eitaa logo
گلچین مداحی و سخنرانی
2.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
8.5هزار ویدیو
151 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام @golchine_maddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام ♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی‌ جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مى‌آمدند. 🔹یکی از حوادث خارق‌العاده‌ای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیه‌السّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت: 🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزه‌ای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند. 🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (ع) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را می‌خواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را می‌شنوم. دوباره شنیدم: ‌ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زنده‌ایم و نزد پروردگارمان روزی می‌خوریم؟ با خود‌ اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ‌ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن.
🔸خواص عاشورایی: حسن بن حسن (حسن مُثَنّیٰ) 💠حسن مُثَنّیٰ، فرزند امام حسن مجتبی(علیه السلام)، همسر فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام) و از بزرگان علویان بود. او در واقعه کربلا در لشکر امام حسین(ع) بود و مجروح شد ولی نهایتا از معرکه نجات یافت و در کوفه تحت درمان قرار گرفت. او پس از بهبودی، از کوفه به مدینه بازگشت. 🔹شیخ مفید در مورد او می نویسد: «حسن مثنی شخصیتی جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایی و متولی صدقات و امور خیریه جدش امیرمؤمنان علی علیه السلام در عصر خود بود». 🔻حسن مثنی، روز عاشورا از حریم عموی بزرگوارش با تمام وجود دفاع کرد؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شد که او بعد از آن همه جانبازی، از آن پیکار سهمناک جان سالم بدر برد و بعد از بازیابی سلامت خود، به عنوان شاهد صادقی، دیده ها و شنیده های خود را به دیگران بازگو کرد. 🔻او بعد از مبارزات سختی که با تمام وجود در مقابل لشکر یزید انجام داد، به شدت زخمی شده و به اسارت دشمن درآمد. یکی از سربازان عمر بن سعد به نام اسماء بن خارجه فزاری، که از بستگان مادرش بود، او را از اسارت دشمن نجات داد و در منزل خود در کوفه برد و او را مداوا کرد و پس از بهبودی، او را به مدینه روانه کرد.
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام ♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی‌ جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مى‌آمدند. 🔹یکی از حوادث خارق‌العاده‌ای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیه‌السّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت: 🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزه‌ای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند. 🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (علیه السلام) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را می‌خواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را می‌شنوم. دوباره شنیدم: ‌ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زنده‌ایم و نزد پروردگارمان روزی می‌خوریم؟ با خود‌ اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ‌ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن.
⭕️سخن گفتن سر مبارك امام حسين علیه السلام با راهب مسيحى 💠حرکت پُررنج خانواده امام (ع) و همراهان، که از مدینه آغاز شد و به مدینه نیز ختم گردید، حدّاقل مسیری حدود ۴۱۰۰ کیلومتر است. در باب مسیری که کاروان اسرا را از کوفه به شام بردند درکتب تاریخی گزارشات ناقصی رسیده، اما دلایلی وجود دارد که مشخص می شود این کاروان را از مسیر بادیه برده‌اند که طی کردن آن حدود یک هفته به طول می انجامیده. ♦️در مسیر کوفه به شام ، در یکی از محل های استراحت (منزل) کاروان اسرا، راهبی مسيحی زندگی مي كرد. چون كاروان از دور نمايان شد او مشاهده كرد كه از سر مقدس امام (ع) نوري به سوي آسمان ساطع است. وي با پرداخت ده هزار درهم به کارگزاران ابن زیاد، براي مدت کوتاهی سر امام را با خود به داخل صومعه برد. 🔻پس سر امام فرمود: «انا بن محمد المصطفی ، انا ابن علي المرتضی ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا قَتيلُ‌ كَرْبَلا ، انا مظلوم كَرْبلا ، انا عَطْشانُ‌ كَرْبلا، انا وَحيدُ كَربَلا ....» «منم فرزند محمّد مصطفى ص ، منم فرزند على‌مرتضى ع، منم فرزند فاطمۀ زهرا س، منم شهيد كربلا، منم تشنۀ كربلا، منم تنهاى كربلا » 🔺راهب صورت خود را بر چهره مبارك امام گذارد و با ناله و گریه شروع به صحبت کردن با سر بریده کرد. سپس سر امام حسین(ع) را با مشک و گلاب شستشو داد و شهادتین بر زبان جاری نمود و مسلمان شد. چون كاروان حركت كرد ديدند كه آن ده هزار درهم به سنگ تبديل شده است.
🔸خواص عاشورایی: حسن بن حسن (حسن مُثَنّیٰ) 💠حسن مُثَنّیٰ، فرزند امام حسن مجتبی(علیه السلام)، همسر فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام) و از بزرگان علویان بود. او در واقعه کربلا در لشکر امام حسین(ع) بود و مجروح شد ولی نهایتا از معرکه نجات یافت و در کوفه تحت درمان قرار گرفت. او پس از بهبودی، از کوفه به مدینه بازگشت. 🔹شیخ مفید در مورد او می نویسد: «حسن مثنی شخصیتی جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایی و متولی صدقات و امور خیریه جدش امیرمؤمنان علی علیه السلام در عصر خود بود». 🔻حسن مثنی، روز عاشورا از حریم عموی بزرگوارش با تمام وجود دفاع کرد؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شد که او بعد از آن همه جانبازی، از آن پیکار سهمناک جان سالم بدر برد و بعد از بازیابی سلامت خود، به عنوان شاهد صادقی، دیده ها و شنیده های خود را به دیگران بازگو کرد. 🔻او بعد از مبارزات سختی که با تمام وجود در مقابل لشکر یزید انجام داد، به شدت زخمی شده و به اسارت دشمن درآمد. یکی از سربازان عمر بن سعد به نام اسماء بن خارجه فزاری، که از بستگان مادرش بود، او را از اسارت دشمن نجات داد و در منزل خود در کوفه برد و او را مداوا کرد و پس از بهبودی، او را به مدینه روانه کرد.
🔸خواص عاشورایی: حَجّاج بن مَسروق جُعْفى 💠حجّاج بن مسروق از شیعیان مشهور امیرمومنان ع است. او يكى از ياران باوفاى سيّد الشهدا ع است كه در عاشورا ، به شرف شهادت ، نائل آمد. وی مردی کثیرالصلوة و کثیرالصوم، قاری و حافظ قرآن بود. وى ، همان كسى است كه امام حسين عليه السلام ، او را نزد عبيد اللّه بن حُرّ جُعْفى فرستاد تا از او بخواهد كه به يارى امام بيايد ،اما اوامتناع کرد. 🔹در جريان برخورد سپاه حُرّ بن يزيد با امام ع ، به دستور امام عليه السلام ، اذان ظهر را گفت و منابع ، او را به عنوان مؤذّن حسين عليه السلام معرّفى كرده اند. ♦️حجاج در روز عاشورا وارد میدان شد و دلاورانه جنگید و به قولی بیست و پنج تن را به هلاکت رساند. سرانجام خودش نیز به افتخار شهادت نایل شد.
🔸خواص عاشورایی: جَون بن حَوى بن قتادة 💠جَون غلامى سياه پوست بود. اميرالمؤمنين عليه السلام او را خريدارى نمود، و به ابوذر هديه كرد. وى تا هنگام تبعيد ابوذر و نيز در تبعيدگاه (ربذه) در كنار او بود. پس از وفات ابوذر در سال 32 هجرى جون به مدينه برگشت و در خدمت اميرالمؤمنين و حسنين عليهم السلام و سرانجام در خدمت امام سجاد عليه السلام بود. 🔺او همراه امام حسين عليه السلام از مدينه به كربلا آمد و در زمره ياران آن حضرت قرار گرفت. روز عاشورا خواست تا به ميدان برود؛ ولى امام ع از وى خواست كه از اين كار ، منصرف شود. امّا جَون ، ضمن پافشارى براى رفتن به ميدان ، به امام ع گفت : 🔻بويى بد، تبارى پست و رنگى سياه دارم پس بهشت را از من دريغ مَدار تا بويم خوش و تبارم نيكو و رويم سپيد شود ! نه! به خدا سوگند ، از شما جدا نمى شوم تا اين كه خون سياهم با خون شما ، در آميزد . سپس به ميدان آمد و به صف دشمن حمله‌ور شد. ♦️جون فداکارانه جنگيد تا به خيل شهيدان پيوست. امام عليه السلام ، بر بالین او اين چنين دعا كرد : خداوندا ! صورت او را نورانى و بويش را خوش گردان و او را با نيكان، محشور كن ... از امام سجاد عليه السلام ، روايت شده كه وقتی مردم براى دفن شهدا آمدند ، از جنازه او بوى مُشك، استشمام مى شد.
🔸خواص عاشورایی: جَون بن حَوى بن قتادة 💠جَون غلامى سياه پوست بود. اميرالمؤمنين عليه السلام او را خريدارى نمود، و به ابوذر هديه كرد. وى تا هنگام تبعيد ابوذر و نيز در تبعيدگاه (ربذه) در كنار او بود. پس از وفات ابوذر در سال 32 هجرى جون به مدينه برگشت و در خدمت اميرالمؤمنين و حسنين عليهم السلام و سرانجام در خدمت امام سجاد عليه السلام بود. 🔺او همراه امام حسين عليه السلام از مدينه به كربلا آمد و در زمره ياران آن حضرت قرار گرفت. روز عاشورا خواست تا به ميدان برود؛ ولى امام ع از وى خواست كه از اين كار ، منصرف شود. امّا جَون ، ضمن پافشارى براى رفتن به ميدان ، به امام ع گفت : 🔻بويى بد، تبارى پست و رنگى سياه دارم پس بهشت را از من دريغ مَدار تا بويم خوش و تبارم نيكو و رويم سپيد شود ! نه! به خدا سوگند ، از شما جدا نمى شوم تا اين كه خون سياهم با خون شما ، در آميزد . سپس به ميدان آمد و به صف دشمن حمله‌ور شد. ♦️جون فداکارانه جنگيد تا به خيل شهيدان پيوست. امام عليه السلام ، بر بالین او اين چنين دعا كرد : خداوندا ! صورت او را نورانى و بويش را خوش گردان و او را با نيكان، محشور كن ... از امام سجاد عليه السلام ، روايت شده كه وقتی مردم براى دفن شهدا آمدند ، از جنازه او بوى مُشك، استشمام مى شد.
Presentation1.ppsx
11.79M
🔸خواص عاشورایی: موقّع بن ثمامه 🔺«موقّع» فرزند «ثمامه اسدی صيداوی» از قبيله «بني اسد» است. او كه از ياران امام حسين (علیه السلام) بود، شبانه خود را به اردوي امام (علیه السلام) رسانيد و پس از اينكه حضرت شروط دشمن را رد كرد، در روز عاشورا در راه دفاع از امام آنچنان جنگيد كه تيرهايش تمام شد و مجروح بر روي زمين افتاد. 🔻در آن هنگام قومش او را به كوفه برده و مخفي نمودند. وقتي ابن زياد از حال او مطلع شد دستور قتل وی را صادر كرد، اما جمعي از بني اسد او را شفاعت كردند تا اينكه ابن زياد از كشتن وي منصرف شد و او را به زنجير كشيد و به روستاي زاره تبعيد كرد. ♦️موقع، كه در جنگ كربلا سخت مجروح شده بود، يك سال بعد در تبعيدگاهش شهيد شد. او در مدت تبعیدش به ذکر مشاهدات خود از واقعه کربلا پرداخت که منبعی برای مورخان و نویسندگان و مقتل‌نگاران عاشورا شد. 📚(مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۰)
خواص عاشورایی: حجاج بن بدر السعدی 🔻 حجاج بن بدر، از اهالی بصره و پدرش از سخنوران و یاران امام علی علیه السلام در جنگ صفین بود. در زمان معاویه مسئولیت شُرطه ها به عهده ی وی گذاشته شد، ولی قبول نکرد. 🔸 پس از آنکه امام حسین علیه السلام به بزرگان بصره نامه نوشت و آنان را به سوی خود دعوت کرد، مسعود بن عمر، نامه ای در حمایت خود و قبیله اش از امام ع نوشت. و آن را به حجاج بن بدر داد تا به ایشان برساند. حجاج نامه را در کربلا به دست امام ع رساند. 👈 وقتی امام ع نامه را خواند، در حق مسعود دعا کردند و فرمودند: "خداوند تو را در روز ترس و تشنگی، ایمن و سیراب و عزیز بگرداند". 🔹 حجاج نیز در کربلا در رکاب حضرت ماند. و روز عاشورا در حمله ی اول عمر بن سعد به شهادت رسید. نام او در زیارت ناحیه آمده است. (الملهوف، ص۱۰۹_ الاقبال الاعمال، ج۳، ص۷۸)
خواص عاشورایی: حنظلة بن اسعد شبامی 🔻 حنظله بن اسعد، از شیعیان سرشناس و شجاع کوفه و سخنوری فصیح و قاری قرآن بود. وی یار با وفای امام حسین (علیه السلام) و از قبیله هَم‍ْدان بود. 🔹 حنظله تا آخرین لحظات خود را سپر امام ع در برابر شمشیرها و تیرها و نیزه های دشمن قرار داده بود. او با قرائت آیاتی از قرآن به آنان هشدار می‌داد :" ای قوم! بر شما از روزی مانند روزگار عذاب اقوام پیشین می ترسم! حسین (علیه السلام) را مکشید که خدا شما را در عذاب هلاک می کند". 👈 امام ع در حق حنظله دعا کرد. او پس از کسب اجازه از امام ع از ایشان خداحافظی کرد و راهی میدان شد و آنقدر جنگید تا به شهادت رسید. نام وی در زیارت ناحیه و زیارت رجبیه آمده است. (مثیرالاحزان، ص۶۵)
خواص عاشورایی: حنظلة بن اسعد شبامی 🔻 حنظله بن اسعد، از شیعیان سرشناس و شجاع کوفه و سخنوری فصیح و قاری قرآن بود. وی یار با وفای امام حسین (علیه السلام) و از قبیله هَم‍ْدان بود. 🔹 حنظله تا آخرین لحظات خود را سپر امام ع در برابر شمشیرها و تیرها و نیزه های دشمن قرار داده بود. او با قرائت آیاتی از قرآن به آنان هشدار می‌داد :" ای قوم! بر شما از روزی مانند روزگار عذاب اقوام پیشین می ترسم! حسین (علیه السلام) را مکشید که خدا شما را در عذاب هلاک می کند". 👈 امام ع در حق حنظله دعا کرد. او پس از کسب اجازه از امام ع از ایشان خداحافظی کرد و راهی میدان شد و آنقدر جنگید تا به شهادت رسید. نام وی در زیارت ناحیه و زیارت رجبیه آمده است. (مثیرالاحزان، ص۶۵)
خواص عاشورایی: مالک بن عبدالله و سیف بن حارث 🔻 مالک و سیف از دوستداران و شیعیان امام علی و فرزندانش به شمار می آیند. در اصل یمنی بودند و در کوفه زندگی می کردند. 👈 در روز عاشورا هنگامی که بسیاری از اصحاب امام علیه السلام کشته شده بودند و سپاه کوفه به خیمه گاه امام ع نزدیک می شد، با چشمانی اشکبار و گریان نزد امام ع آمدند. 🔹 امام ع به آنان فرمود: برادرزادگانم برای چه گریه می کنید؟ گفتند: "بر تو می گرییم که می بینیم دشمنانت محاصره ات کرده و جز جانمان چیزی برای دفاع از تو نداریم". امام ع بعد از شنیدن سخنانشان، برایشان دعا کرد. 🔸 سپس هر دو به میدان رفتند. در میدان با کمک همدیگر، جنگ نمایانی کردند. تا آنکه سرانجام به شهادت رسیدند. نام هر دوی آنها در زیارت ناحیه و رجبیه آمده است. (تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۲_ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۶۸) 💽