eitaa logo
گلچین شعر
14هزار دنبال‌کننده
756 عکس
265 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چه بیشتر می‌بینمت احتیاجم به دیدنت بیشتر می‌شود! مثل خون در رگهای من... @golchine_sher
کار دیگری نداریم من و خورشید برای دوست داشتنت بیدار می‌شویم هر صبح… @golchine_sher
هر چه بیشتر می‌بینمت احتیاجم به دیدنت بیشتر می‌شود! مثل خون در رگهای من... @golchine_sher
تو همزاد من هستی؛ من سایه‌ای هستم که بر اثر وجود تو بر زمین افتاده‌ام، زیر پاهایت و اگر تو نباشی، من نیستم... تو را دوست، دوست، دوست می‍‌دارم @golchine_sher
چه جالب است!!! ناز را می کشیم آه را می کشیم انتظار را می کشیم فریاد را می کشیم درد را می کشیم ولی بعد از این همه سال … آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم از هر آنچه که آزارمان می دهد ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @golchine_sher
مرگم باد اگر دمی کوتاه آیم از تکرار این پیش پا افتاده ترین سخن که : "دوستت دارم" @golchine_sher
تا هنگامی که هنوز کلماتی دارم تا عشق خود را به تو ابراز کنم، زنده ام، به این زندگی دل بسته‌ام و آن را روز به روز پُر بارتر می‌خواهم. تو آخرین چوب کبریتی هستی که می‌باید به آتشی عظیم مبدل شوی و از زندگی من، در برابر سرمای مرگ در این بیابان پر از وحشت دفاع کنی. اگر این چوب نگیرد، مرگ در این برهوت حتمی است! @golchine_sher
مثل بهار می ماند..‌ آمدنت، شکوفه بارانم می کند…. @golchine_sher
تو را دوست دارم و این دوست داشتن حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته می کند .. @golchine_sher
شبانه شعری چگونه توان نوشت تا هم از قلب من سخن بگوید هم از بازویم ؟ شبانه شعری چنین چگونه توان نوشت ؟ من آن خاکسترِ سردم که در من شعله‌ی همه عصیان‌ هاست من آن دریای آرامم که در من فریادِ همه توفان‌ هاست من آن سردابِ تاریکم که در من آتشِ همه ایمان‌ هاست... @golchine_sher
برای تو، برای چشم‌هایت برای من، برای دردهایم برای ما برای این همه تنهایی. ای کاش خدا کاری کند... @golchine_sher
تعجب میکنم چطور انبوه غمی که در دل پرنده ست داخل قفس جا می گیرد ... ! @golchine_sher
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادری‌ست... @golchine_sher
تو از خورشیدها آمده‌ای از سپیده‌دم‌ها آینه‌ها و ابریشم‌ها شادی تو بی‌رحم است و بزرگوار... برمی‌خیزم! چراغی در دست، چراغی در دلم زنگار روحم را صیقل می‌زنم آینه‌ ای برابر آینه‌ات می‌گذارم تا با تو ابدیتی بسازم ...! @golchine_sher
مرگم باد اگر دمی کوتاه آیم... از تکرار این پیش‌ پا افتاده‌ترین سخن که: دوستت دارم... @golchine_sher
دستت را به من بده دستهای تو با من آشناست ای ديريافته با تو سخن ميگويم به سان ابر که با توفان به سان علف که با صحرا به سان باران که با دريا به سان پرنده که با بهار به سان درخت که با جنگل سخن ميگويد زيرا که من ريشه‌های تو را دريافته‌ام زيرا که صدای من با صدای تو آشناست... ‎ @golchine_sher
به تو گفتم: «گنجشک کوچک من باش تا در بهار تو من درختی پرشکوفه شوم.» @golchine_sher
کیستی که من این‌گونه به‌ اعتماد نامِ خود را با تو می‌گویم! کلیدِ خانه‌ام را در دستت می‌گذارم نانِ شادی‌هایم را با تو قسمت می‌کنم به کنارت می‌نشینم و بر زانوی تو این‌چنین آرام به خواب می‌روم ؟! ‌ کیستی که من این‌گونه به جد در دیارِ رویاهای خویش با تو درنگ می‌کنم ؟! ‌ @golchine_sher
دل‌های ما که به‌ هم نزدیک باشد، دیگر چه فرقی می‎کند کجای این جهان باشیم؛ دور باش، امّا نزدیک… من از نزدیک بودن‎های دور می‌ترسم …! @golchine_sher
چشمانت راز آتش است و عشقت پیروزی آدمى است هنگامی‌که به جنگ تقدیر می‌شتابد، و آغوشت اندک جایی برای زیستن اندک جایی برای مُردن... @golchine_sher
کیستی که من این‌گونه به‌ اعتماد نامِ خود را با تو می‌گویم! کلیدِ خانه‌ام را در دستت می‌گذارم نانِ شادی‌هایم را با تو قسمت می‌کنم به کنارت می‌نشینم و بر زانوی تو این‌چنین آرام به خواب می‌روم ؟! ‌ کیستی که من این‌گونه به جد در دیارِ رویاهای خویش با تو درنگ می‌کنم ؟! ‌ @golchine_sher
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادری‌ست... @golchine_sher
هرگز مایوس نباش من امیدم را در یاس یافتم، مهتابم را در شب، عشقم را در سال سخت یافتم، و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم گُر گرفتم... @golchine_sher
هرگز شب را باور نکردم چرا که در فراسوهای دهلیزش به امید دریچه‌ای دل بسته بودم @golchine_sher
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادری‌ست... @golchine_sher