت، افزایش فقر، سرمایه داری اربابان زر و زور، اشرافیت طبقه ممتاز بی درد و هزاران مشکل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و... است که نیاز به اهتمام تمام قوا دارد. اما متأسفانه شاهد آن هستیم که به جای طرح مسائل اصلی و بحث بر سر آنها، دوگانه‌های کاذبی مثل ایرانشهری و غیرایرانشهری  شکل می‌گیرد و عصبیت‌های گوناگون قومی-قبیله‌ای و نژادی به عنوان مسأله اصلی مردم طرح می‌شود! کسانی که برای رأی‌آوری متوسل به اینگونه فعالیت انتخاباتی می‌شوند، علاوه بر اینکه رشد عقلانیت در جامعه را به خطر می‌اندازند، باعث شکل‌گیری مطالبات کاذبی می‌شوند که سال‌ها بعد باعث تضعیف بیش از پیش مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد. @Gofteman_Hekmat
عقلانیت انتخاباتی 2/ علیهِ دوقطبی شدن! @Gofteman_Hekmat
انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن، تمام ارکانی که برای تحقق جمهوریت بنا شدند، همگی در بستر عقلانیت ظهور و بروز پیدا کردند. انتخابات نیز یکی از بسترهای مهم ظهور جمهوریت است که البته برخی‌ها این مهم را صرفا به بستری برای هیجانات سیاسی و ایجاد دوقطبی‌ها در جامعه تقلیل داده‌اند! چرا رهبری(مدظله) فرمودند که «دوقطبی شدن به صلاح نیست؟» چون دوقطبی شدن یک نوع هیجان سیاسی کاذب ایجاد می‌کند و اگر چه ممکن است موقتا آراء را افزایش دهد، اما شعور و عقلانیت را قطعا کاهش خواهد داد! آیا تا به حال شده است که هیجان سیاسی کاذب به نفع جبهۀ حق تمام شود؟! یکی از هیجانات سیاسی کاذب، مطرح کردن مباحث قومی است که در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی(در تبریز) دستاویزی برای ایجاد دوقطبی و رأی‌آوری برای برخی نامزدها شده بود. اما رأی مردم نشان داد که عقلانیت سیاسی و انتخاباتی رشد یافته است و مردم به دوقطبی‌های کاذب قومیتی اهمیتی نمی‌دهند و به دنبال افرادی هستند که بتوانند وضع موجود را تغییر دهند و گفتمان کارآمدی داشته باشند. این رشد عقلانیت، بزرگترین دستاورد این انتخابات بود هرچند برخی مشکلات همچون خرید و فروش رأی نیز وجود داشت که البته برای این مشکل نمی‌توان مردم را مقصر پنداشت. به هر حال بخش قابل توجهی از مردم با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند و عده‌ای سودجو از این مسأله سوءاستفاده کرده‌اند. اکنون، می‌توان گفت که قاطبه مردم در تصمیم‌گیری سیاسی به معیارهای درست و مطلوب رسیده‌اند و امید است که با حل مشکلات اقتصادی و کاهش فقر، شاهد جمع شدنِ بساطِ پول‌پاشی و تطمیع بخشی از مردمِ رنج‌کشیده و آسیب دیده با پول نیز باشیم. @Gofteman_Hekmat
30.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عملیات وعده صادق/بخش اول یکی از دستاوردهای مهم عملیات وعده صادق این بود که ریشه‌های هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را شکست و خشکاند و خط بطلانی بر سیاست‌هایش در منطقه کشید... @Gofteman_Hekmat
دعای مادرانه فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ پـــــس گــــفـتند بر خــــــدا توکـــــل کـــردیـــم پروردگــارا مــا را بــرای قـــــوم ســــتمگر (وســیله) آزمــایــش قــرارمـــده. @Gofteman_Hekmat
مرد خدمت آسمانی شد کسی به وصلِ تو چون شمع یافت پروانه که زیرِ تیغِ تو هر دم سری دگر دارد @Gofteman_Hekmat
ملت ایران تسلیت 🖤 @Gofteman_Hekmat