۱۷ مهر
گلاب
@golaabb
54
دنبالکننده
33
عکس
2
ویدیو
0
فایل
ارتباط با ادمین جهت ارسال اشعار پیشنهادی یا سروده های شما!
@ali_ahmadi_mehr
مشاهده در ایتا
پیوستن
گلاب
54 دنبالکننده
دانلود
مطالب قبلی
گلاب
بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
#سعدی
#سبحان_الله
گلاب
بر سرِ تربتِ من با مِی و مُطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کُنان برخیزم
#حافظ
#می
گلاب
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
#سعدی
#تک_مصرع
گلاب
عجب از کشته نباشد به در خیمهی دوست عجب از زنده که چون جان به درآورد سلیم
#سعدی
#دوست
گلاب
بکش چنانکه توانی، که بیمشاهدهات فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است
#سعدی
گلاب
هر کسی را نتوان گفت که صاحبنظر است عشقبازی دگر و نفسپرستی دگرست
#سعدی
#صاحبنظر
گلاب
گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزلست
#سعدی
#دوست
گلاب
شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی
#سعدی
#تک_مصرع
گلاب
به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من به جز مبارزه با آفریدگارم نیست
#فاضل_نظری
گلاب
عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی بوی یک تکبیت ناگه مست و مدهوشت کند
#فاضل_نظری
#تک_بیت
#مست
گلاب
باران گریه آمد و دل زنده شد حسین آباد می کند غم تو شورهزار را
#حسین
گلاب
رقیق شد دل آلوده از گناهم باز کمی ز معجزهی چای هیأتش این است
#حسین
گلاب
بر داغدیده، شاخه گُل هدیه میبرند من جای گل، سر تو به دامان گرفتم
#رقیه
(سلام الله علیها)
گلاب
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد
#حسین
گلاب
وقتی که چای روضه مرا مست میکند کفران نعمت است به پیمانه لب زنم
#حسین
گلاب
مادرم داد به من درس محبت اما من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین
#حسین
گلاب
اَلا یا قَوم اِن لَم تَرحمونی فارحَموا هذا برید این جمله را ناگاه تیرِ نابههنگامی
#علی_اصغرِ_حسین
گلاب
تکلیف نشد روزه به « طفل » و به « مسافر » ای « طفل مسافر » تو چرا آب نخوردی...؟!
#علی_اصغرِ_حسین
گلاب
می خواستم عالم پر از نام علی باشد حالا به روی خاک یک عالم علی دارم
#علی_اکبرِ_حسین
گلاب
بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را
#علی_اکبرِ_حسین
گلاب
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد
گلاب
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
#حسین
گلاب
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک…
#حسین
گلاب
هزار صبح توانستی و نخواستی اما رسیدنیست شبی که بخواهی و نتوانی
#فاضل_نظری
#صبح
گلاب
بیش از آن شوق که من با لب ساغر دارم لب ساقی به دعاگویی من مشتاق است
#فاضل_نظری
#ساقی
#ساغر