May 11
19.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگر
🔻به مناسبت سالروز شهادت حاج محمدصادق بابایی قسمت چهارم از مجموعه #روایتگر منتشر شد.
☘شادی روح شهدای شهر اراک به ویژه شهید حاج محمدصادق بابایی صلوات
🗣راوی: برادر حاج لطف الله قدیری
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
📖#زندگینامه_شهید
شهید محمد صادق بابایی سال 1336 در شهر اراک در يک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. او را محمد صادق ناميدند.
پس از اتمام تحصيلات متوسطه و اخذ دیپلم به حرفه معلمی اشتغال پیدا کرد و در شهرستان سربند، يکی از مناطق محروم استان مرکزی مشغول تدريس شد.
او برای مردم مستضعف، هم معلم بود هم مُبلِغ، هم حلال مشکلاتشان، هم کمک کار زندگيشان و برادر و شريک غم هايشان.
با آغاز انقلاب در تشويق مردم وجوانان و راه اندازی راهپيمايی ها، شرکتی مؤثر و فعال داشت.
پس از پيروزی انقلاب و شروع جنگ تحميلی به ميادين نبرد رفت و در عمليات های گوناگونی شرکت کرد.
در عملیات رمضان از ناحيه پا مجروح شد.
او پس از سلامتی وارد پشتيبانی و مهندسی جنگ جهادسازندگی شد و فعاليتهايش را با مهندسی جنگ آغاز کرد.
ورود ايشان به جهاد سازندگی همزمان بود با کار جذب و سازماندهی نيروهای مهندسی جنگ که با موفقيت کامل توانستند اين ماموريت را انجام دهند، تا جايی که در عمليات والفجر مقدماتی بيش از 700 نفر نيرو جذب شده بود و در پشتيبانی جنگ مشغول به فعاليت بودند.
پس از مسئوليت جذب و سازماندهی، ايشان مسئوليت جانشينی پشتيبانی جنگ استان مرکزی را بر عهده گرفتند. پس از آن، به عنوان مسئول پشتيبانی ومهندسی جنگ استان مرکزی در مناطق عملياتی معرفی شدند و تا پايان عمليات کربلای 10 که به افتخار شهادت نائل آمدند؛ در اين سمت خدمت کردند.
🌱#شهید_محمدصادق_بابایی
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
چرا کانال گلبرگ سرخ!!
مادرم میگفت:آن روزها از پَس هرکوچه که میگذشتی،بوی لاله بود که به مشامت میرسید. لالههایی با قدرعنا و چشمان سیاه....
هزار الله اکبر یکی از یکی چهارشانهتر.
به اینجا که میرسید، بُغض میدَوید بیخ گلویش، اشک حلقه میزد،توی چشمش و با صدای لرزان میگفت: لالههایی ۱۶ ساله،۲۰ ساله!
اگر نااهلان می گذاشتند و به خاکمان طَمع نمیکردند،جوانه هم میزدند.
آهنگ " گلبرگ سرخ لالهها در کوچههای شهر ما بوی شهادت میدهند" که پخش میشد، دلِ مادران زیادی را خون میکرد. مادران لاله از دست داده! دیوارنویسی این اشعار، لالهها را کنار هم جمع می کرد و عکس میانداختند و کِیف میبردند از نام شهادت.
چقدر دلشان میخواست اخلاصشان نامه شهادتشان را امضا کند تا بشوند لالهای که هر گلبرگِ سرخش بوی عشق بدهد.بوی ناب شهادت!
اسلحه به دست می گرفتندبا جان و دل، یک صدا و همدل پا در میدان رزم میگذاشتند.
گلبرگهای سرخ یکی یکی به زمین میافتادند در خون خود می غلتیدند اما کوتاه آمدنی نبودند!
دشتهای زیادی از خون «میوه دل» خیلیها، پُر از لاله شد. لالههایی با گلبرگ سرخ!
سالها گذشت و ایران، ایران ما باقی ماند!
فصل دیگری از جنگ رسید.حالا نوبت لالههای تازه است.
باید لالههای دیگری با سلاحی متفاوت قدم در کارزار جنگ فرهنگی بگذارند.
اکنون #گلبرگ_سرخ لالهها از دیوارهای شهر به روی کانال ما حک شده تا شاید یک روز ماهم همدل و هم قَدم شهدای شهرمان اراک بشویم.
ما هر روز کنار گلبرگ های سرخ قد می کشیم. امید داریم یک روز قدمان تا آسمان برسد،تا نور!
تا نام زیبای شهادت..!
• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
46.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺شهیدحاج محمدصادق بابایی را بیشتر بشناسیم.
📲#لطفا_کلیپ_باز_شود
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
📝#خاطرات_شهدا
🍃 #شهید_محمدصادق_بابایی
پس از عمليات «رمضان» که به عنوان يک نيروی رزمنده بسيجی در آن شرکت فعال داشت با آمدن به مهندسی جنگ جهاد در عمليات خيبر، بدر، کربلای چهار و پنج، والفجر نُه، و نصر يک و دو حضور مستقيم و تعيين کننده ای داشت.
در شب های عمليات از روحيه ای بسيار بالایی برخوردار بود. هميشه در حين عمليات در کنار رانندگان لُودر و بلدوزر بود و يک لحظه از آنان جدا نمي شد.
بعد از عمليات کربلای پنج در تاريخ 1366/02/07 قصد داشتند با توجه به اينکه که کارها سبک تر شده به مرخصی بروند و اولادی را که خداوند به او عطا کرده، ببيند.
عمليات نصر يک و دو آغاز شد و بلافاصله به غرب رفت و در اين دوعمليات شرکت فعال داشت و بار سنگين فرماندهی گردان به عهده ايشان بود.
وقتی همرزمانش به او مي گفتند: چرا به مرخصی نمی روی؟ می گفت:
نمی دانم چه موقع بايد بروم. پس از آن به منطقه شيلر برای انجام کاری می رود و بعد از آن
مي خواهد به منزل خود تلفن بزند که حمله هوايی دشمن آغاز می شود.
با بمباران نمودن منطقه توسط هواپيماهای دشمن، حاج صادق خودش را به روی همرزمی که با او همراه بوده می اندازد و خودش را سنگر و حفاظی برای او می نمايد تا به او آسيبی نرسد. بدن خودش آماج ترکش های راکت قرار گرفته و به مقام رفيع شهادت نائل می شود.
🗣راوی: همرزم شهید
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
✍همسر شهيدنوشت
ما باهم در 17 دی ماه سال 61 ازدواج کردیم که پس از گذشت چند روز از ازدواجمون به منطقه رفتند.
وقتی به مرخصی می آمدند کمتر در منزل می ماندند و در همان مدتی که بودند در کارها به من کمک می کردند.
مقید بودند که نماز را در اول وقت بخوانند.
حتی اگر روز جمعه را در مرخصی بود و من به او می گفتم که لااقل امروز تعطیل هستی بمان می گفت: جنگ جمعه و شنبه ندارد، باید بروم تا کارهایی که به دوشم گذارده شده آنها را انجام بدهم.
توکل عجیبی به خداوند متعال داشتند و همیشه شُکرگذار بودند اگر چیزی بدست می آوردند شُکر خدا را بجا می آوردند و اگر بدست نمی آوردند باز هم شُکرگذار بودند.
علاقه بسزایی به خانواده های شهدا داشتند و همیشه سفارش می کردند که به خانواده های شهدا سر بزنیم .
خدمات ارزنده ای داشت که پس از شهادتش ما از آنها اطلاع پیدا کردیم.
گذشته از رشادتهایش در مناطق جنگی در شهر به افراد بی بضاعت پنهانی کمک می کرد و برای کودکان و نوجوانانی که مستمند بودند لباس و دفتر و ... تهیه می کرد که ما بعد از شهادتشان متوجه این امور شدیم.
همیشه از خداوند می خواست که مرگ او را شهادت در راه خودش قرار دهد.
آخرین باری که ایشان را دیدم روز دوم فروردین سال 66 بود که صبح آنروز به من گفتن لباس هایم را کنار بگذار که عازم منطقه هستم.
آن را جدی نگرفتم گفتم روز دوم عید است و ظهر منزل دایی خودت، دعوت داریم که ایشان گفتند: بلی لکن چند میلیون جمعیت ایران هم منتظرند و من باید حتما به منطقه بروم و نمی توانم عید را در منزل و شهر باشم.
به منزل دایی ایشان رفتیم لکن سریع برگشتیم و لباسهایش را برداشت و رفت در لحظات آخر که او را دیدم جداً چهره اش روشن و گشاده شده بود و حالت رفتنش با دفعات دیگر کاملاً فرق داشت که در همان لحظات فهمیدم چه خبر است ولی نمی توانستم حرفی بزنم، گویا از درون دعوت به سکوت شده بودم...
🌱#شهید_محمدصادق_بابایی
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
📝#خاطرات_شهدا
🍃#شهید_محمدصادق_بابایی
از خصوصیتهای اخلاقی حاج صادق بابایی تعهد ایشان نسبت به پیروی از فرامین حضرت امام (ره) بود و این را نیز نسبت به نیروها تذکر می دادند. از نظر حُسن برخورد از مقام بسیار والایی برخوردار بودند و همین باعث شده بود که تمام نیروها جذب اخلاق و رفتار او بشوند.
در حفظ بیت المال کوشا و بسیار مقید بودند، حتی اگر با تلفن ارتباط شخصی داشتند مبلغ آن را تا ریال آخر پرداخت می کرد. سعی داشت که جنگ را واقعاً در راس همه امور قرار دهد. چنانکه پدر بزرگوار ایشان قبل از اینکه به رحمت خداوند متعال برسند در حال بیماری سختی بودند، لکن محمد نتوانست در آن موقع حساس منطقه را ترک کند.
همچنین با شهادت برادرش جز یک روز شرکت در مراسم بزرگداشت وی منطقه را رها نکرد. این نشانه ایمان راسخ و روح سترگ او بود که اینچنین در جهاد فی سبیل الله استوار بود و در این راه از جان مایه گذاشت و به کمال رسید.
🗣راوی: همرزم شهید
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
#شهدا_گاهی_نگاهی😔
او مانند اسمش واقعا صادق بود.
در منطقه حين انجام کارهای مهندسی وقتي مشکلی پيش می آمد خيلی صبورانه با مشکلات برخورد می کرد.
به ياد دارم برای احداث پل عظيمی مشغول فعاليت بوديم و کار دچار مشکل شد.
ايشان معمولاً وقتی برای ستاد مشکلی پيش
می آمد وضو می گرفتند و دو رکعت نماز
می خواندند و تمام همرزمان معترفند که:
« هيچ موردی نبود که مگر پس از نماز و راز و نياز محمد با خداوند متعال مشکلات حل نشود.»
🌱#شهید_محمدصادق_بابایی
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
✍نامه شهید
بنام الله پاسدار خون شهیدان.....
اینک که این نامه را می نویسم صبح ساعت 7:30 است وعراقی ها دارند می کوبند.
اما الکی می زنند وبدون هدف و ما می خندیم و به قدرت خدا پی می بریم که نگهدار جانبازان اسلام است حالم خوب وحال بچه هاهم خوب است من با عباس درمان ودیگر بچه ها درسنگر هستیم ومشغول ومنتظر فرمان که ان شاء الله حمله کنیم تاخداوند چه خواهد.
این را بدانید که همه چیز بدست خداست اورا فراموش نکنید وهمیشه درهر حالی، یاد کنید الابذکر الله تطمن القلوب وانالله وانا الیه راجعون.
برای رزمندگان دعا کنید، نماز جمعه، دعاهای هفته و دعاهای شبانه روزی را از یاد نبرید. همیشه وهمیشه امام عزیز و بزرگوار وقلب
تپنده مان را از یاد نبرید و دعا کنید که خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا.
🌱#شهید_محمدصادق_بابایی
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
✍فرازهایی از وصیت نامه شهید حاج محمدصادق جاپلقی:
🌹با اینکه می دانم کوچکتر از آنم که برای کسی تذکری یا نصیحتی بنویسم، ولی چون داخل جبهه هستم چند کلمه به دوستان آشنایان، قوم و خویشاوندان عرض می کنم.
🌹ای شما دوستان بشتابید به سوی خدا و از دهانِ امام حرف بگیرید و عمل کنید.
🌹اگر به جبهه نمی روید دوستدار رزمندگان باشید که هر رزمنده شهیدی را خدا خریده است و هر که را خدا خرید همه بهشت را به او می دهد.
🌹اگر خانواده شهدا را دوست ندارید خود را آلوده غیبت از آنها نکنید. اگر جمهوری اسلامی ایران را دوست ندارید خود را از کید و بندهای شیطانی دور کنید که خدا منافقان را دوست ندارد.
🌹زندگی را طولانی نگیرید و بدانید آمدن و رفتن خود یک کار کوچک است و یک آزمایش بزرگ و خوش به حال آن کسی که از این آزمایش سرافراز بیرون آید...
📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید
و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh