لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتوان شد آغاز...
#سهراب_سپهری
@golchine_sheer
فریاد مردمان همه از دست دشمن است
فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
#سعدی
@golchine_sheer
چون دلت با من نباشد
همنشینی سود نیست
گر چه با من مینشینی
چون چنینی سود نیست
#مولانا
@golchine_sheer
قول دادم که در اندیشه خود حبس شوم
دل به بالا و بلندای خیالی ندهم
دوست دارم که خودم پشت خودم باشم و بس
به تن هیچ عقابی پر و بالی ندهم
#علیرضا_آذر
@golchine_sheer
نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست
گوش کن
نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست
@golchine_sheer
گفته بودند....
که از دل برود یار ، چو از دیده برفت
سالها هست که از دیده ی من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز...!!
#حمید_مصدق
@golchine_sheer
بی مرز تر از عشقم و
بی خانه تر از باد
ای فاتح بی لشگر من
خانه ات آباد ...
#شهریار
@golchine_sheer
از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم
ز خویش
چاره معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟
#فاضل_نظری
@golchine_sheer
رنجورِ عشقِ دوست، چنانم که هرکه دید
رحمت کند مگر دلِ نامهربانِ دوست
#سعدی
@golchine_sheer
قصۀ کربوبلا را دختری تغییر داد
کاخها ویرانه شد، ویرانهاش شد بارگاه
#حمیدرضا_برقعی
@golchine_sheer
من در این خلوتِ خاموشِ سکوت
اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم ...
#سهراب_سپهری
@golchine_sheer
راستی
در میان این همه اگر
تو چقدر بایدی...!
#قیصر_امین_پور
@golchine_sheer
کسی سوال میکند
به خاطر چه زندهای؟
و من برایِ زندگی
تو را بهانه میکنم...
#نیمایوشیج
@golchine_sheer
بعد از تو هیچ در دلِ سعدی گذر نکرد
وان کیست در جهان که بگیرد مکانِ دوست؟!
#سعدی
@golchine_sheer
با صد شکست باز به شوق تو می تپد
باید گریست بر دلِ امیدوار من
#حسین_دهلوی
@golchine_sheer
حسن شدی که سوالِ
غریب کیست در عالم؟
میان کوچه و گودال بی جواب بماند
#مهدی_رحیمی
@golchine_sheer
کوله باریست پر از هیچ
که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست
مقصر دل دیوانه ماست...
#قیصر_امین_پور
@golchine_sheer
و عمق عشق
هیچگاه شناخته نمی شود
مگر در زمان فراق...
#جبران_خلیل_جبران
@golchine_sheer
چه خلاف سر زد از ما
که در سرای بستی
برِ دشمنان نشستی،
دل دوستان شکستی
#فروغی_بسطامی
@golchine_sheer
بر ماجرای خسرو و شیرین قلم کشید
شوری که در میان من است و میان دوست
#سعدی
@golchine_sheer
بیروی تو راحت ز دل زار گریزد
چون خواب که از دیده بیمار گریزد
در دام تو یک شب دلم از ناله نیاسود
آسودگی از مرغ گرفتار گریزد
#رهی_معیری
@golchine_sheer