🌺#شهید_عباس_نجفی را بیشتر بشناسیم 📎سایت شهود https://www.shohud.ir/node/3868#tab-aa 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

🔖دست نوشته شهید آنگاه که دو دلداده بهم می‌رسند و عاشق به وصال معشوق می‌رسد و بنده خاکی به جمال زیبای حق نظر می‌افکند و محو تماشای رخ یار می‌شود، آن هنگام را جزشهادت💔 چه نام دیگری می‌توانیم داد؟ 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

تقدیم به شهید حاج عباس نجفی💚 زنده بودیم و زندگی کردیم جبهه بودیم و جنگ میکردیم در سکوت گلایه از دنیا در دل با تفنگ میکردیم همه جا بوی کربلا می داد با کسی که شتاب رفتن داشت از نگاهش چقدر گل می ریخت با نگاهش چقدر گل می کاشت یاد آن روزهای خوب بخیر لاله ها ایستاده پژمردند نخل هایی که تشنه روئیدند و زمین را به آسمان بردند چشم هایی که در مقابل من سخن از سنگ و شیشه می گفتند از تبر از نگاه زخم آلود از نفس های ریشه می گفتند ریشه در ریشه ی زمین داریم ولی از آسمان جدا، هرگز مرد جنگیم و باز می جنگیم سر تسلیم با شما، هرگز باکری ها اگر که پر زده اند در جوانان دوباره همت هست یاد آوینی بزرگ بخیر قلمی تشنه ی شهادت هست سوریه خط اول جنگ است در سرم جز هوای دلبر نیست طبق فرمان رهبر، اسرائیل کمتر از بیست سال دیگر نیست رفتن زهره وند ها یعنی کاسه ی صبر شیعه ها پر شد انتفاضه، یمن، بحرین نان امروزشان هم آجر شد با خود حق معامله کردند مسلمی ها دمی که می رفتند مثل قوم خبیث آل سعود عده ای مست ثروت نفت اند تیتر تکراری جراید هاست 《گفتگو کن》که بحث دلچسبی است از شهادت نگو به آنها که اکثر پست هایشان غصبی است گفتگو و مذاکره ممنوع کشور تیغ های برانیم با خدا《کد خدا》 نمی فهمد شیعه ی سرفراز ایرانیم هر شهیدی ستاره ای روشن در دل آسمان این شهر است نامشان زینت معابر ، نه آبروی عیان این شهر است باید احساس کرد قلب شهید پر تپش تر ز قلب دریاهاست استقامت در اوج سختی ها آفتاب زلال فرداهاست ماه در پشت ابر پنهان و آسمان بی ستاره تاریک است پای عهدی که بسته ای هم باش منتظر باش صبح نزدیک است 📝شاعر: محمدرضا ناصری 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

❣سفره‌آسمانی 🌱 از سمت راست: شهید غلامعباس قربانی، خسرو رضایی، شهیدجعفرانصاری، محمدفولادوند، محسن بغدادی، شهید عباس نجفی، علی اوسط خوشدنی. 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📕#زندگینامه در بهمن۱۳۴۰ در محله راه‌آهن اراک به دنیا آمد. پدرش از کارمندان راه‌آهن بود. عباس در اراک درس خواند. روز به روز قد کشید و بزرگتر شد تا اینکه در هنرستان شهید باهنر رشته الکترونیک خواند. سال ۱۳۶۲ بود که به سمت مربی پرورشی به استخدام آموزش و پرورش درآمد. به دلیل روحیه خاصش راهی جبهه‌ها شد و اولین مجروحیت جدی‌اش در عملیات بدر بود. او کم نیاورد و در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد. عباس شجاعت بی نظیری داشت، جوری که در عملیات کربلای ۵ در تاریکی شب به جنگ تن به تن با دشمن پرداخت. همان موقع تیری به سینه‌اش خورد و او مجروح شد. به اجبار به عقب برگشت اما بعد از بهبودی دوباره راهی سرزمین‌های نور شد. در منطقه خرمال و حلبچه بر اثر بمباران شیمیایی توسط رژیم بعث دچار مصدومیت شیمیایی شد. جنگ که تمام شد در سال ۱۳۷۰ در کنکور سراسری رشته مهندسی عمران دانشگاه تهران قبول شد. اما ضایعه مغزی ‌اش اجازه ادامه تحصیل در این رشته را نداد و با نظر پزشک رشته‌اش را تغییر داد. سال ۱۳۷۱ در رشته تکنولوژی آموزشی در دانشگاه اراک گرم درس خواندن شد. سال ۱۳۷۴ که لیسانس خود را گرفت در مجتمع آموزشی رزمندگان شهید رحیم آنجفی فعالیت‌های تربیتی و ورزشی رزمندگان افراد مشغول به تحصیل را سر و سامان داد. سال بعد مسئولیت هدایت تحصیلی و مشاوره‌ای فرزندان شاهد را در سازمان آموزش و پرورش به عهده گرفت! روزهای آخر سال ۱۳۸۰ برای چندمین بار دچار حملات تشنجی شدید شد و باعث شد بخشی از اندام‌های سمت چپ بدنش تحرکشان را از دست بدهند. و در نهایت بعد از ۳ روز مرگ مغزی در چهارم اردیبهشت سال ۱۳۸۱ در بیمارستان مدائن تهران عمر با برکتش به انتها رسید و او به دوستان شهیدش پیوست! 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

🔖آلبوم تصاویر دفتر اول 🌱#حاج_عباس 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

🔖#عزت_نفس کلاس پنجم بودم. دستی به موهایم کشیدم، بلند شده بود. توی حیاط کنار حوض قدیمی پدرم ایستاده بود. گفتم: بابا برای اصلاح موهام پول می خوام، پدر از آن طرف حوض برایم یک سکه 5 ریالی پرت کرد. احساسی از شرمندگی درونم موج زد. تصورم این بود که از روی اکراه پول را به من داد. اداره ی یک خانواده پر جمعیت برایش سخت بود. تصمیم گرفتم خودم کار کنم، یک جعبه خریدم و تابستان ها آدامس و لواشک و شانسی می فروختم. دنبال کار بهتری بودم تا بعدها توی یک چاپخانه کاری پیدا کردم. بعدازظهرها از مدرسه که بر می گشتیم توی چاپخانه مشغول می شدم. از آن به بعد از پدرم پول نگرفتم. 🌱#شهید_حاج_عباس_نجفی 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

❤️#مادرانه هفت_هشت سالش بود که بچه های محل را دور هم جمع می کرد. مُحرم و صفر بود. هیأت بچه ها را راه انداخت. زنجیر و سِنج و طبل های کوچک که مخصوص بچه های کم سن و سالش بود. آن قدر جدی بود که همسایه ها از هیأتشان دعوت می کردند. خیلی ذوق داشت که هیأت پا برجا بماند. بعدها که بزرگ شد با برادرش هیأت عاشقان ثارالله را با همسن و سالانش راه انداخت. سال آخر را که می خواست پَر بکشد هم هیأت را ترک نکرد. چند روز قبل از شهادتش آخرین روزهایی بود که توی هیأت به سینه اش می زد. 🌱#شهید_عباس_نجفی 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📸#اینفوگرافی حاج عباس در عمليات‌های والفجر 8، كربلاي 1، كربلای 4 و 5 ، والفجر 10، مرصاد و … شركت جست و تا پايان جنگ تحميلی همراه ساير رزمندگان بود. در طول اين ايام از فعاليت های فرهنگی از قبيل فيلمبرداری و مصاحبه با رزمندگان هم غافل نبود. در عمليات كربلای 5 در تاريكی شب، با شجاعت بی نظيری به جنگ تن به تن با دشمن می پرداخت. درهمان موقع مجدداً با اصابت تركش، از ناحيه سينه مجروح شد ولی پس از بهبودی، دوباره به جبهه شتافت و در منطقه خرمال و حلبچه بر اثر بمباران شيميايی توسط بعثيان دچار مصدوميت شيميايی شد. 🌱#حاج_عباس 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📝#معلم_آسمانی در شهریور ۱۳۶۲ با سمت مربی پرورشی به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در امور تربیتی واحد سمعی بصری اداره کل آموزش و پرورش استان به فعالیت‌های پرورشی پرداخت؛ اما زنگ تفریح کلاس‌ها و آموزش ضمن خدمت او حضور مستمر در جبهه‌ها بود. اهل تعریف از خود نبود و هرگز از رشادت‌‌ها و مسئولیت‌هایش را به رخ نمی‌کشید. اولین مجروحیت جدی‌اش در سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر اتفاق افتاد. همچنین حاج‌عباس در عملیات‌های والفجر۸، کربلای ۱، کربلای ۴و ۵، والفجر ۱۰، مرصاد و... شرکت کرد و تا پایان جنگ تحمیلی در جبهه حضور داشت. در طول این ایام از فعالیت‌های فرهنگی از قبیل فیلم‌برداری و مصاحبه با رزمندگان هم غافل نبود. در عملیات کربلای ۵ در تاریکی شب، با شجاعت بی نظیری به جنگ تن به تن با دشمن پرداخت. 🌱#شهید_عباس_نجفی 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

🔖آلبوم تصاویر دفتر دوم 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

💎خیال دارم در جبهه بمانم سربازی ام جنوب بود. جنگ كه شروع شد، سربازی معنی خودش را پيدا كرد. بعضی از افسران هنوز در حال و هوای دوران طاغوت بودند و دلشان با انقلاب نبود. وقتی كه درگيری ها در جبهه شدت پيدا كرد، پنهانی و تک نفره برای شناسايی وارد خط دشمن می شدم. يك بار يكی از همان طاغوتی ها متوجه شد و تهديدم كرد كه برايم اضافه خدمت رد می كند. خنديدم و گفتم: « من را از چه می ترسانی؟ من خيال دارم در جبهه بمانم.» يكی از شب‌ها كه عراقی ها حمله كردند همان شخص بدون آنكه ايستادگی كند، سريع فرار كرد. 🌱#شهید_عباس_نجفی 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

🌺رفیق شهید یعنی حاج عباس بعد از اتمام خدمت سربازی، شهيد نجفی در آموزش و پرورش مشغول خدمت می شود. اما غيرتش اجازه نمی دهد از جبهه‌ها دور بماند و در هر فرصتی رخت رزم برتن می كرد. مجتبی حبيبی از دوستان شهيد می گويد: وقتی شهيد نجفی به آموزش و پرورش آمد در ابتدا نيروی تربيتی و فرهنگی بود. با تشكيل بسيج فرهنگيان مرتب به جبهه می رفت. از منطقه هم كه برمی گشت، برای بسيجی كردن معلمان و دانش‌آموزان فعاليت می كرد. جاذبه‌اش طوری بود كه همه را مجذوب خودش می كرد. فقط كافی بود يك بار كسی با او هم‌صحبت شود تا صداقت شهيد چنان جذبش كند كه حاج عباس را امين و رازدار خود بداند. 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

#خاطره_ورزشی⚽️ 🔹دوران عقد بودیم. گفتند پایش توی فوتبال شکسته. رفتم خانه شان، با چوب زیر بغل به استقبالم آمد و هفته ها گرفتار آن بود. 🔸خیلی اتفاق افتاد که دچار شکستگی شود. هربار که دیر می آمد منتظر بودم که برادر و دوستانش با دست و پای گچ گرفته بیاورندش خانه. توی ذهنم سوال بود این چه ورزشی است که به جای دادن سلامتی، سلامتی را می گیرد. هر چه گذشت بیشتر متوجه شدم که برای سرپا نگهداشتن خودش این قدر به ورزش جدیت دارد. اگر غیر از این بود نمی توانست با داروهای زیادی که به خاطر جانبازی اش مصرف می کرد جسمش را قوی و شاداب نگه دارد. 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

✍وصیتنامه شهید حاج عباس نجفی از شهید عباس نجفی وصیت نامه مکتوب به یادگار نمانده است؛ با این حال در سفارش هایی که به همسر و خانواده داشته اند، جملاتی وجود دارد که کمتر از وصیت نامه نیست. با حضور در مسجد امام جواد (ع) این معلم بودنش را به بچه های مسجد نشان داد. هنوز آنها نام و یاد او را به فراموشی نسپره اند. در جلسه ای در روزهای قبل از شهادت بچه های مسجد سفارش کرد که نیکی کردن به پدر و مادرتان را سرلوحه زندگی قرار دهید و هیچ گاه نگذارید، امور مسجد به دست کسانی بیافتد که اعتقاد قلبی به راه و سیره شهدا و امام(ره)ندارند. ☘زنده نگه داشتن یاد شهدا،از شهادت کمتر نیست... 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

📌18یادگاری از جنگ‌ در عمليات بدر حاج عباس به شدت مجروح شد. خودش بعدها تعريف كرد كه وقتی عراقی ها بالای سرشان می رسند، با ديدن وضعيت او گمان مي‌كنند به شهادت رسيده و تير خلاص نمی زنند. بعد كه نيروهای ما دوباره به منطقه برمی گردند، حاجی را با خودشان می برند و توی بيمارستان از فرط ضعفی كه ايشان داشت دكترها گفته بودند بايد بدون بیهوشی عمل شود. پارچه‌ای به دهان حاج عباس می گذارند كه بعد از خارج كردن تركشی بزرگ از سرش، آن تكه پارچه زير دندان‌های حاجی تكه تكه شده بود. از آنجا كه تيم پزشكی فكر می كردند ايشان از عمل زنده بيرون نيايد، از قبل خانواده‌اش را آماده شنيدن خبر شهادتش كرده بودند. اما خدا خواست ايشان چند سال ديگر هم بماند. در حالی كه هنوز 18 تركش در سرش باقی مانده بود. 🔖خاطره‌ای از همرزم 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

💔دردهايی پنهان عوارض شيميايي در حدود 15 سال شهيد نجفی را آزار می دادند. دردهای او گاه طوری بود كه همسرش مجبور می شد برايش زبان‌گير تهيه كند تا مبادا از شدت درد به خودش آسيب برساند. همسر شهيد می گويد: حاجی گاهی از شدت درد، زبان و لثه‌هايش را گاز می گرفت. وقتی دردش شروع می شد، تمام عضلاتش منقبض می شد و دست و پا می زد. اواخر دُوز قرص‌هايش را بالا برده بود. مدتی بود كه فكر می كردم داروها باعث شده تا حالش بهتر شود. اما وقتی دقت كردم، فهميدم برای اينكه ما ناراحت نشويم و بچه‌ها صحنه درد كشيدنش را نبينند، سر در كمد فرو می برد يا به بهانه مسواك زدن به دستشويی می رود و هم آنجا آرام درد می كشد.نمی گذاشت غصه بخوريم و ناراحت شويم. 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

#وداع_آخر😭 شب پنج‌شنبه‌ای بود كه حاج عباس می خواست از مسجد برود. خداحافظی كرد و گفت: حاج‌آقا كاری نداری؟ من دارم می روم. ديده‌بوسی كردم و گفتم: نه به سلامت. از پله‌ها پايين رفت و برگشت و گفت: كاری نداری؟ گفتم: خير و باز برگشت و گفت: ديگر من را نمی بينی. من ديگر برنمی گردم. پرسيدم: عازم سفريد؟ پاسخ داد: نه كسالت دارم. گفتم: ان‌شاءالله كه چيزی نيست. به خانه كه برگشتم به همسرم گفتم: حاج‌آقا نجفی شهيد می شود. حدسم درست بود. ايشان بعد از سه روز مرگ مغزی در 1381/02/04 بعد از تحمل 15 سال عارضه شيميایی كه از عمليات والفجر 10 همراه خود داشت، دعوت حق را لبيک گفت و به شهادت رسيد. او دلباخته شهادت بود و در عاقبت نيز لباس زيبای شهادت را به تن كرد. 🗣نقل از حجت الاسلام الواری 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

دعا کن کم نیارم...🤲 💔در بيمارستان به همسرش گفت: دعا نكن درد نكشم، دعا كن كه كم نياورم. به اقوام و برادارنش گفته بود: دراين مدت آنقدر درد كشيده ام كه حد ندارد ولی نخواستم ديگران بفهمند تا كسي بر من ترحم كند. سرانجام پس از سه روز مرگ مغزي حدود ساعت 2 بعدازظهر روز چهارشنبه 1381/02/04، اين عاشق دلسوخته، سردار تفنگ بدوش جبهه های غرب وجنوب، جانباز سرافراز و صبور دوران انتظار، معلم بسيجی و يادگار شيردل حماسه پرشور دفاع مقدس در بيمارستان مدائن تهران دعوت حق را لبيک گفته و به خيل ياران و همرزمان غيور و شهيدش پيوست و قلب ما را با غمی جانگاه و داغی ماندنی پيوند زد. 🌱#شهید_عباس_نجفی 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

#شاید_تلنگر‌👌 رفیق ! #مَرد می‌خواهد گذشتن از دلبستگی‌ها وگرنه تا حالا به نام خیلی‌هامان واژه #شهید اضافه شده بود ... ❤️#شهید_عباس_نجفی 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

✍#فرزند_شهید_نوشت زنگ درب خانه مادرجون به صدا درآمد از پشت پنجره بزرگ ترهای فامیل را دیدم که یکی یکی وارد خانه شدند و همگی رفتند طبقه ی بالا، اتاق مهمان خانه. تعجب کردم! در حدود دو ماهی که من و خواهرم پیش آقاجان و مادرجون زندگی می کردیم،چنین مساله ای سابقه نداشت. من هم سریع رفتم بالا. وارد اتاق که شدم، سلام کردم. یک گوشه نشستم. همه با نگاهی ترحم آمیز و بغض آلود نگاهم می‌کردند. احساس بدی داشتم. احساس دلهره ای همراه با غربت. سردم بود. یک لحظه همه جا ساکت شد. سنگینی این فضای پر ابهام آزارم میداد. خواهرم از درب اتاق وارد شد. بُغض همه ترکید و صدای گریه ها بلند شد. تازه فهمیدم که چه خبر است. اولین کسی که در آغوشم گرفت، آقاجان بود. گریه نکردم. سریع آمدم پایین و به مامان زنگ زدم. خیلی محکم و با صلابت بهم گفت: که بابات رفت پیش خدا. لحن صدایش پُر از صبر بود. بهش گفتم: «من این همه دعای توسل و زیارت عاشورا خوندم. پس چرا خدا جوابشو بهم نداد؟ » با همان صلابت و محبت گفت: اتفاقا خدا جواب همین دعاها رو بهمون داد. زن داییم دست منو و آبجی رو گرفت و رفتیم گوشه ی اتاق نشستیم. قرآن رو باز کردن و آیه «ولا تحسبن الذین قتلوا...» را برایمان خواند و تفسیر کرد. آخرش زد روی شونه ی راستم و گفت: « تو دیگه مَرد خونه شدی ها! » لبخندم تلخ بود.... 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

✂️ #برشی_از_کتاب آن شب ها همه دوستان و فامیل و همسایه ها در مساجد و خانه هایشان برای سلامتی او مراسم دعا برگزار کرده بودند. صدایم زد و گفت: «دعا نکن درد نکشم، دعا کن کم نیارم.» تنم لرزید. می دیدم که درد می کشد و کم نمی آورد. این وضعیت تا ساعت دو و نیم شب ادامه داشت. به او گفتم: امام حسین (ع) را صدا کن. تمام ساعات ذکر یا حسین (ع) را با هم می گفتیم. دستانش را در دستم گرفته بودم ازش سیر نمی شدم. احساس می کردم دستانش بوی گل همیشه بهار را گرفته است ... #کتاب دعا کن کم نیارم #زندگی شهید عباس نجفی به روایت همسر 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

💚حاج عباس نوشت..... شهید کسی نیست که ناگهان بخون بغلطد و نام شهید بر خود بگیرد. شهید در این دنیا قبل از اینکه بخون بغلطد شهید است و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید بعد از وصلشان نیز هرگز نمی توانید در کشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر با شهید باشید، شهید را می شناسید و گرنه آئینه زنگار گرفته، چیزی را منعکس نمی کند که نمی کند. برخیزید و فکری بحال خود کنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهدا بحال شما غصه می خورند و از این در عجبند که چرا به فکر خود نیستید، بخود آیید. زندان تَن را بشکنید، قفس را بشکنید تا سر کّوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده اید، نه برای ماندن در قفس، این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید. 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

🌱#شهیدانه بلد بود چطور لبخند را کُنج لبان دیگران بچسباند. می‌دانست چطور می‌شود در دل‌ها راه پیدا کرد و قرارِ دل‌های بی‌قرار شد! گره‌گشایی را در مکتب حسین(ع) آموخته بود. معلم بودن عجیب به قامتش می‌آمد! حاج عباس چنان در دل‌ها رِخنه کرده بود که وقتِ دلتنگی بر زبانِ خیلی‌ها جاری می‌شود "ای کاش حاج عباس بود"... همه می‌دانیم که هستی، می‌دانیم حواست هست مثل همیشه که بوده‌ای، اما دلمان برای آن چشمانِ گرم تنگ شده! برای آن حالِ بی قرار به وقت رفع حل مشکل از دیگران. برای آن وجودی که محال بود بدانی کسی تنهاست و تنها رهایش کنی. می‌دانی حاج عباس، زندگی‌هایمان بدجوری شما را کم دارد...کاش بودی...کاش..... #شهید_عباس_نجفی 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh

ܢ̣ܢܚܩܢ ܝ‌ܢ̣ߺ ߊ‌ܠܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ ࡐ‌ ߊ‌ܠࡎܥ‌‌ࡅ࡙ܧࡅ࡙ࡍ߭ 🗓#رزق_چهارم_اردیبهشت_ماه 🌱شهید حاج عباس نجفی 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۱۱/۰۱ محل تولد: اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۸۱/۰۲/۰۴ محل شهادت: بیمارستان مدائن تهران 💎نشانی: اراک، قطعه۱۶، ردیف ۱۰، شماره ۴ 📜برشی از خاطرات شهید: هر وقت یکی از فرزندان شهدا می‌خواست در کنکور شرکت کند، فکر می‌کردی قرار است، عباس در کنکور شرکت کند. پا به پایش شب نخوابی می‌کرد؛ دنبال جزوه می‌دوید و پی کلاس‌های آمادگی کنکور می‌گشت. به مدارس شاهد پسرانه که می‌رفت، با بچه‌ها مأنوس بود و با آن‌ها بازی می‌کرد. به طوری که برای بعضی از آن‌ها هنوز فوتبال بازی کردن با آقا معلم، از بهترین خاطرات دوران تحصیلشان است. این معلم خستگی‌ناپذیر در کنار وظایف روزمره خود هیچ‌گاه از برگزاری و شرکت در جلسات مذهبی و معنوی از قبیل هیئت رزمندگان اسلام، جلسات قرائت قرآن، دعای کمیل و در شب‌های ماه مبارک رمضان از دعای ابوحمزه ثمالی غفلت نمی‌کرد. 🗣روای: یکی از فرزندان شهدا #رفیق_شهید #شهر_اراک 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید. و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh