eitaa logo
گلچین شعر
14.2هزار دنبال‌کننده
783 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاقی_و_اندرز دِلا بکوش مُطهر بمان و مَحرم باش دخیل چادرِ دُخت رسول اکرم باش به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را بدین طریق، به چشم خدا مُکرّم باش تو جمع عالَم دنیا و آخرت هستی مباش فکر دو عالم، خودت دو عالم باش مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش ز راه می‌رسد آن دم که صور را بدمند از این به بعد دَمادَم به یاد آن دَم باش به سفره خانه‌ی حاتم مَبَر نیاز، اما اگر به خانه‌ی تو آمدند حاتم باش اگر درست نکردی، خودت درست بمان کسی به دست تو آدم نشد، تو آدم باش غَمی به غُصه‌ی همسایه‌هات اضافه نکن ولی به غُصه‌ی همسایه‌هات مرهم باش بگو به "زن" که زنی فاطمه نخواهد شد بگو که لااقل آسیه باش، مریم باش چراغ خانه به مسجد رواست، نی خانه به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش گر ایستاده بمیری شهید می‌میری درست مثل شهیدان چو کوه، محکم باش کلید قفل شهادت به‌دست گریه‌ی توست امیدوار به این اشک‌های نم نم باش آهای اُمت اسلام! بهر پیروزی دخیل چادر دخت رسول اکرم باش @golchine_sher
«مرگ بر حقوق بی‌بشر» مرگ بر تازیانه‌ها تازیانه‌های بی‌امان به گرده‌های بی‌گناه بردگان مرگ بر مرگ ناگهانیِ صد هزار زندگی در یکی دو ثانیه با سقوط علم از آسمان مرگ بر کشتن جوانه‌ها مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه‌ها مرگ بر فصاحت دروغ مرگ بر بوق‌های بوق مرگ بر سیم‌های خاردار و کشت‌زارهای مین مرگ بر گورهای دسته جمعی و بندهای انفرادیِ زمین مرگ بر بریدن نفس مرگ بر قفس مرگ بر شکوه خار و خس مرگ بر هوس مرگ بر حقوق بی‌بشر مرگ بر تبر مرگ بر شراره‌های شر مرگ بر سفارت شنود مرگ بر کودتای دود زنده باد زندگی او زنده باد زندگی من... تو... ما یک کلام… مرگ بر آمریکا… مرگ بر ابولهب مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد مرگ بر زادۀ زیاد بگو بلند: بیش باد مرگ بر قطعنامه‌های بستن فرات قحط آب مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب مرگ بر قتل خنده‌های روشن علیرضا مرگ بر گلوله‌ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا یک کلام… @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه با منی گویا نگاهم را نمی خوانی چرا گل خنده های گاه گاهم را نمی خوانی چه رازی دارد آن چشمی که دامنگیر آن هستم تو حال گریه با چشم سیاهم را نمی خوانی من آن درمانده و محتاج آغوش توام جانا که در تنهائی ام اندوه و آهم را نمی خوانی لبت دارو و درمان تمام درد های من حضور لحظه های بی پناهم را نمی خوانی به سِحر چشم های خود مرا وابسته تر کردی کنون سوز نگاه عذرخواهم را نمی خوانی مرا مجنون خود کردی، بیابانگرد بی سامان و رسم عاشقی وسدِّ راهم را نمی خوانی @golchine_sher
می‌روم از جهانِ آدم‌ها من به جنگل پناه خواهم برد شاید آنجا کلاغِ بدبختی خستگی‌های مغز من را خورد! @golchine_sher
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟ بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟ انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟ حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟ نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از گلچین شعر
کانال دوم ما اگه دوست دارید تک بیت و رباعی های خوب بخونید حتما عضو بشین👆👆👆
برای حضرت مادر نوشتن آسان نیست کسی به منزلت او شریف و انسان نیست شکوهمندی ایثار او اهوراییست مرام او مگر از جنس مهر یزدان نیست؟! خدا به حرمت او حرمت جهان دارد طراوتی به جهان بی حضور باران نیست بهشت ؛گشته بهشت ؛ زیر پای مادری اش قدم اگر نزند ؛خاک؛ کوی رضوان نیست لبش پیاله؛ کلامش میِ چهل ساله بنوش آب حیات از لبش کم از «آن» نیست خدا به سجده نشینان عرش می نازد کسی به عزت مادر عزیز جانان نیست اگر که ابر دعایش به آسمان نزند زمین بلرزد از آن که تنِ جهان جان نیست مقام حضرت مادر تجلی عشق است بدون عشق جهان را سری به سامان نیست @golchine_sher
به بوم زندگی‌ام ریخت رنگ تنهایی شکست بر سر آیینه سنگ تنهایی دلم مقابل دنیا می‌ایستد، اما از او نخواه بیاید به جنگ تنهایی دل مرا تو به بازی گرفته‌ای که هنوز نشسته است بر الاکلنگ تنهایی شکفته نام تو بر شاخه‌ی غزل، اما به رنگ سرد زمستان، به رنگ تنهایی چه‌قدر خون جگر خورده‌ام که نگذارم به دست شعر بیفتد تفنگ تنهایی بیا به حال و هوایم مگر نمی‌بینی چقدر مانده هوا در سُرنگ تنهایی @golchine_sher
اگر که تند مزاجم اگر دل آزارم همیشه مضطربم بی قرار و غم‌بارم اگر که پنجره ها را ندیده می‌گیرم و از تمامی دیوارها طلب‌کارم و باب ذوق نبودم برات هیچ زمان و باب میل نبوده ست هیچ رفتارم اگر صدا زدمت هر دقیقه بی مورد چون از تمام ضمایر به جز تو بیزارم مرا ببخش که تنها به تو دلم گرم است مرا ببخش عزیزم که دوستت دارم @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
مازرونه بلاره ... (شعر مازندرانی تبری یا ترجمه فارسی) سبزه قِـوا ، هِمِندی یِ بـِلاره دِمـاونـده ، بِلندی یِ بِـلاره نَم نَمِ وارِش و شیر بونه بیشه روخنه او ، تیلندی یِ بـِلاره برگردان فارسی بنازم به سرسبزی دشت و بلندی کوه دماوند را. بنازم به بارش باران و خیسی صحرا و به روخانه های پراز آب گل آلودش را. سبزه قوا: تشبیه به طبیعت سرسبز مازندران هِمِند: دشت بِلاره: بنازم وارِش: باران شیر بونه: خیس می شود بیشه: صحرا روخِنه او: آب رودخانه تیلندی: گل آلود (شه وچونه مازندرانی یاد بدیم) @golchine_sher
در سرم هر روز می‌گردم پِیِ مویی سیاه سوزنی گم کرده‌ام انگار در انبارِ کاه فکر می‌کردم عزیزم می‌کند، اما نکرد در جوانی هرچقدر از چاله افتادم به چاه دل‌سپردن اشتباهم بود می‌دانم، ولی دل‌بریدن اشتباهی بود پشتِ اشتباه تو به دل‌دارت رسیدی، من شدم سرگرمِ تو عقل بودی، سربه‌راه و عشق بودم، دل‌به‌خواه آن‌چه می‌آید به چشمم، هرچه باشد خواب نیست عشقْ علت، اشکْ مدرک، چشمْ شاهد، دلْ گواه نیست از آهِ دلِ بی‌چاره دامن‌گیرتر چاره‌ی من چیست؟ حتی در بساطم نیست آه دردِ پیری را فراموشی مداوا می‌کند هرچه بود از خاطرم رفته‌ست، غیر از آن نگاه @Kelk_e_saher @golchine_sher
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم @golchine_sher
حریمش سبز و خاکش زَرفشان شد چه آبی از دل کوهش روان شد خدا یک قسمت از باغ جَنان را زمین انداخت و مازندران شد @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرخ فلک.. روزی به کام ماست و روزی به کام نیست دنیا ' به کام هیچ کسی بر دوام نیست اینکه همیشه چرخ فلک با من است و بس غیر از خیال باطل و افکار خام نیست بیچاره آن که دل بسپارد به این عروس این دل ربا که دل بری اش غیر دام نیست دنیای من ' به پای تو رفت و تباه شد افسوس در وجود تو یک جو مرام نیست مسروری از خرابی و بی خانمانی ام دائم بدان همای تو هم روی بام نیست چرخ است و می رسد به خودت آنچه کرده ای حاجت به کینه ورزی و بر انتقام نیست @golchine_sher
دوستت دارم شبیه آفتابگردان حیاط مادر بزرگ که عاشق نور است @golchine_sher
شبی بعید نباشد که با تو دم بزنم میان صحن و سرایت دمی قدم بزنم به صرف نور، به بزم پگاه می آیم به وصف حسن شما تا سحر قلم بزنم دلم دوباره مگر، با تو هم نفس بشود به جان هر نفسم ،عطری از حرم بزنم دلم پرنده شود سمتِ ظهر عاشورا سری به زینب کبرایِ پُر اَلم بزنم به یاد خنده ی بی نبض و سرد شش ماهه به حال و روز ربابت ،به دیده نم بزنم به یاد هیبت سقّا و مشک گریانش سری به ساقیِ بی دست و بی عَلم بزنم میان ورطه ی ظلم و قساوت و تزویر به تیغ غربت تو ریشه ی ستم بزنم برای وصفِ غم و غربتِ شما آقا سری به مرثیه ی ناب محتشم بزنم وزیده عطر حضورت به خلوتم امشب چو باده هست، نباید که حرف غم بزنم شمیم ناب حرم برده اختیار مرا زیارتی به دو دست دعا رقم بزنم چراغ ظلمت شب، کشتی نجات شدی به این امید سحر کوبه ی کرم بزنم نشسته سایه ی هجران، به شانه ام دیریست شبی بعید نباشد، که با تو دم بزنم @golchine_sher
آخرش درد دلت، در به درت خواهد کرد مهره ی مار کسی کور و کرت خواهد کرد عشق یک شیشه ی انگور کنار افتاده است که اگر کهنه شود مست ترت خواهد کرد از همان دست که دادی به تو بر خواهد گشت جگر خون شده ام خون جگرت خواهد کرد ناگهان چشم کسی سر به سرت می ذارد بی محلیش ولی جان به سرت خواهد کرد جرم من خواستن دختر ارباب دِه است مادر این جرم شبی بی پسرت خواهد کرد همه ی شهر به آواز من عادت کردند وقت مرگم گذری با خبرت خواهد کرد @golchine_sher
مگر یک دم نیالایم تنت را نبوئیدم گل پیراهنت را گلم، بی پرده در چشمم نشستی که چون شبنم بپوشانم تنت را برای اشکهای ناگزیرم مهیا کن پناه دامنت را بیاراید به جای دستهایم کدام عقد ثریا گردنت را تو آن ماهی که حتی چادر ابر نپوشد عشوه های روشنت را لب از لب وا کنی تب میکند دل ندارم تابِ آن خندیدنت را بترس از آنکه آه آتشینم خدا ناکرده سوزد خرمنت را @golchine_sher  
سرزمین عاشقان جستجو کردم نباشد مثل این مرز و دیار مردمان شاد و با فرهنگ و ناب و استوار سرزمین جشنها، آیین و سنتها، هنر! من چه گویم از مشاهیری که داده روزگار صاحب تقویم بی همتا و اهل شعر و علم چون ابوسهل و امیری، ابن فرخان، پازوار طالب و نیما، بنان، سلمان و خوشرو، آملی ابن شهر آشوب و نجما، تا ابد پرافتخار ! شیعه از مازندران مستحکم و جاری شده خط شکن در جنگ ماند و بهر ایران اعتبار پهلوانان و اساطیرش بدونِ مِثل ماند ! آرش و یزدانی و هوشنگ مانده یادگار سرزمین عاشقان، مازندران! مازندران چشم بد دور از تو باشی در پناه کردگار (پرنده شرقی) با افتخار یک مازندرانی هستم @golchine_sher