راستی از حرم کرب و بلایت چه خبر ؟ جای خالی مرا میشود آنجا حس کرد؟! @golchine_sheer

چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدی ست آن به که کار خود به عنایت رها کنند #حافظ @golchine_sheer

چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی #فروغی_بسطامی @golchine_sheer

دلارامی که داری دل در او بند دگر چشم از همه عالم فرو بند #سعدی @golchine_sheer

بیا که با تو بگویم غم ملالت دل چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید #حافظ @golchine_sheer

نه سراغی ، نه سلامی، خبری می خواهم قدر یک قاصدک از تو اثری می خواهم #مهدی_فرجی @golchine_sheer

روزی خواهد آمد، بی شک، که از گریه های شبانگاه سوال شود و از بی وفایی های پَست از شرم نگاه ها از قلب های شکسته از امید های گسسته از محبت های به هدر رفته از عشق های واگذاشته و آن روز چه کس را یارای پاسخ است؟! @golchine_sheer

قصه یوسف و آن قوم چه خوش پندی بود به عزیزی رسد افتاده به چاهی ، گاهی #معینی_کرمانشاهی @golchine_sheer

عاقلان جویند حق را در برون خویشتن عاشقان را از درون با دوست راهی دیگر است #فیض_کاشانی @golchine_sheer

دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست #امیرخسرو_دهلوی @golchine_sheer

درد دارد كه خودت علت لبخند شوی و دلت در همه حالات پُر از غم باشد… #رسول_احدی @golchine_sheer  

با چنین عالمی که من دارم یک قدم تا تلف شدن دارم #علیرضا_آذر @golchine_sheer

به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم الا ای همنشینِ دل که یارانت بِرَفت از یاد مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم #حافظ @golchine_sheer

وآنکه او مست شد از چون و چرا رست، کجاست؟ " #مولانا @golchine_sheer

به جز تو قلب خودم را به هیچکس نسپردم تو هم غمی به جهانم اضافه کردی و رفتی #امید_صباغ_نو @golchine_sheer

به پایان رسیدیم امّا نکردیم آغاز فرو ریخت پَرها نکردیم پرواز ببخشای ای روشنِ عشق بر ما ببخشای ببخشای اگر صبح را ما به مهمانیِ کوچه دعوت نکردیم ببخشای اگر روی پیراهن ما نشان عبورِ سحر نیست ببخشای ما را اگر از حضور فلق روی فرقِ صنوبر خبر نیست نسیمی  گیاهِ سحرگاه را در کمندی فکنده‌ست و تا دشت بیداری اش می کشاند و ما کمتر از آن نسیمیم در آن سوی دیوار بیمیم ببخشای ای روشن عشق بر ما ببخشای به پایان رسیدیم امّا نکردیم آغاز فرو ریخت پرها نکردیم پرواز #شفیعی_کدکنی @golchine_sheer

علم بود چشمهٔ آب حیات علم بود معنی راه نجات علم و کمال و هنر‌ آموختن به بود از سیم و زر اندوختن چون بُوَدت گنج ، نهانش کنی چون بُوَدت علم، عیانش کنی آن سبب وحشت و آفات تست وین همگی فخر و مباهات تست علم به قیمت ز گهر بیشتر قدر معلم ز پدر بیشتر زانکه پدر روح تو را از سماک آرد و آلوده نماید بخاک لیک معلم دهدش بال و پر تا که نماید سوی گردون سفر ذلت و بیچارگی و سوء حال سختی و بدبختی و رنج و ملال اینهمه دان از عدم علم و بس نیست روا غفلت از آن یکنفس علم کلیدی است صغیرا کز آن باز شود قفل مهم جهان #صغیر_اصفهانی @golchine_sheer

به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن که شبی نخفته باشی به درازای سالی #سعدی @golchine_sheer

مقامِ امن و مِیِ بی‌غَش و رَفیقِ شَفیق گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق #حافظ @golchine_sheer

سیر نمی شوم زتو ، ای مه جان فزای من جور مکن جفا مکن ، نیست جفا سزای من با ستم و جفا خوشم ، گرچه درون آتشم چونکه تو سایه افکنی بر سرم ای همای من #مولانا @golchine_sheer

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست... #فاضل_نظری @golchine_sheer

ز اول وفا نمودی چندان که دل ربودی چون مهر سخت کردم سست آمدی به یاری #سعدی @golchine_sheer

وقتی تو را از این دل تنگم خدا گرفت با من تمام عالم و آدم عزا گرفت شب های بی تو ماندن و تکرار این سؤال : این دلخوشی ِساده ی ما را چرا گرفت؟ #بیتا_امیری @golchine_sheer