گفتمان
🎥 جایگاه #عارف در نسبت با #فیلسوف 🔺دکتر سید حمید #طالب_زاده @goftman_ir
📜آزادی و ضرورت
"... #ابن_سینا برای توضیح مفهوم علم و تعقل، از سلب شروع میکند؛ انسان ابتدا از امور مادی سلب توجه میکند. وقتی میخواهد در مورد اسب فکر کند، به آن توجه میکند؛ اسب یک موجود جسمانی است و کالبدی دارد. در ابتدا باید از این کالبد صرفنظر شود. ذهن از کالبد عزل نظر میکند و به صورت خیالیاش میاندیشد و هیئتش را در ذهن تصور میکند. اما این هیئت به نحو جزئی در ذهن حاضر میشود. حال در مقام سلب باید از جزئیات هم عزل نظر کند؛ یعنی از رنگ، شکل و اندازهای که دارد هم صرف نظر کند. در اینجاست که مفهوم اسب پیدا میشود. پس عقل با سلب آغاز میکند تا به مفهوم شیء میرسد و ماهیت معقول آن را کشف میکند. این سلب مبتنی بر شأن آزادی عقل است. عقل با این آزادی است که به مفهوم اسب میرسد. این مفهوم همان ذات معقول یا «کُنه» شیء است. پس عقل با آزادی به کُنه اشیاء میرسد. وقتی مفهوم به دست آمد، به قانون و نظم رسیدهایم که مساوق مفهوم ضرورت است. هر کجا قانون و نظم باشد، ضرورت وجود دارد. پس وقتی به مفهومی ناب یا به کنه اشیاء رسیدیم، در آنجا ضرورت است و دیگر امور تصادفی نیستند. رنگ اسب ممکن است متفاوت باشد، اما این رنگها داخل در آن مفهوم نیستند. بلکه از عوارض آن هستند. عقلی که آزاد است، عقلی که سلب میکند و پرده به پرده نفی میکند، دائم آزادی خودش را بالاتر میبرد. این عقل به تدریج همه پردهها را نفی میکند تا به مفهوم شیء برسد. وقتی به مفهوم شیء رسید، به ضرورت میرسد و آزادی به ضرورت منتهی میشود! یعنی عقل با طرد همه قیود، خودش را به ضرورت میرساند. بنابر این می توان گفت عقل آن است که با آن، آزادی و ضرورت با هم رخ میدهند....."
سید حمید #طالب_زاده
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📙کتاب "هستی در اندیشه فیلسوفان"نوشته اتین ژیلسون ترجمه حمید طالبزاده
📗کتاب "فلسفه آلمانی میراٍٍث ایداآلیسم آلمانی " نوشته تری پینکارت ترجمه ندا قطرویی
📙کتاب "ما و علوم انسانی " مجموعه نشستهای گفتمان نخبگان علوم انسانی
@goftman_ir
🟥
عقل مستفادکاملترین مرحلۀ عقل انسانی است که در آن تمامی معقولات نظری و بدیهی، بالفعل در نزد عقل حاضرند و نفس به خاطر عدم اشتغال به امور بدنی تمامی این معقولات را نزد خود مشاهده میکند. این مرحله از عقل برای انسانهایی که در علم و عمل کامل میباشند بعد از مفارقت از بدن حاصل میشود اما در اینکه آیا قبل از مفارقت از بدن نیز حاصل میشود یا نه، بین حکماء اختلاف نظر وجود دارد.
🔺این مرتبه را عقل مستفاد گویند چرا که تمامی معقولات مستفاد از عقل، فعّال میباشند.
@goftman_ir
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 #پادکست گفتمان
با موضوع پرسش از وجه عرفانیِ فرهنگِ ایرانی
دکتر مهدی #بنایی
🔗 لینک شنیدن نسخه کامل در ساندکلاد👇
https://soundcloud.com/goftman_ir/drbanaei
🔗 لینک شنیدن نسخه کامل در کست باکس👇
https://castbox.fm/app/castbox/player/id4289831/id407749345
@goftman_ir
گفتمان
🎥 #عقل به عنوان موجود مجرد متعالی 🔺حجت الاسلام #پارسانیا @goftman_ir
📜انسان و عالم عقول
"....این بحث گذشت که خداوند تعالی مقامات سه گانهی خیال و عقل را مدارج و مراتب ترقی سالکین قرار داده است. پس انسان ابتدا به عالم محسوسات مادی تنزل کرده و آنگاه از این عالم به عالم محسوساتی که مجرد از ماده و لیکن مفید به مقدارند ترقی میکند و این حاصل نمیشود مگر به استعانت و کمک خیال که حاصل صیرورت و تکامل امور محسوس است؛ سپس از عالم خیال که تشکیلدهنده بعد برزخی اوست سفر به عالم عقل که عالم صور مفارقه است آغاز میگردد و این سفر نیز حاصل صیرورت خیال است که به عقل بالفعل تبدیل میشود. هریک از عوالم سهگانه دارای مدارج فراوان دیگری هستند و در میان این عوالم هرعالم که فراتر است به دلیل سعه و گستردگی بیشتری که دارد از طبقات بیشتری برخوردار است و انسان به اولین درجه از درجات عالم نهایت - عالم عقول - نمیرسد، مگر آنکه تمام درجات عالم قدر را که برزخ بین طبیعت و عقل است طی نماید؛ چه اینکه نیل به اولین درجه از درجات عالم مثال - که واسطه بين دو عالم دیگر است - حاصل نمیشود مگر آنکه پیش ازآن تمام درجات عالم طبیعت طی شده باشد. پس جمیع عوالم با همه درجات و مراتبی که دارا هستند منازل سیر آدمی به سوی خداوند هستند.....بدان قوایی که قائم به بدن هستند و اعضای بدن که سازنده انسان مادی میباشند، سایه و نمونه و مثل نفس مدبّره و قوای مجرّده آن هستند و آن نفس مدبّره که دارای تجرّد برزخی است، با تمام اعضا و قوای خود سایه و نمونه انسان عقلی و جهات و اعتبارات عقلی آن است؛ پس این بدن طبیعی و اعضا و هیئت های آن، ظلال ظلال و مثال مثال آن حقیقتی هستند که در انسان عقلانی است...."
صدرالدین شیرازی
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📗کتاب " اسفار اربعه" نوشته صدرالمتألهین شیرازی ترجمه محمدخواجوی
📗کتاب "ما و علوم انسانی 4" مجموعه نشست های دومین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی
📙کتاب "نماد و اسطوره "نوشته حمید پارسانیا
📙کتاب "درآمدی به نظام حکمت صدرایی"نوشته عبدالرسول عبودیت
@goftman_ir
🟥 صفحات گفتمان در فضای مجازی:
🔺سایت گفتمان : goftman.ir
🔺صفحه اینستاگرام : instagram.com/goftman_ir
🔺کانال ایتا : eitaa.com/goftman_ir
🔺کانال آپارات : aparat.com/goftman_ir
🔺کانال یوتویوب : youtube.com/channel/UCxLx3aWc-DcbtLjP6lpi9iA
پادکست گفتمان در کست باکس : castbox.fm/channel/goftman_ir-id4289831?country=ir
🔺پادکست گفتمان در ساندکلاد :soundcloud.com/goftman_ir
🔺پادکست گفتمان در گوگل پادکست : yun.ir/8knh35
گفتمان
🎧 #پادکست گفتمان دکتر بیژن #عبدالکریمی با موضوع شرق شناسی و غرب شناسی وارونه @goftman_ir
“…گاهی سخن از غرب شناسی می گویند. اگر مقصود گویندگان این است که ماهیت غرب را بشناسیم، با این شناخت شرق شناسی را هم می شناسیم و این شناخت ممکن است مایه تذکر و رهایی از استیلا باشد. اما اگر منظور ناچیز انگاشتن فکر و علم غربی و جستجوی عیبها و ایراد سرزنشها باشد نتیجه معکوس می دهد و حتی به تسلیم در مقابل قهر غرب می انجامد. یک معنی دیگر هم برای غرب شناسی قابل تصور است و آن اینکه ما غرب را به همان نحو که غرب شرق را متعلق علم خود قرار داده است مورد پژوهش قرار دهیم. این کار در شرایط کنونی نه آسان است و نه مطلوب. آسان نیست زیرا غرب در برابر ما و در زیر چشم ما آرام و خاموش نمی نشیند و در برابر ما به یک شئ مبدل نمی شود. مطلوب هم نیست زیرا ابژه کردن آدمها جز با میل به غلبه و قدرت استیلا بر آنان میسر نمی شود و این میل همان است که غرب را راه برده و به اینجا رسانده است. آیا مطلوب اقوام شرقی باید رسیدن به مقامی باشد که غرب چیره گر به آن رسیده کار این اقوام بسیار دشوار است. آنها نه فقط چهارصد سال استیلای غرب را تحمل کرده اند، بلکه اگر بنای تمدن غرب ویران شود. این خطر وجود دارد که بر سر ایشان فرو ریزد.
با شرق شناسی چه باید بکنیم؟ این مسئله، مسئله اساسی ماست و آینده ما به آن بستگی دارد. شرق شناس به ما می گوید شرق، شرق افسانه و شرق آغاز است. شرق کنونی روح ندارد. مردم شرقی هم عقل ندارند و با زمان و عصر هماهنگ نیستند و حساب سرشان نمی شود. نظم و ترتیب ندارند و در زمان حال زندگی می کنند و از آزادی دورند. ما به گوینده این سخنان چه بگوییم؟ آیا بگوییم غرب، غرب استیلا و ظلم و تعدی و توطئه و غارتگری و ایجاد جنگ و نفاق و اختلاف و خودپرستی است؟ بی شک اینها که گفتیم کار غرب است، اما شرق شناس باکی از حرفهای ما ندارد. او غرب را غرب آزادی و غلبه آن را عین عدل و عقل می خواند و می گوید این دیگر به خود مردم شرق مربوط است که اهل آزادی و علم و عقل و نظم و قانون و آینده نیستند و نمی توانند رسم و نظام غرب را از آنِ خود کنند…”
رضا داوری #اردکانی
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📘کتاب “دربارۀ غرب” رضا داوری اردکانی
📗کتاب ” شرق شناسی” نوشته ادوارد سعید ترجمه لطفعلی خنجی
📙کتاب “شرقشناسی: پسامدرنیسم و جهانیشدن” نوشته برایان ترنر ترجمه سعید وصالی
@goftman_ir