eitaa logo
گلچین شعر
13.6هزار دنبال‌کننده
636 عکس
240 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر چه تنگ گرفته مرا گلوبندم برای حال تو آغوش آرزومندم برای من که پر از گریه های بیشترم نشد به شادی این زندگی بپیوندم تو مثل قهوه ی تلخ سکوت اما من هنوز شکل همین چای ساده با قندم هنوز سرخی پیراهن دلم خون است بریز آتش گلدار روی اسپندم من آن غمم که پس از گریه های بسیارم به گور حضرت دنیا بلند میخندم چقدر منتظر زندگی شدم نرسید بگو به وقت تو ای مرگ ساعت چندم چه اتفاق قشنگی ست مرگ اینگونه به روی گردن من پنجه ی گلوبندم تو را شبیه همین دکمه های پیراهن تو را شبیه خودم از دل خودم کندم @golchine_sher
امیر لشگر عشقی و قوتی مختصر داری دل دریایی اما چاه غم را دوست‌تر داری به ضرب تیغ تصنیف‌ات هلال ماه می‌رقصد میان فرق شمشیرت سحر، شق‌القمر داری کشید از چله‌ی چشمت، عنان تیر کمان‌داران سپاه زلف الفقارت را پریشان در دو سر داری «گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است» به تیری غمزه کن یارا که در زیر سپر داری خلافت استخوانی در گلو، خاری به چشمت بود چه زخمی از ابومکران این قوم غدر داری دل عالم به داغ نخله‌ی درد تو می‌سوزد از آن آتش که از پهلوی گل تا پشت در داری زمین بر سر کشیده چادرش را سمت دامانت زمان تنگ دم صبحی که از آنجا گذر داری به سمت کوچه‌ها کوچ کسی حتمی است می‌دانند که از فزت برب الکعبه‌ی صبح‌ات خبر داری امیری، کاسه‌ی شیری، نان خشک و خرمایی برای رفتن‌ات هفت آسمان خونین جگر داری @golchine_sher
از ساقی مشک دوشِ بی دست هنوز از این عَلمی که می‌شود مست هنوز از داغ دل تو چارده قرن حسین ! دود از سر خیمه ها بلند است هنوز @golchine_sher
دردی دوباره در تن من جان گرفته است این جمعه هم بدون تو پایان گرفته است تو نیستی و از غم این غصه سال هاست پشت سکوتِ پنجره باران گرفته است تو نیستی و حس غریبی دل مرا مثل غروب های زمستان گرفته است دیری ست بی‌تو نبض زمین کند می‌زند از انتظار صورت انسان گرفته است اینجا هوا برای نفس های مان کم است یک شهر بوی آهن و سیمان گرفته است چیزی که بین ما و خدا بود سال هاست مفهوم ناشیانه ی ایمان گرفته است تعبیر خواب های دل آشفته ی غزل ! امشب بیا که قافیه پایان گرفته است امشب بیا و در دل شعرم ظهور کن بی تو عجیب حال و هوامان گرفته است @aboajor @golchine_sher
با گریه بهتر می کنم حال جهانم را سر می کشم تا آخر سم، استکانم را با تو نشد عاشق بمانم مرگ بهتر بود دنیا گرفت انگار با دست تو جانم را مانند پاییزی که دارد می کند کوتاه عمر زمستان بلند گیسوانم را تقویم ها را کوک کردم روی تنهایی با وقت تو تنظیم کردم پس زمانم را تلفیق من با تو شبیه آب و آتش بود میزان من کج کرده کل کهکشانم را حافظ کدامین فال تو اینگونه بد آمد دیگر نخواهم دلبر ابرو کمانم را ! یک قرن بارانم خیابان های بی چترم آتش زده سرمای دستت استخوانم را دلتنگ دست گرم و عاشق پیشه ای هستم چتری که آبی تر ببینم آسمانم را ◾ تاوان سخت دل سپردن... شعر گفتن نیست چیزی به اسم زندگی بسته دهانم را @golchine_sher