eitaa logo
حفظ و دفاع از خون شهداء
422 دنبال‌کننده
94.5هزار عکس
71هزار ویدیو
335 فایل
باسلام هدف از کانال مقابله با جنگ فرهنگی و نرم دشمن به سبک زندگی شهدایی _ زنده نگه داشتن یادونام شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
چـه مــی فــهمیم چیســت؟! و همــنشینش کیـسـت؟! تـمام جســت و جومـان حـاصلــش بــود: شهادت       اتــفـاقــی            نــیـست                
@Ghese_delbari|قصه دلبری enc_17077472383241339838541.mp3
زمان: حجم: 5.46M
من اشک آوردم که تو، بارون کنی🙂🖤 🔻هندزفری در گوش حس و حال عجیب.. ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام_رضا_علیه_السلام
علمی بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد درجبهه آموزش زبان مۍ‌داد والفجر۸ شد و در۱۷سالگی به رسید محمود تاج‌ الدین
2.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞حکایت رحمت الهی "در گفتگوی عارف‌ بزرگ بایَزید بَسطامی با خداوند" از زبان سردار دلها شهیدحاج قاسم سلیمانی👆 در کنار دِجله سُلطان بایَزید بود تنها فارغ از خِیل مُرید ناگه آوازی ز عَرش کِبریا خورد بر گوشش که‌ای اَهل رِیا آنچه داری در میان کُهنه‌دَلق میل آن داری که بنمایم به خَلق ؟ تا خَلایق قصد آزارت کنند سنگباران بر سر دارت کنند ؟ بایزید به خداوند گفت: گفت: یارب! میل آن داری تو هم شمه‌ای از رَحمتت سازم رَقم ؟ تا که خَلقانت، پرستش کَم کنند از نماز و روزه و حج رَم کنند ؟ از جانب خداوند وحی رسید: پس ندا آمد ز وَحی ذُوالمِنَن نِی زِِ ما وُ نِی زِِ تو ، رَوُ دَم مَزن 📚منطق‌اطیر،جناب عطار نیشابوری 🌸رسول اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله: اگر میزان رحمت الهی را می‌دانستید به آن پشت‌گرم می‌شدید 📚كنزالعمال،۱۰۳۸۷
در سجده چه می‌خواهند و چه می‌گیـرنـد ... یا ؟!
💢 این وصیت‌نامه را بیست‌ بار بخوانید! 🔰 رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان‌ گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام.» 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی: 🔸اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔸خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔸بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔸اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔸آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔸آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🔻امّا چیست؟ 🔸آن هنگام که رزمنده‌ای مجاهد، بسوی دشمن حق می‌رود و ملائک به تماشای رزم او می‌نشینند و شیطان ناله بر می‌آورد و پای به فرار می‌گذارد و ناگهان غنچه‌ای می‌شکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام می‌توانیم داد؟ 🔸شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند. 🔸 کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصل‌شان نیز نمی‌توانید درکشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. 🔸برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستید! 🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
418.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حفظ کنید؛ حفظ کنید، آن حالی که در اول ″″ داشتید. شما نهضت برای شکم نکردید، شما نهضت برای اتاق و حیاط نکردید... شما آرزوی نمی‌کنید، به اینکه برسید به یک مثلًا فرشی و یک نوایی. این حال را که حالی است «الهی» حفظ کنید، و مادامی که این حفظ بشود شما پیروز هستید ... امام خمینی (ره)
17.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 شعرخوانی آقای محمد رسولی از تهران که رهبر انقلاب پس از آن گفتند «هر بیتش یک آفرین داشت!»؛ امشب در دیدار شاعران در شب ولادت کریم اهل‌بیت امام حسن(علیه‌السلام) بسوز ای سعی ، پرچم ایران نمی‌سوزد نمی‌دانی مگر در شعله‌ها نمی‌سوزد گمان بردی که این بار این حکایت فرق خواهد کرد؟ خدا را یک بار دیگر خواهد کرد هر آنچه داشتی رو کرده‌ای، این است سر جان شرط می‌بندم، آخرت مرگ است ولی ما وعده‌حقیم و از نمی‌ترسیم آرزوی ماست، از قاتل نمی‌ترسیم به کف پیراهنی خونین، کسی از راه می‌آید خدا زنده است ای مردم، می‌آید به استقبال او فریاد شد: انّا علی العهدی کسی که هست عیسی از حواریون او
ترس ما از ، همان فاصله ے ما از ، و فاصله ے ما از ڪربلا ، همان ما از استـــ 🥀 ❤️
💥 علی موحد دوست، به یکی از دوستانش در عالم خواب فرمودند : 🔸اگر می دونستم این دنیا به خاطر این همه ثواب و پاداش میدن، حالا حالاها آرزوی نمی کردم ،می موندم توی دنیا و صلوات می فرستادم
🏴🇮🇷🏴🇮🇷 : «تکلیف ماها را حضرت سیدالشهداء معلوم کرده است؛ در میدان جنگ، از قلّتِ عدد نترسید از نترسید» ┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄
بی مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟