eitaa logo
گلچین شعر
14هزار دنبال‌کننده
764 عکس
267 ویدیو
11 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
...و علی الله فلیتوکل المتوکلون از این خبر لرزیده پا... لرزیده دِل نه کشتی ما افتاده در امواج و گِل نه وقتی که رودی راه دریا پیشه کرده‌است با سربلندی می‌رود باری، خجل نه از سنگ‌ها با رود پر‌جوشش نگویید! ثابت قدم هستیم، دنیا! منفعل نه در این نبرد تن به تن پیروز ماییم در مرگ سرخ ماست پایان دوئل، نه "هل من معین" هر جا ز جان برخاست، هستیم در آسمان‌ها شُهره‌ایم و در سِجِل نه جز تکیه بر نام خدا، بی‌تکیه‌گاهیم وابسته‌ بر عشقیم آری، مستقل نه *(سوره ابراهیم آیه ۱۲) @golchine_sher
عرض تسلیت کمر به خدمت مردم، شکستی و پوشاند ردای سبز شهادت ، خدا به قامت تو شهید راه وطن شد، چه جای تسلیت است مبارک است مبارک ، خوشا سعادت تو @golchine_sher
با عرض تسلیت به رهبر معظم انقلاب اسلامی، ملت شهید پرور ایران و تمام مردم آزاده خواه جهان این همه سیل که از‌ ابر خراسان می‌ریخت اشک بوده‌است که در اصل ز چشمان می‌ریخت پس عجب نیست که این‌بار به روی مشهد غصه بیش از همه‌ی خطه‌ی ایران می‌ریخت با خبر بود «رضا» صحن که می‌شد لبریز حزنِ انبوه که در هیکل باران می‌ریخت آخرش درشب میلاد عجب قیمت یافت گوهری دیده که در محضر سلطان می‌ریخت خاطرت هست که بر گونه فشاندی هربار؟ بعد از بین محاسن که به دامان می‌ریخت به گمانم که در آغوش «علی» افتاده ست قطعه های بدن خسته که از جان می‌ریخت @golchine_sher
برای امام رضا ( ع) ( باید غبارِ صحنِ تو را توتیا کنند) تا در حریمِ حُرمتِ تو عقده وا کنند اینجا ملائکند زمین بوسِ آستان باید ز عمقِ دل همه او را صدا کنند اینجا شکوه بحرِ کرم موج می زند زوّار لازم است که خود را گدا کنند در صحن صحنِ پاکِ حرم غلغله بپاست باید که یاد صحنه ی روز جزا کنند سرهای قُدسیان همه در محضرش خم است اینجا بخواه تا ز تو حاجت روا کنند وقتی گرفت دختری از پا فلج شفا باید که عاشقان همه غوغا بپا کنند خطِّ مقدّم است همینجا ظهور را باید برای حضرت مهدی( عج) دعا کنند @golchine_sher
دوباره غم جوانه زد از این وطن قرار رفت. @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آه از سینه ی زمین برخاست خبر داغ کوه سنگین بود مه تمامی قریه را برداشت در دهان ها امید و آمین بود سبز پوشید ورزقان امروز تا که هم جامه با شما باشد ابر تا صبح بی قرار گریست روی خاکی که سرد و خونین بود و در آغوش می گرفت آرام جنگلی بالگرد زخمی را سرد شد آتش تو ابراهیم نه مگر رسم عاشقی این بود؟ و در آغوش می گرفت آرام خاک با روی باز مردی را آنکه با خلق و خوی خوب خودش خالق عشق ، خادم دین بود سوخت ما را و دود بر میخاست خبرت از نهاد پیر و جوان شعله در سینه هایمان می ریخت آتشی که درون کابین بود کوه سجاده تو شد سید! خواندی آنجا نماز آخر را وه عجب مقصدی! عجب روزی سرنوشت تو تلخ و شیرین بود. با توام ای شهید کشور عشق! مرد شهر شهادت و خورشید! قدس آزاد می شود روزی نیمی از درد تو فلسطین بود دل نبستی به خاک و کوچیدی تا پرستوی آسمان باشی جایگاه بلند این دنیا در نگاه تو پست و پایین بود @golchine_sher
هرگز گمان نمی بردم ، که به فراقت بنشینم .... گمان داشتم که ، تو را بار دیگر ببینم ، گمان داشتم ، که دگر بار ، دست پدرانه ات ، بر سر محرومان خواهد بود .... اما چه حیف ..... زیباترین سخنی که به نظرم می رسد ، به تو بگویم ، جز این نیست : سلام مرا برسان ، به آن پیشوا ، به آن هشتمین ستاره ، به آن مهربان که ، نشانی از خادمی او داشتی ..... آه ، چه زود سفر کردی ، چه زود .... تو رفتی و ما ، به یاد تو خواهیم ماند ، و آن مسیر پر پیچ و خم مه آلود کوهستانی که ، به مقصد زیبایی و شادی بود ، و تو آن را مسافر بودی ، طی خواهیم کرد ..... اما باز می گویم ، نه ، فریاد می زنم ، آری ! فریاد می زنم : چه زود سفر کردی ، چه زود .... چه حیف شد ، چه حیف .... « رحیل » @golchine_sher
تو عشق را با سوختن آغاز کردی از قعر آتش تا خدا پرواز کردی شد آرزوی شعله ها بوسیدن تو_ _تا در مسیر عاشقی پَر_باز کردی دنیابی از داغ فراقت شعله ور شد جانِ جهانی را به غم دمساز کردی پیش نگاه آسمان ها قد کشیدی همچون کبوتر بال خود را باز کردی نام تو شد حک تا همیشه روی دلها ققنوسِ آتش بودی و اعجاز کردی یاد در و مادر که کردی سینه ات سوخت آهنگ مانندش شدن را ساز کردی مانند زهرا (س) بین آتش سوختی و این‌گونه مِهرت را به او ابراز کردی گرما و آتش، کربلا، شوق شهادت گوش دلت را محرم این راز کردی در لحظه ی سوز و عطش با یا حسینت از قعر آتش تا خدا پرواز کردی @golchine_sher
شهید جمهور ـــــــــــــــــــــــــــــــ شفیق لشکر عشق و سفیر قافله بود مرید رهبر و مردم مدار و یک دله بود برای خدمت مردم دمی درنگ نداشت میان او و رقیبان چقدر فاصله بود به پای خدعۀ نامردمان صبوری داشت همیشه با ستم و جور در مجادله بود در این زمانه که بازار دلبری گرم است بری ز ریب و ریا بود و عاری از گله بود به کار هم وطنانش اگر گِره می دید برای حل معما کلید مسئله بود همیشه در پیِ یک جرعه از شهادت بود کسی که رمز قیامش نماز نافله بود مدام لعل لبش را شکفته می دیدی به پیشگاه رفاقت خدای حوصله بود @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از گلچین شعر
کانال رباعی و تک بیت ما👆👆👆
هدایت شده از رباعی_تک بیت
ایکاش همیشه با ولایت باشیم با معرفت و پر از بصیرت باشیم چون خادم حضرت رضا ،ابراهیم ایکاش شهید راه خدمت باشیم @robaiiyat_takbait
صدا پیچیده در کوه مه آلودی، صدای کیست؟ به روی ابر های این حوالی ردپای کیست؟ نگاه قاصدک ها بی خبر در حیرت و اندوه ندانستند اما این صدای آشنای کیست؟ صدایی مانده از روز ازل در سینه کوه است ملائک می شناسند این صدا قالوا بلای کیست گلستان گشته کوهی که به دل آتشفشان دارد صدا این بار می گوید که شرح ماجرای کیست به ابراهیم نازل شد تمام محکمات کوه چه بشکوه است می دانم طنین ربنای کیست صدا پیچید در کوه و به هر وادی رسید اندوه میان چشم های غرق حیرت، این عزای کیست؟ @golchine_sher
به شوق وصل عزیزان، دلش هوایی شد کبوترانه پرید ازقفس، خدایی شد چه عاشقانه گره خورد نام او با عشق شهید بود و سرانجام، کربلایی شد @golchine_sher
ای مظهر غیرت و صدای مردم جان بر کف انقلاب و پای مردم سخت است نبودنت برای رهبر سخت است عزای تو برای مردم @golchine_sher
سقوط و مرگ، ندارد در عاشقی معنا صعود کردی و رفتی به عالَم بالا به پاسِ زحمت بی‌حدّو‌حصر هر روزت گرفته‌ای تو نشان شهادت از مولا غریب و خسته به دامان یار خود رفتی به‌سان رود رسیدی به محضر دریا تعلّقات، نشد مانعِ دوندگی‌ات نبود، روح بلندت اسیر این دنیا یتیم بودی و درد یتیم فهمیدی نشد خیال تو دور از مصائب فقرا میان سیّد و آتش، چه رازهای مگوست؟ که سوختن شده ارثیه‌ی تو از زهرا @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وزید باد و معطر شد آسمان از تو بهار بود، ولی سردو بی نشان از تو نفس کشید هوا با حضور چشمانت چقدر اشک بریزیم بی امان از تو؟ تبر به دوش به میدان واژه ها رفتیم چگونه شعر بگوییم قهرمان از تو؟ همیشه خالص و خاکی و ساده می گفتند غبارهای پر از نور آستان از تو شکسته است پرو بالِ هر کبوترِ صحن چقدر خاطره دارند، مهربان از تو چگونه اوج نگیرد دلی که خادمِ توست؟ شهید می شود آنکه گرفته جان از تو @golchine_sher
به رسم همدلی...! خبر ز رفتن ماه حرم، حکایت داشت خبر ز آمدن ابر غم، روایت داشت خبر ز شیرینیّ راه آسمان می گفت ولی ز تلخیّ کام زمین شکایت داشت به رسم همدلی این داغ های «ایران» تا... به قلب مردم «افغان ستان» سرایت داشت در این میانه، ولی خوش به حال آن پرواز که عزم بال زدن سوی بی نهایت داشت چنان دراوج رسیدن دلیل می خواهد چنین عزیز شدن ریشه در ولایت داشت برای مردم خود مردن، اتفاقی نیست به انتخاب شهیدان، خدا رضایت داشت فقط به خاطر خدمت به خلق، جان دادن خداچقدر به این خادمان، عنایت داشت...! @golchine_sher
«هو» نوسروده ای تقدیم به شهیدجمهور عزیزمان... خبر آمد که بی خبر ماندیم! آسمان! کو کبوتر رضوی؟! باز هم قصه ای که تکراریست باز هم ما و غصه های قوی جنگل و کوه بود... آتش بود در گلستان نشست ابراهیم آتش آنقدر سرد شد بر او که تنش یخ زده ست ابراهیم... قهرمان رفت... مرد میدان رفت... شهر او را به روی شانه گرفت گردوخاکی که بر عبایش بود چشم بیگانه را نشانه گرفت رأی ما سید ضعیفان بود قلب ها خانه ی امید شدند و گواهی به انتخاب خداست «برگه هایی که روسفید شدند...» در حرم اشک بود... باران بود عطر اسپند بود و عید و شهید خبر آمد کبوتری خسته کنج این صحن تا ابد خوابید @golchine_sher
تقدیم به سیدالشهدای خدمت ... پیِ خورشید ، شب تا صبح ، در سوزِ مِه و باران به گریه تاخیم از غرب تا شرق ارسباران به گریه رد شدیم از کوه و جنگل ، برف می‌بارید سکوت شب به هم می‌خورد ،نم نم حرف می‌بارید در آن کوه و کمر ، پژواک ایمان سخت دیدن داشت صدای یا رضای مردم ایران شنیدن داشت صدا ، همراه بوران ، در سکوت دشت می‌پیچید دعا ، با نام پیچک ، بر قنوت دشت می‌پیچید نمی آمد به چشم هیچکس از بی قراری ،خواب کجا چیره شده یکبار بر چشم انتظاری ،خواب به ظلمت تاختیم و صفحه تقویم فردا شد گذشتیم از شبِ ناباور و خورشید پیدا شد چه خورشیدی که صبحش در شفق انگار مقتل بود طلوعش از ته یک دره در اعماق جنگل بود چه خورشیدی که رمز ذکر یا قدوس می‌دانست که خود را خادم شمس الشموسِ توس می‌دانست شهادت آرزویش بود و شد تعبیر رویایش پس از یک عمر خدمت ، رفت در آغوش مولایش @golchine_sher
و باز غرق سکوتنـد جمع بی شـرفان و باز فتنه به توهین گشوده شد دهنش بـه پایکوبی و شادی نمی شود مشغول حلال زاده بــرای عـزای هـم وطنش @golchine_sher
رضاست آنکه تو را احترام می بخشد به لحظه لحظه عمرت دوام می بخشد پناه داده مرا تا کنون در آغوشش چه خوب جایگهی آن امام می بخشد به بال خسته‌ی مرغی به ناله‌های غریب برای زخم دلت التیام می بخشد گناهکار بیاید که حضرت سلطان قصور نوکر خود را مدام می بخشد طواف کن حرمش را که صاحب خانه به رکن رکن وجودت مقام می بخشد @golchine_sher