eitaa logo
🌸گلچین شعر و غزل🌸
856 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
3 ویدیو
0 فایل
🌺گلشنی از زیباترین اشعار فارسی🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
. پس از تو آنچه سپید است گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است روزگار علیست... https://eitaa.com/golchine_sheer
. جز آستان توام در جهان پناهی نیست سرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیست https://eitaa.com/golchine_sheer
. ڪَوهر پاڪ ببايد ڪه شود قابل فيض ورنہ هر سنڪَ و ڪَلی لـؤلـؤ و مــرجــان نشــود... https://eitaa.com/golchine_sheer
. منم و راز مگویی که شبی می کُشَدَم... https://eitaa.com/golchine_sheer
. شب از فغان، همه ی خلق را ز خواب بر آرم برای آن که تو را هیچ کس به خواب نبیند! https://eitaa.com/golchine_sheer
. کاش یک روز سر زلف تو در دست افتد تا ستانم من از او داد شب تنهایی... https://eitaa.com/golchine_sheer
. زنده می‌کرد مرا دم به دم امید وصال ور نه دور از نظرت کشته هجران بودم... https://eitaa.com/golchine_sheer
. ‏چنان سرمست شد جانم ز جامِ عشقِ جانانم ڪہ تا روز قیامت هم نخواهے یافت هشیارش https://eitaa.com/golchine_sheer
. ای طبیب از ما گذر، درمان درد ما مجوی تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما   https://eitaa.com/golchine_sheer
. در باغ رَوَم کویِ توأم یاد آید بر گل نگرم رویِ توأم یاد آید در سایهٔ سرو اگر دمی بنشینم سروِ قدِ دلجوی توأم یاد آید... https://eitaa.com/golchine_sheer
. روز فراق تو، که نبینم جمال تو با من حکایت شب یلدا کند همی https://eitaa.com/golchine_sheer
. نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی طوفانی ام اندیشه نکرد چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت https://eitaa.com/golchine_sheer
. همه دنبال انارِ شب یلدا و دلم مستِ انگور ضریحت شده ای شاه نجف https://eitaa.com/golchine_sheer
. هنوز با همه دردم امید درمانست که آخری بود آخر شبان یلدا را... https://eitaa.com/golchine_sheer
. شب به شب بر غمش افزود خدا در پاییز آرزو میکنم امروز به فردا نرسد فال حافظ که بگیرند، همه میفهمند کار عاشق فقط ای کاش به یلدا نرسد... https://eitaa.com/golchine_sheer
. عاشق شده‌ست دانه به دانه هزار بار دل‌خون و سینه‌چاک و برافروخته «انار» فریاد بی‌صداست ترک‌های پیکرش از بس‌که خورده خونِ دل از دست روزگار پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان بسته حنا به پینۀ دستان شاخسار در سرزمین گرم، انار آتشین شود یاقوت را می‌آورد آتشفشان به بار با دست خود به حوصله پنهان نموده است یک دانه از بهشت در او آفریدگار آن میوه‌ای که ساخته تسبیحی از خودش شُکر است بر زبانش، فی اللیل و النهار آن میوه‌ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است در وصفش استعاره نیاید به هیچ کار نامی که داده است به زن قیمتی دگر نامی که داده است به مردان هم اعتبار https://eitaa.com/golchine_sheer
. گفتم از دست غمت سر به جهان در بِنَهم نتوانم! که به هر جا بروم در نظری... https://eitaa.com/golchine_sheer
. در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد که در آن آینه صاحب نظران حیرانند   https://eitaa.com/golchine_sheer
. سراپا اگر زرد پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گلدان خالی، لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود، ما دیده ایم اگر خون دل بود، ما خورده ایم اگر دل دلیل است، آورده ایم اگر داغ شرط است، ما برده ایم اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم ! اگر خنجر دوستان، گرده ایم ! گواهی بخواهید، اینک گواه : همین زخمهایی که نشمرده ایم ! دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده ایم https://eitaa.com/golchine_sheer
. چه پریشانم ازین فکر پریشان شب و روز که شب و روزْ کجایی و کجای تو کجاست...! https://eitaa.com/golchine_sheer
. قطار می رود تو می روی تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطارِ رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام...! https://eitaa.com/golchine_sheer
. از میوه ی باغ چشم بر بند خوش نیست درخت میوه بی بار با روزی خویش باش خرسند راهی که نه راه توست مسپار https://eitaa.com/golchine_sheer
. باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟ باز میخندم که خیلی! گرچه میدانی که نیست! https://eitaa.com/golchine_sheer
. غزل بهانه میشود, که با تو گفتگو کنم و دردهای سینه را, در این سروده رو کنم شکایتی ندارم و, گلایه هم نمیکنم گلایه از تو یا خودم, زمانه یا از او کنم؟! نمانده راه و چاره ایی, برای دردهای من بغیر از این که بغض را, شکسته در گلو کنم هنوز آرزو به دل, نمانده ای و مانده ام نگو که بی تو مرگ را, دوباره آرزو کنم چرا ستاره ایی شدی, که در شبم غروب کرد؟ طلوع این غروب را چگونه جستجو کنم؟ شب از شبم سیاهتر, بخود ندیده روزگار چگونه شام تیره را, به گریه شُستشو کنم؟ به آسمان نمیرسد, دعا و ضجه های من مگر نماز عشق را, به خون دل وضو کنم https://eitaa.com/golchine_sheer
. قدر سکوت بغض هایش حرف دارد مردی که بین خنده هایش آه باشد...! https://eitaa.com/golchine_sheer