eitaa logo
گُلابَتون
3.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
841 ویدیو
36 فایل
اینجا پاتوقِ مجازیِ ماست🏡📱 حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم🇮🇷 اولین مجموعه‌ی فرهنگی_تربیتیِ مردمی و خودجوش و کاملا دخترانه در کل کشور...✌️🏻 ما عادت داریم اولین و جذاب‌ترین کارهای بزرگ و دخترونه رو تو کل شهر برپا کنیم😊 💌 ارتباط با ما: @hs_qom94
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ▪️روایتِ قافله‌ی دخترانِ حسینیه انقلاب اسلامی (اربعین ۱۴۴۵/بخش هفتم) روایت کاروان دختران حسینیه انقلاب اربعین ۱۴۴۵ سفر اربعین ثانیه به ثانیه‌اش لذّت و خاطره و درس و زندگی‌ست... هنوز که هنوز است زبانی برای بیان حال و هوای این سفر باز نشده و قلمی جسارت نوشتن به خود نداده است. فقط خداست که از راز و رمز این سفر با خبر است و فقط خداست که می‌داند این سفر با آدم چه می‌کند... اگر چه ما کوچک‌تر از آنیم که عظمت حقیقی این سفر را دریابیم اما با تمام محدودیت درک و فهم‌مان به تبعیت از بانوی صبور کربلا، حضرت زینب سلام‌الله‌علیها راهی شدیم. سعی کردیم زینب بودن را تمرین کنیم برای روز‌های نزدیک ظهور. یاری امام زمان‌مان را از عمه‌ی سادات بیاموزیم تا مبادا در میدان انتقام برادرش پای استقامت‌مان لنگ بزند. ما رفتیم که زینب درون‌مان را بیدار کنیم تا به یاری حسین زمانه‌اش بشتابد.... بانوی باوقار کربلا؛ برای یاری امام زمان‌مان محتاجیم که چون شما باشیم. در نمازشب‌هایی که بعد از حسینت، نشسته می‌خوانی‌شان، دعایمان کن.🥺💔 دوستداران ابدی و ازلی شما، تمام دخترانِ شیعه‌ی جهان ❤️ ➖پایانِ ظاهریِ اربعین ۱۴۴۵ و شروع همیشگی آن در قلب‌مان...💔 ادامه‌ روایت را در پست‌های قبلی خوانید🌹 🍃🍃🍃🍃🍃 @golabbaton95
💔 حسین علیه‌السلام؛ تبدیل کننده‌ی دلهره‌ها به آرامش✨️ سفر اربعین از آن سفرهای معمولی نیست که تصمیم به رفتن بگیری، کوله‌ات را جمع کنی و با آسودگی راهی شوی.‌ سفر اربعین برای مسافر این راه، پُر از فراز و فرود است. پُر از اضطراب رفتن و نرفتن است. پُر از دلهره و بی‌خوابی کشیدن است. و پُر از احساس ترس از جا ماندن و محروم شدن است. تا مُهر ورود به عراق به پیشانی گذرنامه‌ات نخورد، احساس جا ماندن در وجودت شعله می‌کِشد. تا کفش‌هایت با زمین سوزان عراق برخورد نکند، خود را مسافر نمی‌دانی. تا گرد و خاک مشایه بر سر و رویت ننشیند و باد داغ و خشک مسیر با صورتت دیده‌بوسی نکند، خود را عضوی از زائرین نمی‌بینی. برای همین است که تا خود کربلا دل‌دل می‌زنی و مدام از خودت می‌پرسی: یعنی من هم کربلایی می‌شوم؟ و تا نگاهت در بین‌الحرمین میان حرم علمدار و ارباب نَدَوَد و بین دو راهی عشق و عشق نمانی، باور نمی‌کنی که کربلایی شده باشی... اما وقتی از جنگ با تمام اضطراب‌ها، بی‌خوابی‌ها، دلهره‌ها و ترس‌ از جا ماندن‌ها، پیروز بیرون بیای و چشمت در بین‌الحرمین تَر شود، آنجاست که می‌فهمی تحمل آن همه رنج، ارزش این حجم وسیع از آرامش و خوشی را داشت. آنجاست که احساس می‌کنی در آغوش اربابت هستی. تحویلت می‌گیرد و به‌جای آن همه رنجی که به قلبت دادی، عشق و آرامش نثارت می‌کند و تو را با تمام آنچه پیش از این از سختی و درد تجربه کردی، بیگانه می‌کند. آنقدر بیگانه که سالهای بعد، مشتاق‌تر از هر سال، به سفر اربعین و دیدار اربابت فکر کنی و به عشق مشایه‌ها و تاول‌ها و سختی‌ها، روزگار می‌گذرانی. خدایا؛ حرارت عشق حسین علیه‌السلام را در وجودمان شعله‌ور‌تر کن...آنقدر که لحظه‌ای از گرمای محبتش خالی نباشیم...🤲🏼❤️ 🍃🍃🍃🍃🍃 @golabbaton95
💔 ما ز ایوانِ نجف راهیِ بین‌الحرمینیم و ز آغوش علی راهیِ آغوشِ حسینیم جاده‌ی نجف تا کربلا یک مسیر عاشقانه است. مسیری که تو را از پدر به پسر می‌رساند. در واقع اذن دیدار پسر را از پدر گرفته‌ای و راهیِ رسیدن شده‌ای. مسیر، مسیر ساده‌ای نیست. اگر چه از ابتدا تا انتهایش مملو از موکب و موکب‌دار است اما هیچ چیز تکراری به‌نظر نمی‌رسد. به بالا که نگاه کنی، محو پیچ و تاب خوردن بیرق‌ها می‌شوی که هر کدام نام مبارکی را بر دوش حمل می‌کنند و مسئول انتقال پیامی هستند. به اطرافت که نگاه کنی، همه مشغول ایثار و مهربانی و فداکاری‌اند. چشم به رو به رو که بیاندازی، آدم‌هایی را میبینی شبیه خودت که رو به جلو و به سمت یک هدف مشخص گام برمی‌دارند. رنگ و زبان و نژاد و ملیتشان نتوانسته روی هدف و مقصدشان تاثیر بگذارد، بلکه هدف و مقصد است که آن‌ها را با یکدیگر همراه کرده است. این یکدلی و یک‌هدفی آدم را یاد روزهای ظهور می‌اندازد. اصلا تمام اربعین و هر آنچه که در پس و پیش و حین و پیرامون آن می‌گذرد، آدم را یاد ظهور می‌اندازد که اگر یادی جز این را زنده کند، رسالتش را انجام نداده است. اصلا جمع می‌شویم برای چه؟ جز برای یکی شدن؟ جز برای تمرین زندگی جمعی؟ جز برای فداکاری‌ و ایثار و یاد گرفتن تمام خوبی‌ها؟ امام حسین علیه‌السلام جمع‌مان می‌کند دور هم که یادمان دهد چگونه دور امام زمان‌مان جمع بشویم. چگونه برایش فداکاری کنیم. چگونه یاورش باشیم. چطور جا نزنیم و سختی‌ها را به جان بخریم و پای کارهایش بمانیم. چگونه برای مبارزه با ظلم‌ و‌ استکبار جهانی بیدار و هشیار بمانیم. همان هدفی که غایت قیام حسین بود و بس... آری؛ امام حسین علیه‌السلام جمع‌مان می‌کند نه دور خودش که دور پسرش مهدی عج و می‌فرماید: اگر او را می‌یافتم تا زنده بودم، خدمتش را می‌کردم. یا حسین؛ برای یاری فرزندت و برای هرچه محکم‌تر و مقاوم‌تر جنگیدن با ظلم و استکبار جهانی تربیت‌مان کن... 🍃🍃🍃🍃🍃 @golabbaton95
روایت_نوشت🍃 این حســــین کیست...؟!❤️ چشمانم را باز می کنم و با دیدن صحنه‌ای، به خودم می‌گویم: رویاست یا واقعیت مجازی؟! به هر طرف که نگاه می‌کنم تمام صحنه‌هایی که در فیلم‌ها و روایت‌ها می‌دیدم و می‌شنیدم، روشن، شفاف و واضح در مقابلم قرار گرفته. نه، شاید فقط در مقابلم نیست، بلکه من در آن قرار گرفته‌ام و نفس می‌کشم.🍃💖 صدای پای عُشاقی که قدم به قدم خود را به معشوق نزدیک می‌کنند‌، پس‌زمینه‌ی گوش‌نوازی به سکوت شب مشایه داده است. همه چیز زنده است و رویایی.😍 ثانیه‌هایی درد پاهایم را فراموش کردم. همین که دارم این صحنه را بی‌واسطه از دوربین چشم‌هایم می‌بینم، روحم را پرواز می‌دهد تا خود عمود ۱۴۵۰؛ دیدن گنبدی که آسمانی‌ست و برای زمین نیست. قطعه‌ای که از بهشت کنده شده و روی زمین خانه‌ای شده برای دل‌های بی‌پناه ما!💔 هر که را می‌بینی، دغدغه‌های دنیا و زرق و برقش را بیرون ریخته و با یک کوله پشتی، پُر از امید راهی جاده‌ای شده که منتهی است به رحمتی وسیع! انگار همه رحیم می‌شوند تا به رحمت‌الله واسعه برسند.✨️ هر کسی از هر چه که داشته گذشته و آن را نذر زائر حضرت کرده است! از کودکانی که با نوای لبیک یا حسین جان تازه به زائران می‌بخشند تا گام‌هایشان را قوی‌تر بردارد و ثانیه‌ای درد جسمش یادش برود گرفته، تا پیرمردی که با ماء باردش گرما بخش جان می‌شود! بعضی فرش‌های‌شان را در راه برای زائر پهن کرده بودند که مبادا زائران روی خاک بنشیند، حتی اگر او روی فرش خانه‌اش فرزند بیمارش را تیمار می‌کرد! اینجا زائر گشنه نمی‌ماند حتی اگر خادم از تنها تغذیه خانهاش ،یعنی خرما و نان بگذرد! تا کربلا همه بلاگردان هم می شوند. به راستی که این حسین کیست که عالم همه دور او می گردند؟ و هنوز کسی به پاسخ حقیقیِ این سوال را نرسیده است... 🍃🍃🍃🍃🍃 @golabbaton95