#دعای_بیستم
┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅┄
🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْفِنِي مَؤُونَةَ الِاكْتِسَابِ ، وَ ارْزُقْنِي مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ ، فَلَا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِكَ بِالطَّلَبِ ، وَ لَا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَكْسَبِ.
🙏 خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از سختی و دشواری کسب و کار بازدار و روزیام را از جایی که گمان نمیبرم، عنایت فرما؛ تا در راه به دست آوردن روزی از بندگیات باز نمانم و سنگینی ناسالمی و ناهنجاری کسب را به دوش نکشم.
📗#صحیفه_سجادیه
┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
💎دعا و یاد خدا
🎙الهی قمشه ای
بانوی شجاعت
به نام خدا
خیلی سالها قبل، توی عربستان منطقه ای بود به نام "بنی کلاب" که مشهور به شجاعت و مبارزه بود
خانواده آقای حزام در این منطقه مشهور به مبارزه با نیزه بود در این خانواده دختری به نام "ام البنین" بزرگ شده بود که حتی از برادرانش دلیرتر و شجاعتر بود
این بانو اونقدر عزیز و باعظمت بود که هرکسی روش نمیشد از ایشون خواستگاری کنه. او خیلی از خواستگارهای بزرگ رو قبول نکرده بود آخه میگفت: من مردی نمیبینم. یعنی مردی با خصوصیات خوب نمی بینم
بله عزیزان مدتی گذشت تا اینکه خبر این دختر به معاویه پادشاه ظالم سوریه رسید او بلافاصله یکی از نزدیکانش را با پول زیاد و جواهرات و کلی لباس و هدیه به خواستگاری حضرت ام البنین فرستاد.
فرستاده مغرور معاویه وارد خونه حزام پدر بانو ام البنین شد او کنار هدیه هاش بی ادبانه تکیه داد و فرمان داد و گفت: «دختر، تا فردا صبح آماده شود برای حرکت به سمت سوریه».
خانم، ام البنین با حیایی دخترانه به آرامی به باباشون گفتن: «بابا جان، آیا اجازه میدید چند کلمهای با فرستاده پادشاه سوریه حرف بزنم؟»، پدر ایشون قبول کردن
حضرت ام البنین گفتند: «جناب فرستاده، آیا من از الآن میتونم مطمئن باشم که همسر فرمانروای سوریه هستم؟»
فرستاده که دراز کشیده بود، گفت: «بله، هستی».
لحن آرام خانم، یه دفعه عوض شد و بر سر مرد داد زدن و گفتن: «پس درست بنشین مردک!»
فرستاده مثل آدمی که برق گرفته باشه، به سرعت، مؤدب و دو زانو نشست.
بانو گفت: « اربابت به تو ادب و احترام صاحبخونه یاد نداده؟ به خدا اگر احترام میهمان نبود، این بیادبی ات بیپاسخ نمیموند.»
فرستاده معاویه از ترس، عقب عقب رفت و دنبال کفشهاش می گشت
خانم امالبنین دوباره غرید: «اما این هدایا اگر قیمتِ من است. به اربابت بگو که مرا بسیار ارزان حساب کرده ای".
اون مرد از ترس پا به فرار گذاشت.
ساعتی گذشت که یکی از همسایه ها اومد و هدیه های فرستاده را برد و به او داد و او از آنجا رفت.
بله عزیزانم، یکی دو سال بعد از این ماجرا، معاویه یکی از یاران پیامبر را دید و با اصرار او را راضی کرد که دوباره به خواستگاری بانو بیاید. اون یار قبول کرد و راه افتاد و بعد از مدتی وارد مدینه شد. در راه، عقیل را دید، عقیل، برادرِ امیرالمومنین، حضرت علی علیه السلام بود.
ناگهان یار پیامبر از صحبت با عقیل متوجه شد که او از طرف برادرشون، حضرت علی برای خواستگاری ِ بانو ام البنین اومده، یار پیامبر آنقدرخوشحال شد که حتی عقیل را تشویق به خواستگاری کرد چون داماد و عروس را بسیار مناسبِ هم می دید. خبرِ این خواستگارِ بزرگ یعنی آقا امیرالمومنین به بانو رسید، این خبر چنان خانم رو خوشحال کرد که از شادی، گریه کردن و گفتن: خدایا شکر من به «مرد» راضی بودم ولی تو «مردِ مردان» (بزرگترین مرد) را نصیب من کردی.
نویسنده کودک و نوجوان:
محمدمهدی نقیب زاده
منابع:
۱- عمده الطالب ص ۳۵۶.
۲- بحارالانوار ج ۴۲، ص ۹۲.
33.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شخصیت والای حضرت ام البنین | استاد عالی
#دخیلڪ_یا_ام_البنین❤️
باید ڪه در این همهمہ ها تاب بگیریم
تصویر شب #علقمہ را قاب بگیریم
ایڪاش ڪه در روز قیامٺ لب ڪوثر
از مـادر #سـقاے_حـرم آبـــ بگیریم
#وفات_حضرت_ام_البنین(س)🥀
#تسلیٺ_باد🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سپاسگزاریم از حضور سبزتان ✋🌸🌸
Karimi-VafatHazratOmolbanin1395[02].mp3
2.81M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
ای امیـرالمومنین را یـار؛
یا ام البنیـن 💔
🎤 حاج محمـود کریمی
🖤 وفـات حضـرت ام البنیـن سـلام الله علیهـا تسلیـت باد.
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین
▪️سرشته از غم زهرا گلش بود
نگاه تار زینب قاتلش بود...
▪️نیفتاد از لبش نام حسینش
اگر چه داغ سقا بر دلش بود...
🥀درود خدا بر بانویی که بعد از شنیدن خبر شهادت چهار دلاورش گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد.
🥀وفات ام الشهدا، مادر ادب حضرت #ام_البنین علیهاالسلام بر #امام_زمان ارواحنا فداه و منتظران حضرتش تسلیت باد🥀
VafatHazratOmolbanin1400[02].mp3
5.93M
#زمینه
📝همچنان بر شانه ها میآیند یاران ما
🎤حاج میثم #مطیعی
♻️تقدیم به مادران و همسران شهداء
◾️ویژه وفات حضرت #ام_البنین
#مادران_شهداء
#شهداء
مداحی_آنلاین_بی_تابم_و_حزینم_سید_رضا_نریمانی.mp3
8.94M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴من مادر ابالفضل مادر شهیدانم
🌴مادر #مدافعان_حرم حسینام
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #زمینه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
#وَعَجِّلْفَرَجَهُم
نشر مطالب باذکر صلوات
🖤بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🕯رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🖤آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🕯بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🌴🕯🌴
#ام_البنین سلام الله علیها
4_5987763123107400296.mp3
10.35M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🍃آه مِن بعد با غصه همنشینم
🍃آه من ام البنین بی بنینم
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
🔴مرجع رسمی #مداحی های روز
#مداحی_آنلاین
اللهم عجل لولیک الفرج🌿
آجرک الله یا صاحب الزمان🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ميگن خواب مرگ كوتاهه،
🕯ولى چه فرق عجيبى است بين
🌺"مرگ" و "خواب"!
🌺وقتی "عزيزى" خوابيده،
🕯دلت میخواد حتى هيچ پرنده اى
🌺پر نزنه تا بيدار نشه،
🕯اما وقتى "مُرده"، دوست دارى
🌺با بلند ترين صداى دنيا بيدارش
🕯کنی ولی افسوس…
🌺دسته گلی از جنس
🕯 "فاتحه و صلوات"
🌺 تقدیم کنیم به درگذشتگان🙏
خدایا عزیزان مارا ببخش و بیامرز💐
اگه باقرخان تنگستانی
از بوشهر دفاع کرد و شد قهرمان ملی
اگه میرزا کوچک
گیلان رو حفظ کرد و شد قهرمان ملی
اگه محمدتقی پسیان
سینهشو برای همدان سپر کرد
و شد قهرمان ملی
اگه شیخ محمد خیابانی
پای تبریز ایستاد و شد قهرمان ملی
اگه اسماعیلخان قشقایی
جونش رو توی شیراز کف دست گرفت
و شد قهرمان ملی
اگه مدرس برای ایران پای کار ایستاد
و شد قهرمان ملی
و....
حاج قاسم❤️
نه فقط از کرمانشاه و تهران و همدان
نه فقط از ایران
که از ایران و عراق و سوریه
که از لبنان و فلسطین
که از کل منطقه دفاع کرد و شد؛
قهرمان امت اسلام
و این بود حاج قاسم...
#عماد_داوری_دولتآبادی
✍ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﺮﺩﻱ ﻓﻘﻴﺮ،
ﺑﺎ ﻇﺮﻓﻲ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻮﺭ،
ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ،
ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻥ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ
ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻧﮕﻮﺭ
ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﺮ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺗﺒﺴﻤﻲ میکرد
ﻭ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ
ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﻴﻜﺮﺩ،
ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻨﺎﺑﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﺎﺭفی ﻧﻜﺮﺩ. ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﻴﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ. ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﺋﻲ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻳﺪ! ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﻱ ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ میخوردم؟
ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ،
ﻛﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﮔﺮ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ
ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺗﻠﺨﻲ واکنشی ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ
ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﻣﺒﺪﻝ ﺷﻮﺩ.
" ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺯﯾﻦ ﺃﺧﻼﻗﻨﺎ ﺑﺎ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﺑﺤﻖ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻟﻪ "
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ نشکنیم.
از نگاه روی تو، دل سیر میگردد مگر
آخر آدم با تو باشد، پیر میگردد مگر
با نگاهی قلب من را کردهای مالِ خودت
شهر با یک حملهای تسخیر میگردد مگر
لحظهی دیدارِ عکست نیز خشکم میزند
بی طناب، این دست و پا زنجیر میگردد مگر
عاشقم باشی نباشی، سرد باشی یا که گرم
حس عاشق لحظهای تغییر میگردد مگر
در میان حس من، هر واژه عاجز مانده است
آتش دل با سخن تعبیر میگردد مگر...!!!
#حسنفیس
#محمدعلی_بهمنی