eitaa logo
گلـبرگ ســرخ
1.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
891 ویدیو
6 فایل
«ڪانـال گلـبرگ ســرخ» 🕊️🌹هـدیـہ بـہ شـهداے استـان مـرڪزے کانال نائب الشهید: @nayeboshahid 📱ارتبـاط بـا ادمیـن: @Khademshohadiran حرفاتون، نظراتتون، پیشنهاداتتون رو اینجا بهمون بگید.😊 📎لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17025832207590
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 🌱ما همه‌ی افق‌های معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کردیم. ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می‌یابد؛ عشق را هم ، امید را هم.... 🍃 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
شیفته اش بودم ۷_۸ رفیق داشتم که همه شهید شدند. آخریشان در والفجر ۴ به شهادت رسید. بعد از آن، دیگر با کسی رفیق نشدم، چون از دست دادن رفیق ،تحمل میخواست و من ظرفیتش را نداشتم. علی‌رغم این‌که با خودم عهد بسته بودم دیگر با کسی رابطه عمیق برقرار نکنم، اما شخصیت ابوالفضل طوری بود که من واقعا شيفته‌اش بودم. رفتارش، راه رفتنش، حرف زدنش، و وقارش همه به دل می‌نشست. عملیات کربلای ۵ به گردان امام حسین رفتم آنجا بود که از نزدیک نسبت به او شناخت پیدا کردم. دسته آلمان هابه شرّوشور بودن زبان زد بودند، جالب بود که ابوالفضل درجمع آنها بود ولی شخصیت دیگری داشت. 🗣راوی: محسن کریمی 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🍃مریدش بودند هنوز هم صدایش در گوشم است که بلند بلند ذکر می‌گفت. آرپی‌جی را می‌خواست شلیک کند، داد می‌زد:(ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌) برای ما همه چیز بود بود، استاد اخلاق، برادر، رفیق. اگر غيبت می‌کردیم باید یک جزء قرآن می‌خواندیم. نمی‌شد دایی را بشناسی، شیفته‌اش نشوی، نه فقط اراکی ها حتی بچه‌های قم‌ و شاهرود و محلات مریدش بودند در دبیرستان، منافقین چریک‌ها هم دوستش داشتند. 🗣روای: محسن فعال 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
💔داغ ابوالفضل اراک بودم که خبرشهادتش رسید. اعلامیه اش را دیدم . حاج محمود آشوری در مجلس ختمش مداحی می‌کرد از امام حسین عليه السلام می‌خواند می‌گفت:( تو خودت داغ ابالفضل دیدی، ما هم دیدیم.) 🗣راوی: علی نکویی 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
💎پیمان ابدی یک روز من را کنار کشید، گفت: "اسدالله بیا پیمان ببندیم!" گفتم:" چه پیمانی؟" گفت: "بیا پیمان ببندیم از این به بعد، هر خطی که رفتیم، داوطلبانه سخت‌ترین جای خط را بگیریم و آنجا بجنگیم. قبول داری؟" گفتم:" باشد‌. همین الآن قول می‌دهم. من نوکرتم". پیشانی‌بندی را درآورد انداخت گردنم و گره داد. هنوز هم بعد از ۲۵ سال، همان گره‌ای که دایی بسته است، باز نشده. هنوز هم گردنم است. گفت:" پس من با این گره از تو پیمان می‌گیرم". یکی هم به گردن خودش بست. 🗣راوی: اسدالله نصری 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🎆همکلاسی آسمانی دایی را در انجمن اسلامی دیدم و شناختم. فضایی تشکیلاتی که مشی تشکیلاتی‌اش از شهید بهشتی بود. دایی در جلسات کدهایی می‌داد و حرف‌هایی می‌زد، که همه از شهید بهشتی بود. آن‌موقع شهید بهشتی مهم‌ترین و منجسم‌ترین تشکیلات فکری را داشت. در اردوهای مدرسه هم دایی تاکید داشت که کارها برنامه‌ریزی شده باشد و نظام سلسله مراتبی حتما رعایت شود. دوستی هست، ولی در کار همه چیز باید رعایت شود. 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🔖به فکر بچه‌ها بود حتی بعد از... در ایستگاه راه‌آهن اراک، عبدالرضا بابایی یک پاکت کاغذی به دایی داد. بعد از شهادت دایی که بر می‌گشتیم، در کوپه خاله‌زا همان پاکت را درآورد و گفت:" بچه‌ها، وقتی داشتیم می‌رفتیم منطقه، دایی این پاکت را به من داد و گفت این آجیل را نگه دارید؛ وقتی بر می‌گردید من در جمعتان نیستم، این را با بچه‌ها تقسیم کنید و بخورید". 🗣راوی: اسدالله نصری 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🦋دینش را ادا کرد. در کربلای ۵ ساعتم را به دایی دادم. ساعت خودش گم شده بود یا شاید هم خراب شده بود. یک سال بعد، در مراسم چهلمش برادرش به من گفت:( ابوالفضل از شما ساعت گرفته بوده؟) گفتم:( نه) گفت: ( برای ما نوشته است .که این ساعت را از خاله زا گرفتم ، اگر طوری شدم ، بدهید به او) کوچک‌ترین دینی اگر گردنش بود ، مکتوب می‌کرد و اعلام می‌کرد،که مدیون نشود. 🗣راوی: خاله‌زا 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
💌سفارش دایی خوابش را دیدم، کمی باهم حرف زدیم آخرش گفتم:( ابوالفضل ساکم را ببندم و بیام ؟) منظورم این بود که وقتش رسیده که مرگم فرا برسد و پیش تو بیام. دایی گفت:( نه حالا وقتش نیست. اما حواست رو جمع کن اینجا حساب و کتاب خیلی دقیقه و مو رو از ماست میکشن.) 🗣راوی: داود قاسمی 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🕊عند ربّهم یرزقون می‌دانستم جمعه، منزل دایی مراسم سالگردش است؛ اما خانه را بلد نبودم. یک بار سال ۶۶ به خانه‌شان آمده بودم و دیگر نمی‌دانستم کجاست. از چهارسوی بازار اراک سمت خیابان دکتر حسابی راه افتادم. آمدم خیابان حاجی‌باشی و پرسیدم؛ گفتند از کوچه پس کوچه‌ها باید بروی. خانمی که بربری دستش بود، گفت که از این کوچه‌ها برو تا به خیابان دکتر حسابی برسی. از مردی که داشت اسباب مسافرت می‌گذاشت داخل ماشینش، پرسیدم: "منزل اسدی را می‌شناسید؟" گفت:"نه". کمی جلوتر بنری توجهم را جلب کرد؛ دقت کردم، خود دایی بود. بعد از ۲۶ سال مستقیم درب خانه دایی آمده بودم. 🗣راوی: ابوالقاسم خلیلی 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🍉قاچی از کتاب دایی 🌱بعد از شهادت هم کمکش می‌رسد یکی از دوستانش آمد دم درب خانه؛ گفت:" مقداری بن کالا( بن آموزش و پرورش) هست که از ابوالفضل مانده. بیاورمشان خانه؟" گفتم:" نه. بدهید آقای میری"؛ چون خودش همیشه بن‌هایش را به آقای میری می‌داد که به نیازمندان بدهد. بعد از چند روز پدرش رفته بود پیش آقای میری؛ گفته بود: "چقدر ابوالفضل سعادت دارد؛ یک نفر از من مقداری پول برای خریدن برنج و روغن و امثال این‌ها می‌خواست، من مانده بودم چه‌کار کنم که بن‌های ابوالفضل رسید. صدبار رحمت فرستادم به ابوالفضل که بعد از شهادتش هم کمکش می‌رسد." 💕راوی: مادرِ ابوالفضل 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
حرف اول و آخر بعضی عکس‌ها با آدم حرف می‌زنند، حرفی که نمی‌شود، تفسیرش کرد. و حتی به زبانش آورد. این عکس‌ها فارغ از زمان حرف می‌زنند، و تو را با خودشان‌ به گذشته و آینده می‌برند. عکس دایی ابالفضل هم همین طور است.طوری نگاهت می‌کند که می‌فهمی فارغ از درس و شغل و خانواده، سیاست، و اقتصاد، چه، چه، چه، چیز دیگری هم هست که از آن بی خبر هستی. دایی ابالفضل ۲۲ سال به سال های معمولی عمر کرده است. یعنی سال ۴۴ به دنیا آمده و سال ۶۶ هم شهید شده است. در شرایط امروز ۲۲ سال عمر زیاد نیست ، همین الان که دارم این کلمات را می‌نویسم از دایی ابالفضل بزرگ تر هستم، و به قول يکی از همرزم‌های دایی که سنش از او کمتر بود، اگر دایی الان از خاک بلند شود، باید به من سلام دهد. چون از نظر سنی از او بزرگتر هستم! به هرحال او ظاهراً سنش از خیلی ماها کمتر بوده است اما روح شخصیتش‌اش آدم را وادار می‌کند. به او بزرگتر از حساب و کتاب شناسنامه ها فکر کند. از شوخی و خنده و شیرین کاری هایش گرفته تا منطق و استدلال و شجاعت و سکوتش. 🗣راوی: اسدالله نصری 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh