eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
95 دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐امـــروز 💗در شب آرزوها 💐آرزو دارم 🙏 🙏 💗فاصله نباشد میان شما و 💐تمام احساس های خوبتون 💗شما باشید و 💐عشق باشد و 💗یک دنیا سلامتی 💐و امضای خدا پای تمام آرزوهاتون 💗در شب آرزوهاست 💐آرزو دارم دلت مثل بهار 💗پر شود از لحظه های ماندگار 💐زندگیت خالی از اندوه و غم 💗لحظه های شادمانی بی شمار لیلة الرغائب مبارکـــــَ 💐💗💐 ◍⃟💗◍⃟💐 ◍⃟💗◍⃟💐 ◍⃟💗◍⃟💐 ◍⃟ 💗
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۱۲_۱۶_۰۶_۵۰_۱۶_۳۵۲.mp3
9.21M
🌺 🔅السلام علیک حین تقرأُ و تبیِّن... 🌱سلام بر تو آن روزی که صحیفه های وحی را ظاهر می‌کنی و آیه‌های نور را بر مردم می‌خوانی و جرعه های معرفت را به کامشان می‌ریزی... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
با افکار زیبا، زندگی‌تان را تغییر دهید: ⓵ تصمیم بگیرید که شاکر و قدردان باشید. بارها و بارها این کار را انجام دهید ⓶ بیش از حد نگران اتفاقات پیش رو نباشید. شاید مدام فکر کنید که در گذشته باید کار دیگری انجام می دادید, اما به یاد داشته باشید نباید در این افکار غرق شوید و از لحظه اکنون غافل شوید. ⓷ شما نمی‌دانید که آینده چه چیزی برایتان به ارمغان دارد, پس بهترین کار این است که بهترین استفاده را از زمان حال داشته باشید ⓸ دو چیز بیش از بقیه روزتان را می‌سازد، صبر و شکیبایی و دومی دیدگاه شما به زندگی. ⓹ صبر کردن به معنای انتظار کشیدن نیست بلکه به این معنی است که در هنگام تلاش کردن برای رسیدن به خواسته خود، همواره نگرشتان را مثبت نگه دارید.
🌹🌿🌹 خواجه را گوي كه از زيرِ زمين ياد كند اين همه روي زمين بهر كه آباد كند؟ دل ويران شده اي را كند ار كس تعمير هست بهتر ز دو صد خانه كه بنياد كند هركه خواهد دلش از قيد غم آزاد شود بايدش تا دلي از قيد غم آزاد كند هيچ داني چمن از چيست چنين خرّم و شاد؟ بهر آن است كه دلهاي حزين شاد كند اي كه تلخي كسان خواهي و شيريني خويش باخبر شو كه فلك با تو چو فرهاد كند خم نگردد قدش از بار ملامت چون تاك راستي پيشه خود هركه چو شمشاد كند آنكه از مال كسان خانه بياراست صغير چون چراغي است كه روشن به ره باد كند صغیر اصفهانی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊مسیرت که درست باشد نه از بی مهریِ آدم ها دلت می گیرد نه با طعنه ها و کنایه ها نا امید می شوی ... آدم ها ، خصلت شان است از تماشایِ سقوط لذتِ بیشتری می برند تا پرواز نا امید نباش ... 🕊سقوط ، سرنوشتِ پرنده هایِ ضعیف و بی دست و پاست عقاب ها ، فقط اوج می گیرند.
جز آستان توام در جهان پناهی نیست سرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیست عدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازم که تیغِ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست چرا ز کویِ خرابات روی برتابم کز این بِهَم، به جهان هیچ رسم و راهی نیست زمانه گر بزند آتشم به خرمنِ عمر بگو بسوز که بر من به برگِ کاهی نیست غلامِ نرگسِ جَمّاشِ آن سَهی سَروم که از شرابِ غرورش به کس نگاهی نیست مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن که در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیست عِنان کشیده رو ای پادشاهِ کشورِ حُسن که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست چنین که از همه سو دامِ راه می‌بینم بِه از حمایتِ زلفش مرا پناهی نیست خزینهٔ دلِ حافظ به زلف و خال مده که کارهای چنین، حَدِّ هر سیاهی نیست
‍ ‍ ✍ اوّلین شب جمعه ماه رجب را «لیلة الرّغائب» گویند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روایتى که فضیلت ماه رجب را بیان مى‌کرد فرمود : «از اوّلین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید که فرشتگان آن را «لیلة الرّغائب» نامیدند». آنگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اعمالى را براى آن شب به این کیفیّت بیان فرمود : ✅ روز پنج شنبه اوّل ماه را روزه مى‌گیرى، ✅ چون شب جمعه فرا رسید، میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز مى گذارى (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن، یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو الله احد» را مى خوانى. ✅ پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه مى‌گویى: «أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَعَلى آلِهِ» ✅ آنگاه به سجده مى روى و هفتاد بار مى گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» ✅ سپس سر از سجده برمى دارى و هفتاد بار مى گویى: «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أنْتَ العَلِىُّ الاْعْظَمُ» ✅ بار دیگر نیز به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» ✅ آنگاه حاجت خود را مى طلبى که ان‌شاءالله برآورده خواهد شد. 👌 رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در فضیلت این اعمال فرمود : «کسى که چنین نمازى را بخواند ، خداوند همه گناهانش را بیامرزد... و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت مى کند ، و چون شب اوّل قبر فرا رسد ، خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره ، با رویى گشاده و درخشان و زبانى فصیح و گویا ، به سوى قبر او مى فرستد. آن چهره نیکو به وى گوید : «اى حبیب من! بر تو بشارت باد! که از هر شدّت و سختى نجات یافتى» از آن چهره نورانى مى پرسد: «تو کیستى؟ من تاکنون چهره اى از تو زیباتر ندیده ام و بویى از بویت خوشتر به مشامم نرسیده؟!» آن چهره نیکو پاسخ دهد: «اى حبیب من! من پاداش آن نمازى هستم که تو در فلان شهر، فلان ماه و در فلان سال به جا آورده اى؛ من امشب به نزد تو آمدم، تا حقّت را ادا کنم و مونس تنهایى تو باشم و وحشت را از تو مرتفع سازم تا زمانى که همگى در روز رستاخیز برخیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم».
⁣✳️ هر وقتڪہ دستت از همہ جا ڪوتاہ شد،بگو 🌺🌼وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَى اللَّـہِ ۚ إِنَّ اللَّـہَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَادِ🌼🌺 🌼ڪارم را بہ خدا می سپارم، خداوند بینای بہ بندگان است.🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: اى فرزند آدم! روزى دو گونه است؛ يكى آن روزى كه تو به دنبالش مى‌روى و ديگرى آن روزى كه به دنبال تو مى‌آيد... 📙 حکمت 379 نهج البلاغه
💥صفات بنده پرهيزكار: 🌟خدا رحمت كند كسى را كه چون سخن حكيمانه بشنود، خوب فرا گيرد، و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت كننده زند و نجات يابد، مراقب خويش در برابر پروردگار باشد، از گناهان خود بترسد، خالصانه گام بردارد، عمل نيكو انجام دهد، ذخيره اى براى آخرت فراهم آورد، و از گناه بپرهيزد. همواره اغراض دنيايى را از سر دور كند، و درجات آخرت به دست آورد، با خواسته هاى دل مبارزه كند. آرزوهاى دروغين را طرد و استقامت را مركب نجات خود قرار دهد. و تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند، در راه روشن هدايت قدم بگذارد، و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد. چند روز زندگى دنيا را غنيمت شمارد و پيش از آن كه مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد، و از اعمال نيكو، توشه آخرت برگيرد. 📗نهج البلاغه، خطبه۷۶
"پنج راز طلایی آرامش" _ ✅قضاوت دیگری تاثیری بر زندگی من ندارد . ✅_مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند . _ا✅ز کسی در برابر لطفی که به او میکنم توقعی ندارم وگرنه این لطف را در حق او نمیکنم . _✅ کسانی که رفتار ناجوانمردانه با من داشته اند توسط کائنات مجازات خواهند شد هر چند من هرگز متوجه نشوم . _ ✅دنیا سخاوتمندتر از آن است که موفقیت کسی ، راه موفقیت مرا تنگ کند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اطلاعات عمومی 💐💐💐 🌸ضرب المثل ها 🌸 1 ) تعاشروا کالإخوة تعاملوا کالغرباء ( حساب حساب است کاکا برادر) 2 ) اليد الواحده لا تصفّق (يك دست صدا ندارد) 3 )وهب الأمير ما لا يملك (از كيسة خليفه مي‌بخشد) 4 ) ضربني وبکی سبقني واشتکی (دست پیش گرفته تا پس نیافتد) 5 )هل يصلح العطّار ما أفسد الدّهر (آب رفته به جوي باز نيايد) 6 ) من يمدح العروس إلّا أهلها/ القرد بعين أمه غزالة (هيچ كس نمي‌گويد ماست من ترش است) 7 ) من كثر كلامه كثر ملامه (پرگو خطاگوست) 8 ) من قرع باباً و لجّ و لج (عاقبت جوينده يابنده است) 9 ) من طلب العلي سهر الليالي (گنج خواهي در طلب رنجي ببر) 10 )من طلب شيئاً وجدّ وجد (عاقبت جوينده يابنده بود) 11 ) من طلب أخاً بلا عيب بقي بلا أخ. (گل بي‌خار كجاست) 12) من حفر بئراً لأخيه وقع فيها (چاه مكن بهر كسي اول خودت دوم كسي) 13) حاميها حراميها ( شریک دزد و رفیق قافله) 14) يا طَبيب طَبِّب نفسك ( کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی)
📚 داستان کوتاه یک مرد سگی داشت که در حال مردن بود . او در میان راه نشسته بود و برای سگ خود گریه می کرد . گدایی از آنجا می گذشت، پرسید : چرا گریه می کنی ؟ گفت : این سگ وفادار من ، پیش چشمم جان می دهد . این سگ روزها برایم شکار می کرد و شب ها نگهبان من بود و دزدان را فراری می داد . گدا پرسید : بیماری سگ چیست ؟ آیا زخم دارد ؟ مرد گفت : نه از گرسنگی می میرد . گدا گفت : صبر کن ، خداوند به صابران پاداش می دهد . گدا یک کیسه پر در دست مرد دید . پرسید در این کیسه چه داری ؟ پاسخ داد: نان و غذا برای خوردن . گدا گفت : چرا به سگ نمی دهی تا از مرگ نجات پیدا کند ؟ گفت : نان ها را از سگم بیشتر دوست دارم . برای نان و غذا باید پول بدهم ، ولی اشک مفت و مجانی است . برای سگم هر چه بخواهد گریه می کنم . گدا گفت : خاک بر سر تو ! اشک خون دل است و به قیمت غم به آب زلال تبدیل شده است ، ارزش اشک از نان بیشتر است . نان از خاک است ولی اشک از خون دل
خربزه هم بد نيست، آدم را سير مي کند. با اين فکر ، هرچه پول داشت، به ميوه فروش داد و خربزه اي خريد و به محل کار ، برگشت. در راه در اين فكر بود كه آيا دوستش از او تشکر خواهد کرد؟ فکر مي کرد کار مهمي کرده که توانسته به جاي نان، خربزه بخرد. وقتي به دوستش رسيد ، او هنوز مشغول کار بود . عرق از سر و صورتش مي ريخت و از حالش معلوم بود که خيلي گرسنه است . او درحالي که خربزه را پشت خودش پنهان کرده بود ، به دوستش گفت : " اگر گفتي چي خريده ام؟ "دوستش گفت : " نان را بياور بخوريم که خيلي گرسنه ام . مگر با پولي که داشتيم ، چيزي جز نان هم مي توانستي بخري؟ زود باش . تا من دستهايم را بشويم، سفره را باز کن. "مرد وقتي اين حرفها را شنيد ، کمي نگران شد و با خود گفت: " نکند خربزه سيرمان نکند. " دوستش که برگشت ، ديد که او زانوي غم بغل گرفته و به جاي نان ، خربزه اي درکنار اوست.در همان نگاه اول همه چيز را فهميد . جلوي عصبانيت خودش را گرفت و گفت:" پس خربزه دلت را برد؟ حتما ً انتظار داري با خوردن خربزه بتوانيم تا شب گل لگد کنيم و خشت بزنيم ، نه جان من ، نان قوت ديگري دارد . خربزه هر چقدر هم شيرين باشد ، فقط آب است. "آن روز دو دوست خشتمال به جاي ناهار ، خربزه خوردند و تا عصر با قار و قور شکم و گرسنگي به کارشان ادامه دادند . از آن پس ، هر وقت بخواهند از اهميت چيزي و درمقابل ،بي اهميت بودن چيز ديگري حرف بزنند ، مي گويند : " فکر نان کن که خربزه آب است . "
📚تو برو کشکت را بساب می‌گویند روزی مرد کشک‌سابی نزد شیخ بهایی رفت، از بیکاری و درماندگی شکوه کرد و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او گفت: اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیفتد، ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد، به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک‌ساب پاتیل و پیاله‌ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالادست مرد کشک‌ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی‌فروشی می‌شود، به طوری که کار مرد کشک‌ساب کساد می‌شود. کشک‌ساب دوباره نزد شیخ بهایی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود، به او می‌گوید: تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی، حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ 🔹تو برو کشکت را بساب.
📚 داستان کوتاه پلیکانی در زمستان سرد و برفی برای جوجه هایش غذا گیر نمی آورد. ناچار با منقارش از گوشت تنش می کَند و توی دهان جوجه هایش می گذاشت. آنقدر این کار را کرد تا ضعیف شد و مُرد. یکی از جوجه ها گفت: آخیش! راحت شدیم از بس غذای تکراری خوردیم. وقتی فداکاری می کنیم، انتظار داریم در مقابلش ناسپاسی نبینیم اما بیشتر اوقات می بینیم. مرز میان ناسپاسی و خودخواهی باریک است.  هر دو جزو صفت های بد به شمار می روند اما هر آدمی حق دارد زندگی کند. حق دارد خودخواه باشد. کسی برای فداکاری بی اندازه هم مدال نمی دهد. عموماً آدم های خیلی فداکار در تنهایی شان گله می کنند از ناسپاسی اما ترجیح می دهند فداکار شناخته شوند تا آدمی که به فکر خودش است. گاهی به فکر خودتان باشید. از زندگی تان لذت ببرید. اینطور در گذر زمان کمتر پشیمان می شوید. کسی برای فداکاری بی اندازه به آدم مدال نمی دهد.
تنور دلت که گرم باشد نان مهربانی اش را می خوری هرچه دلت گرمتر مهربانی ات بیشتر و روزگارت آبادتر است
اگر بر این باوری که سنگ برایت میکند، معجزه رخ خواهد داد اگر بر این باوری که آسمان برایت معجزه میکند، معجزه رخ خواهد داد اما آگاه باش نه سنگ از خود قدرت دارد، نه آسمان آنچه که نیرو دارد، باور توست ایمان و یقین راسخ توست اگر سنگ قدرتی داشت، فکری به حال خود میکرد... بیرون ز تو نیست ، آنچه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی ، که تویی سه مرتبه بلند بگو: 🌷من سزاوار بهترین ها هستم🌷
سرانجام روزی به حکمت همه اتفاقات زندگی پی خواهی برد پس فعلا از سردرگمی هابگذر... ازمیان اشکهالبخند بزن واعتمادکن به علم و حکمت خدای مهربانی که ازهرکسی نسبت به بندگانش دلسوزتر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا