eitaa logo
گلچین شعر
14هزار دنبال‌کننده
756 عکس
265 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریکی و ظلمت را گویند تو پایانی درد همه دل‌ها را گویند تو درمانی وقتی که بیایی تو اینجا همه گلپوش است پایان خزانی تو آغاز بهارانی دارد دل ما امید بر دیدن روی تو بازآی که چون شمعی در محفل جانانی مُردیم چو نیلوفر از تشنگی هجران بازای که بر دل‌ها چون قطره بارانی @golchine_sher
زیباست روزگار اگر با تو سر شود با ارزش است جان به فدایت اگر شود باز ای بهار فصل بهار آمد و تو نه بازآ که ابر روی ِسرت بارور شود از هر کجا که می‌گذری باغ می‌شود سبز از تو دشت و دره و کوه و کمر شود ما که ندیده عاشق روی شما شدیم برگرد تا ارادت‌مان بیشتر شود اوج هنر رسیدن آدم به عشق توست سخت است صاحبِ هنری بی هنر شود زین بیشتر سقوط نکرده است آدمی زین بیشتر مباد، بشر بی تو شر شود @golchine_sher
غرقیم در اعماق مصائب، برگرد از راه سفر امام غائب، برگرد عجل لولیک الفرج می گوییم در ندبه ی لیله الرغائب، برگرد @golchine_sher
سرما زده ز سوز زمستان جاری ام محتاج شور و گرمی دستی بهاری ام ای بهترین ترنم لبهای آبشار لبریز گشته ظرف غم از اشکباری ام این روزها بدون تو سخت است زندگی رحمی نما به این همه شب زنده داری ام تنها وصال چهره ی چون قرص ماه توست زیباترین بهانه ی چشم انتظاری ام معلوم نیست بعد گذشت هزار سال آیا تو شاد میشوی از همجواری ام ایکاش در ظهور تو تاثیر میگذاشت این آه سوزناکم و این بیقراری ام دنیا مرا برای خودش برگزیده است آقا اسیر فتنه ی بد روزگاری ام در موجی از هلاکت دلهای غمزده باور نمیکنم که تو تنها گذاری ام عشق تو را به روی دلم قاب کرده ام ای آشناترین ورق یادگاری ام @golchine_sher
سلام ای بهترین خورشید ای صبح تماشایی سلام ای آنکه از پشتِ هزاران ابر پیدایی بیا که آسمانِ چشممان را خواب پر کرده بیا بیدارمان کن تا بدانم که همین جایی هوای با تو بودن را از این دنیا طلبکارم دلم را پر کن از آرامشت، عطرِمسیحایی تو بارانی، بهارانی ، تو نور چشم یارانی بیا فرمان بده تا جان دهم،هرچه تو فرمایی به دور از آفتاب چشم هایت تا ابد تلخم تو ای رویای شیرینم، نمی آیی نمی آیی؟! @golchine_sher
ای غایب محرمانه برگرد رفتی به سفر به خانه برگرد هر دیده به دنبال کسی هست ای عشق من عاشقانه برگرد از ابر و تگرگ و برف و باران پژمرد گل و جوانه برگرد طفل دل من بهانه دارد خاموش کن این بهانه برگرد ما همچو پرنده اسیریم هم دانه تویی و دانه برگرد عشق و غزل و ترانه تا کی؟ ای شور غزل ترانه برگرد حالا که زمین، زمانه دارد صد زخم به روی شانه برگرد ساحل همه تشنه کام عشقت ای آب لب کرانه برگرد در حسرت انتظار مردم یک شب سحر عارفانه برگرد سوسن زغم تو ده زبان شد قیصر همه غمگنانه برگرد دل سوخت ولی به جای مانده خاکستر آشیانه برگرد منظومه عشق آل یاسین! ای حجت حق به خانه برگرد آیینه آیه های مرسل ای سبز پیمبرانه برگرد ما چشم به راهت ای مسافر رفتی به سفر به خانه برگرد..... @golchine_sher
با عشق تو و شروع صبحی زیبا آغاز شود دوباره عمر فردا ای راز نهان ،میان پرده برگرد روشن شود از جمال رویت دنیا @golchine_sher
دلم برای دیدنت ، کباب شد نیامدی! تمام خاطرات من کتاب شد نیامدی! در آرزوی دیدنت زبس که بغض کرده ام تمام اشکهای من شراب شد نیامدی ز تشنگی برای تو صفا و مروه میکنم که جام سرکشیدنت سراب شد نیامدی در انتظاردیدنت،ز بس که گریه کرده ام شکست ظلمت شب انقلاب شد نیامدی!.... @golchine_sher
بی روی تو در جهان غریبیم بیا از ماه و ستاره بی نصیبیم بیا عمریست که رفته ای و ما آواره در حسرت و ذوق بوی سیبیم بیا @robaiiyat_takbait
از حقیقت آیه ای آرم که بردارم مَجاز می رسد روزی به ایران آفتابم از حجاز دل اگر شد دشتِ خونین،دامنش آرم به دست دانم آخر می‌رسد فرخنده یاری دلنواز در به در خورشید می جویم در این ظلمت سرا با طلوعش عالمی از ماه گردد بی نیاز باد بر او سجده آرد، آب می سازد وضو آسمان با صد تواضع می کند بر او نماز سر ، نه تنها بر فلک ساید مَلک از مَقدمش از ثری تا عرش اعلی با حضورش سرفراز می کِشد منشور باطل را به آتش بی دریغ بیرقی از نورِ مطلق را در آرد اهتزاز نی فقط عیسی و موسی، بلکه اندر مُلکِ حق هر که را بینی در آن هنگامه، آید پیشواز حرمتش نیکو نگهدار و صبوری پیشه کن می رسد روزی به ایران آفتابم از حجاز ‍‍‌‌ @golchine_sher
نیامدی و دلِ جمعه ها دگرگون است بدونِ تو غزلِ انتظار دل خون است به پا نموده غمت در جهان قیامت را وآن که دور سرت گشت چرخ گردون است نگاهِ منتظرانت به جاده بوده سپید که در فراقِ تو هر دیده ، رودِ جیحون است به اشتیاقِ تو فرهاد میشود شیرین به انتظارِ تو لیلی همیشه‌ مجنون است مسیحِ درد من ، ای صُلح پوشِ سبز قبا که در غیاب تو دنیا دچار طاعون است ملیکه ای که شود مادر امام زمان کنیز نیست ... نه.... اوشاه هر چه خاتون است کجاست خانه ی تو ای غریب آدینه که صبح بی تو قرین شبی سیه گون است تو ای مسافرِ دلتنگِ کوچه هایِ زمان به ردِّ پایِ دعای تو شهر مدیون است سلام بر تو پس از هر نماز و هر صلوات فریضه ایست که هر روز اصل قانون است @golchine_sher
برای منتظران از بهار می‌گویم ز بهترین گل این روزگار می‌گویم اگر که مدّعی از شمس و ماه دم بزند من از ستارهٔ دنباله‌دار می‌گویم بدون او همه شب‌های من شب یلداست برای منتظَر از انتظار می‌گویم اگر چه حضرت حق آفریده مختارم و لیک مدح تو بی‌اختیار می‌گویم چو وصف پادشهان نیست کار گدا خموش گشته یکی از هزار می‌گویم برایش ارچه ندارم بضاعتی مُزجات همیشه از کَرم این تبار می‌گویم مرا ببخش مسیحا که جای بحر طویل برای تو کلمات قصار می‌گویم... @golchine_sher
ای اسوه صبر و استقامت برگرد تنها شده ای سرت سلامت برگرد با آمدنت ظلم به پایان آید ای معنی دیگر قیامت برگرد برگرد ببین که بیشمارند هنوز بر گرده این باغ سوارند هنوز از چوب درخت ها تبر ساخته اند آن قوم که دشمن بهارند هنوز یک عمر گدازه می گرفت از چشمت سر مستی تازه می گرفت از چشمت هر روز که میخواست بتابد خورشید با عشق اجازه می گرفت از چشمت امرار معاش میکنی ای خورشید هی ریخت و پاش میکنی ای خورشید نه گرم نمی شود زمین بی موعود بیهوده تلاش میکنی ای خورشید آن روز که دین او ادا  خواهد شد از این همه درد و غم رها خواهد شد رازی که زمین همیشه در دل دارد در صبح ظهور بر ملا خواهد شد ابری شده آسمان قلبم مولا ماتم شده همزبان قلبم مولا عمریست که ما چشم به راهت هستیم برگرد به جمکران قلبم مولا خورشید ز نور تو درخشان باشد ماه آمده تا پشت تو پنهان باشد    نه! ابر دلیل اینهمه بارش نیست  چشمان تو سرچشمه باران باشد گفتند برات می دهد لبهایت هی نقل و نبات می دهد لبهایت تو منشا رحمت دو عالم هستی بوی صلوات می دهد لبهایت @golchine_sher
ای که ازحال دل بی خبران باخبری کی از این کوچۀ دلتنگی ما می گذری جمعه تا جمعه نشستیم به اُمّید، ولی نشد از جمعهٔ موعود، خدایا خبری توکه در هردل و هر دیده حضورت پیداست بنما ای گل طاها به من و ما نظری نظر مرحمتی کن به جهان از سر لطف ای که برعالم ما ازهمه آگاه تری کار دنیا نرسد بی تو به سامان هرگز نیست غیر از تو بر این عالم ما دادگری آنکه از کودکیش سائل این در بوده است نیست اورا به جز این خانهٔ اُمّید دری سایهٔ پرچم سبز تو بهشت است مرا نَروم هرگز از این سایه به جای دگری غنچه هرچند شکفته است ولی از هجرت نیست دیگر به تن خستۀ گل بال و پری @golchine_sher
با لطف خدا جلوه ی یزدان آمد بر عالمیان ماه درخشان آمد با آمدنش صاحب ما مهدی شد ای منتظران سید خوبان آمد 💐💐💐💐 دلها همگی شاد و غزلخوان شده اند سرمست گل نرگس و ریحان شده اند با مَقدم صاحب الزمان جن و مَلَک مسرور از این نیمه ی شعبان شده اند 💐💐💐💐 عطر گل نرگس همه جا را پُر کرد با جلوه ی خود جهان ما را دُر کرد از مقدم خود یوسف زهرا امشب دلهای به ره مانده ی ما را حُر کرد 💐💐💐💐 پائیزم و من با تو بهارم آقا از هجر تو اشک غم ببارم آقا جانا تو بیا تکیه بزن بر کعبه جان هدیه برای تو بیارم آقا 💐💐💐💐 @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تک درختی خشکم و بی برگ و بار در کنارِ جاده های انتظار چشم بر راهم بیا ای باغ گل تا در آغوشت بگیرم ای بهار @golchine_sher
شبم تار و آیینه ها پر غبارند که آیینه ها هم تورا دوست دارند و گنجشک هایی که بر شاخه هستند تمام زمستان به فکر بهارند نشستم صدای تو یادم بیاید کلاغان کلاغان مگر می گذارند ؟! ببین آسمان خالی است از ستاره ولی غصه ها در دلم بی شمارند ببین کوه ها را که اندوهگین اند ببین جاده هارا که چشم انتظارند ببین دشت هارا که بی تو کویرند و از دوری ات رود ها بی قرارند چه قدر آسمان از نبودت بگیرد چه قدر ابرها در فراقت ببارند؟ به موهای بابا که دیگر سپید است به چشمان مادر که از گریه تارند بیا و کمک کن به این بی پناهان به اینان که جز تو امیدی ندارند .... @golchine_sher
اگرچه زود؛ می‌آید، اگرچه دیر؛ می‌آید سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می‌آید همان خورشید موعودی که در روز طلوع او حدیث صبح صادق می‌شود تفسیر، می‌آید زمین آبی‌تر از این آسمان‌ها می‌شود وقتی که آن آیینۀ سبز «خدا - تصویر» می‌آید شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی به روی سنگ‌ها هم می‌کند تأثیر، می‌آید در اعماق نگاهش می‌توان خشمی مقدس دید دلش لبریز از مهر است و با شمشیر می‌آید چنان با ضربه‌های حیدری اعجاز خواهد کرد که از دیوار هم گل‌نغمۀ تکبیر می‌آید دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است نه قدری زودتر از آن نه با تأخیر می‌آید @golchine_sher
سراغِ تو را از ماه گرفتم از آسمان از ستاره از سرو سراغِ تو را از شکوفه‌ از چمن از گُل تو در آینه ، در آب ، نمایانی با باد می‌رقصی با رود می‌خوانی و هر بامداد می‌آیی لحافِ شب به شبتاب می‌سپاری و روز روشنی و چراغِ لذّت را با طلوعِ خود تقدیم طبیعت می‌نمایی. تو در تمامِ نفس‌های زمان جریان داری. بی‌تو نبضِ زمین نمی‌زند. @golchine_sher
اگرچه زود؛ می آید، اگرچه دیر؛ می آید سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می آید همان خورشید موعودی که در روز طلوع او حدیث صبح صادق می شود تفسیر، می آید زمین آبی تر از این آسمان ها می شود وقتی که آن آیینۀ سبز «خدا - تصویر» می آید شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی به روی سنگ ها هم می کند تأثیر، می آید در اعماق نگاهش می توان خشمی مقدس دید دلش لبریز از مهر است و با شمشیر می آید چنان با ضربه های حیدری اعجاز خواهد کرد که از دیوار هم گل نغمۀ تکبیر می آید دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است نه قدری زودتر از آن نه با تأخیر می آید @golchine_sher
انگار انتظار به پایان نمی‌رسد داغ فراق یار به پایان نمی‌رسد پاییزها دو مرتبه تکرار می‌شوند این سال بی‌بهار به پایان نمی‌رسد باران عشق تا که نباری به هیچ وجه قحطی در این دیار به پایان نمی‌رسد خورشید پشت پرده غیبت طلوع کن چون بی تو شام تار به پایان نمی‌رسد سردرگم است بی تو زمان و عجیب نیست مرکب که بی سوار به پایان نمی‌رسد هر جمعه ندبه خوانده‌ام اما بدون تو این جمعه‌های زار به پایان نمی‌رسد عجّل فرج به روی لب و توشه‌ها سیاه هجران که با شعار به پایان نمی‌رسد @golchine_sher
آقا زِ پشت پرده برون آ ببینمت بنما رخ محمّدیت را ببینمت ای وارث رسالت طاها ظهور کن تا اینکه در سراسر دنیا ببینمت از دوریَت گرفته دلم یابن العسکری هست آرزویِ قلبیِ من تا ببینمت لطفی نما به عاشق چشم انتظار خود یابشنوم صدای تو را یا ببینمت اینجا برای جَدِّ شما مجلسی بپاست لطفی نما بیا که در اینجا ببینمت امشب میان مجلس ما آمدی اگر اصلا اجازه میدَهی‌ام تا ببینمت؟ لایق نیَم اگرچه به من جلوه‌گر شوی امّا بیا بخـاطر زهـرا ببینمت چون روسیاهم و خجلم از نگاه تو زین رو مراقبی که مبادا ببینمت یک شب بیا به خوابم و منّت سرم گذار تا لااقل به عــالَمِ رؤیـا ببینمت (فیضی)غزل غزل به تو دلبسته میشود شاید که لابِه لای غزلها ببینمت @golchine_sher
یار غائب، غائب از آیینه ی ابرار نیست رویتِ خورشیدِ پنهان قابل انکار نیست دیدگان از گرد و خاکِ معصیت تاریک شد هر که را چشم است او را لایق دیدار نیست بلبل از فیضِ گلِ سوری مقیم باغ شد جغد کور از طینت خود راهی گلزار نیست بر فرازِ دار شد حلاج از سرِّ مگو ورنه هر عارف که جایش بر فرازِ دار نیست از حدیث "لن ترانی" می توان فهمید که مدّعی بر رویتِ ذاتِ ازل بیدار نیست طعنه ها زاهد شنید از مردمان اما به عکس نزد مردم خوار گشت و پیش خالق خوار نیست از فراقِ یار می سوزم چنان آتشکده درد عشقست و توانایی به استظهار نیست ای صبای روح افزا چون رسی در کوی دوست یادی از ما کن که ما را در حریمش بار نیست سر به چاه غم فرو بردن دوای درد ماست تا که ما را نسبتی با طینتِ اغیار نیست ای "محمد" دشت دشت و کو به کو گر بنگری بهتر از "آن ماه" زیر گنبد دوّار نیست @golchine_sher
السلام _علیکِ_یا_فاطمة_الزهرا مباد این قبیله تو را بال و پـــر بشکنند بلندای سرو تو را ای شَهِ نامور بشکنند سقیفــه سیــاست مـــــداران نالایقــــــی طلب کرده تـا شیعیــان را کمــر بشکنند گروهی خمِ کـوچـه ها را قُرق کــرده اند که تا بازوان تو را سخت تـــــر بشکنند فــدک، چشمـهای طمـع خیــز را دور کن مبادا که نخل تــــو را با تبــر بشکنند چه ظلمی است مظلومه ای را به ضرب لگد در انبـــــوه بهتِ نگاه پســـــر، بشکنند شکستنـــــد پیمانه ی عمــــر صدیقـه را که شاید شما را کمر ، ساده تــر بشکنند ببین ناکسان هیـــزم و آتش آورده انـــد سپاه علی «فاطمــــه» را مگـر بشکنند! بترسند از اینکه شبــی، جام های پـرآه در این سینه ی نخلها، بی خبـر بشکنند کجاینـــد عمــــارهـایت که تزویـــر هــا در این خِطّه با ضربه ای مختصر بشکنند @golchine_sher