📙 دیوید هیوم در کتاب « تحقیق درباره فهم انسانی»، می گوید که یک راه برای تشخیص خوب و بد، «مفید بودن» است. یک صفت خوب تنها آنگاه به طور واقعی خوب است که مفید باشد. اما برای بنتام که حقوقدان باهوشی بود این امر هنوز ابهام داشت. او رئالیست است و می پذیرد که حتی بهترین عمل هم ممکن است در کنار خوبی، بدی ایجاد کند. یک عمل حکومت به سود برخی و به ضرر برخی دیگر خواهد بود. از نظر بنتام چنین اقدامی باید مطابق با معیار ذیل مورد قضاوت قرار بگیرد:
« یک کنش آنگاه خوب است که لذت بیشتری تولید کند تا رنج بیشتر!»
@goftman_ir
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فلسفه و مفهوم بحران
🔺دکتر احمد #رجبی
@goftman_ir
گفتمان
🎥 #علم_جدید و محوریت انسان در خلقت 🔺دکتر مهدی #گلشنی @goftman_ir
📜متافیزیک و فیزیک
"... فیزیکدانان از چند لحاظ به فلسفه نیازمندند: (1) فلسفه روی جهت گیری تحقیقات ما اثر می گذارد، زیرا هر کار تحقیقاتی همواره با یک فلسفۀ خاصی صورت می گیرد. یک تجربه گرا تنها به جمع آوری اطلاعات تجربی و ارائه مدلهای فنومنولوژیکی اکتفا می کند، بدون آن که بخواهد اطلاعات موجود را توضیح دهد. اما در یک فلسفۀ بازتر که دنبال کشف طبیعت است، این کفایت نمی کند؛ این نگرش فلسفی و جهان بینی محقق است که هدف تحقیق را تعیین می کند. به قول هایزنبرگ: «در اینجا می توان اهمیت فوق العاده زمينه فلسفی را در تحقیق دید. وقتی سؤالات عرضه می شوند، زمینه فلسفی جواب را تعیین نمی کند؛ اما روی سؤالات اثر می گذارد. بسته به این که بخواهید طرحی را که طبق آن طبیعت ساخته شده است بیابید با این که تنها مشاهده کنید و پدیده ها را توصیف و پیش بینی کنید، نتایج کار علمی می تواند متفاوت باشد. شناخت نهایی ، بستگی به این تصمیم دارد.» (۲) متافیزیک برای علم، به منزله چهارچوب است. به قول شرودینگر: «متافیزیک بخشی از خانه دانش را تشکیل می دهد؛ بلکه چهارچوبی است که بدون آن ، ساختن بیشتر میسر نیست.» به همین دلیل بود که وی ، علی رغم موج ضدمتافیزیکی حاکم بر عصرش ، عقیده دانست که وظیفه فلسفه بعد از کانت این است که متافیزیک را پایه اساسی علم نگه دارد. در واقع کار هر دانشمند، دانسته یا ندانسته، مبتنی بر بعضی اصول عام است. باز به قول شرودینگر: «علم خودکفا نیست. علم به یک اصل بنیادی نیاز دارد، اصلی که از خارج آن می آید.» "
#مهدی_گلشنی
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📗کتاب "تحلیلی از دیدگاه های فلسفی فیزیکدانان معاصر" نوشته مهدی گلشنی
📕کتاب "فیزیک و فلسفه" نوشته برنارد دِسپانیا ترجمه رسول رکنی زاده
📙کتاب "علم و دین" نوشته ایان باربور ترجمه بهاء الدین خرمشاهی
📘کتاب "جهان بینی ها" نوشته نوشته ریچارد دویت و ترجمه احسان سنایی اردکانی
@goftman_ir
گفتمان
🎥 #گادامر و علوم انسانی 🔺دکتر مهدی #معین_زاده @goftman_ir
📜گادامر و تاریخمندی علوم انسانی
#گادامر در مواجهه با آنچه علوم انسانی میخواند بر آن است که این علوم نباید تلاش کنند که پدیده انضمامی را به منزله مصداقی از یک قاعده کلی فهم نمایند و مورد «خاص یا جزئی» نیز فقط برای تأیید «قانونی» که با آن میتوان پیش بینیهای عملی انجام داد، به کار نمیآید. كمال مطلوب علوم تاریخی (انسانی) بیشتر فهم خود پدیده از حيث انضمامیت منحصر به فرد و تاریخی آن باید باشد. برای مثال كمال مطلوب علوم انسانی آن نیست که معرفت حاصل کند چگونه انسانها، ملتها و حکومتها دستخوش تحول میشوند، بلکه فهم این مطلب است که چگونه این انسان، این ملت یا این حکومت آن چیزی است که شده است یا به بیان کلیتر چه شد که آنها چنین شدند. سر مسئله آنست که موضوعات علوم انسانی منحصر به فرد و تکرار ناپذیرند (باتوجه به زمینه و تاریخمندی آنها). بنابراین، نوعی علم مجزای غیر قانون بنیاد (non nommothetic) برای اموری که دستخوش تغییر و تفاوت میشوند، همچنان ضروری است. از آنجا که انقلاب فرانسه با انقلاب روسیه و البته هر انقلاب دیگری به طور ذاتی و نه صرفا عرضی متفاوت است، علمی قانونبنیاد ناظر بر این پدیدار نمیتوان یافت. در واقع، گادامر «غير قانونبنیاد» بودن را خصلت اساسی آنچه میتوان علوم تاریخی یا انسانی نامیده میداند. مراد او از قانونبنیادبودن همان خصیصه ایست که علمی همچون فیزیک به مثابه مثل اعلای علوم طبیعی، داراست. سنت کنتی، علوم انسانی را تنزیل منزلت یافته علوم طبیعی میانگارد. جنبهای از کار گادامر آنست که علوم انسانی را از تشبه جستن مرعوبانه به علوم طبیعی رها سازد. او برنمیتابد که علوم طبیعی الگوی علومانسانی باشد. اما، این فقط جنبه سلبی آراء اوست. از جانب ایجابی گادامر در پی یافتن مدلی مناسب برای علوم انسانی، به حکم زیباییشناسی -که مبنای نقد سوم کانت است- متوسل میشود. به تعبیر دیگر گادامر به جای علومطبیعی، زیبایی شناسی را الگوی علومانسانی قرار میدهد. سر این تشبه به زیبایی شناسی البته در آنست که هم زیباییشناسی و هم علومانسانی، پدیدار را در تفرد و انضمام آن فهم میکنند یا باید فهم کنند.
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📕کتاب "هرمنوتیک مدرن (گزیده جستارها)" نوشته گادامر،هایدگر،فوکو و... ترجمه بابک احمدی
📗کتاب" گادامر وعلوم انسانی" نوشته مهدی #معین_زاده
📘کتاب "درآمدی بر هرمنوتیک" نوشته احمد واعظی
@goftman_ir
گفتمانشکل_گیری_علوم_انسانی_در_امتداد_علوم_جدید.mp3
زمان:
حجم:
14.75M
🎧 #پادکست گفتمان
دکتر سید حمید #طالب_زاده
با موضوع شکل گیری علوم انسانی در امتداد علوم جدید
همین اپیزود در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/goftman_ir/niwekatv0x5z
همین اپیزود در کست باکس:
https://castbox.fm/episode/شکل%E2%80%8Cگیری-علوم-انسانی-در-امتداد-علوم-جدید-id4289831-id401227809?country=ir
@goftman_ir
گفتمان
🎧 #پادکست گفتمان دکتر سید حمید #طالب_زاده با موضوع شکل گیری علوم انسانی در امتداد علوم جدید همین
📜فلسفه و علوم انسانی
“… #دیلتای در کتاب ذات فلسفه تصریح می کند در وضعیت پیش آمده ناشی از علوم، کار فلسفه نه تامل کلی و عقلانی در باب وجود، که نوعی معرفت شناسی، «نظریۀ نظریه» یا «منطق و نظریۀ معرفت» است: «فلسفه با جست و جوی کورمال در پی یافتن موضعی برای آگاهی در نسبت با داده هاست که با وضع پدید آمده به واسطه علوم تجربی نوبنیاد متناسب باشد. وقتی که علوم جزئی قلمرو واقعیت را در میان خود تقسیم کرده باشند و هر کدام از آنها بخشی از آن را مورد پژوهش قرار دهد در نتیجه قلمرویی نو پدید می آید؛ خود این علوم. نگاه از امور واقع منصرف شده و به دانش این امور واقع متوجه می شود. این قلمرو همواره به عنوان قلمرو فلسفه مورد تائید بوده است؛ به عنوان نظریه نظریه ها ، منطق و نظریه معرفت، اگر این قلمرو در تمام وسعتش در نظر گرفته شود، فلسفه حائز نظریه ای کامل ، مشتمل بر بنیادیابی برای دانش در عرصه شناخت و اقعیت، تعیین ارزش ها، تعیین مقاصد و وضع قواعد می شود.» در کتاب مقدمه بر علوم انسانی، ذیل عنوان «فلسفه به عنوان خود اندیشی جامعه» آورده است: «امروز کار فلسفه عبارتست از خود اندیشی انسانی و تفکر جامعه درباره خود. آنچه امروز ضروری است، معرفت شناسی علوم انسانی – یا به بیان بهتر – خوداندیشی ای – است که بتواند تضمین کند که مفاهیم و اصول علوم انسانی، هم منسوب به واقعیت و مرتبط با یکدیگرند و به درستی بر مبنای بداهت بنا شده اند.»”
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📕 مقاله "دیلتای و بنیادگذاری علوم انسانی" نوشته سید حمید طالب زاده و مالک شجاعی جشوقانی
📙کتاب “مقدمه بر علوم انسانی” نوشته ویلهلم دیلتای ترجمه منوچهرصانعی درهبیدی
📕کتاب “مقدمه ای بر فلسفه علوم انسانی (دیلتای و علوم انسانی)” مالک شجاعی جشوقانی
📘کتاب ” درآمدی تاریخی بر نظریۀ اجتماعی ” نوشته الکس کالینیکوس ترجمه اکبر معصوم بیگی
@goftman_ir