eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
91 دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
12.8هزار ویدیو
707 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام صبحتون بخیر ☕️آخر هفتـه تون زیبـا 🌸نگاهتان، خندان ☕️دلتان، سرمست محبت 🌸لحظاتتان، زیبـا ☕️ دنیایتـان شـاد 🌸و تکرارهایتان ☕️فقـط نگاه خـدا 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پنج شنبه است 🕯و دلمان براى آنهایى که 🌸دیگر نداريمشان تنگ است 🕯پنج شنبه است 🌸جاى خالى عزیزان 🕯دوباره احساس میشود 🌸ارزش داشتن همه عزيزانمان 🕯را بدانيم فرصت بيش از آنچه 🌸فكرش را ميكنيم كوتاه است 🕯روح تمامى درگذشتگان شاد 🌸 يادشون گرامى و‌ قرین رحمت الهی یادشان کنیم با فاتحه و صلواتى🌸 🌸🍃
مےرسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور سهم من در حدّ یک عرض سلام از راه دور اشک مےریزد دلم!از شوق٬پرپر مےزند دور گنبد؛بر فراز پشتِ بام از راه دور سلام ارباب خوبم✋🌸
سلام امام زمانم✋🌸 صبحم‌ را به خیر کنید با پاسخ گرم و پرکرامتتان و رخصت دهید در حریم مصفاے یادتان پرواز کنم و تا اوج پر بکشم ... من کبوتر بام شمایم . سالهاست که جیره خوار سفره‌ے محبتتان هستم و عمرے است از شما دم زده ام ... من به مهر شما زنده‌ام ... شکر خدا که شما را دارم ... شکر خدا اربعین کنار قدم‌های جابر برای ظهورتان دعا می‌کنم...
👌 ۱- از کاسبی پرسیدند : چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟! گفت : آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند، چگونه فرشته روزی اش مرا گم میکند ! ۲-پسری با اخلاق اما فقیر به خواستگاری دختری میرود ، پدر دختر گفت : تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد ، به تو دختر نمیدهم ! پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود ، پدر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید : ان شاءالله خدا او را هدایت میکند ! دخترگفت : پدرجان مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد !؟ ۳- از حاتم طایی پرسیدند : بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت : آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود ، یکی را شب برایم ذبح کرد ! از طعم جگرش تعریف کردم ، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد... گفتند : تو چه کردی؟ گفت : پانصد گوسفند به او هدیه دادم ! گفتند : پس تو بخشنده تری؟ گفت: نه ! چون او هرچه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم... ۴-عارفی را گفتند : خداوند را چگونه میبینی؟ گفت : آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد اما دستم را میگیرد✊🖐 ⚫️⚫️⚫️
enc_16931716681309496743172.mp3
1.94M
‌ ‌ﻣُﺪﺍﻣﻢ ﻣﺴﺖ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﺩ ﻧﺴﯿﻢِ ﺟﻌﺪ ﮔﯿﺴﻮﯾﺖ ﺧﺮﺍﺑﻢ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻫﺮ ﺩﻡ ﻓﺮﯾﺐِ ﭼﺸﻢ ﺟﺎﺩﻭﯾﺖ ‌ ‌
پریده‌ام به هوایت پریدنی که مپرس رسیده‌ام سر خاکت، رسیدنی که مپرس اگرچه خم شدم اما کشید شانه من به دوش بار غمت را کشیدنی که مپرس نفس بریده بریدم امان دشمن را به ذوالفقار حجابم، بریدنی که مپرس به طعم کعب نی و سنگ و تازیانه شان چشیده‌ام غم غربت چشیدنی که مپرس غروب بود و رمیدند بچه آهوها ز چنگ گله گرگان، رمیدنی که مپرس مپرس از چه نماز نشسته می‌خوانم شکسته خسته دویدم دویدنی که مپرس نه اینکه دیده فقط دید، آنچه کس نشنید شنیدم آنچه نباید، شنیدنی که مپرس
زندگی با همه ی وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست اضطراب هوس دیدن و نادیدن نیست زندگی جنبش جاری شدن است از تماشاگه آغاز حیات تا به جائی که خدا می داند ‎‌‌ ‌
تا زمانی که برای نجات خودت به بیرون از خودت تکیه کنی بارها زمین می خوری این قانون هستی است که با شکست های مکرر به تو بفهماند که تو خود به تنهایی پادشاه هستی! خودت را کشف کن. ‌ ‌
🏴 امام حسین (علیه السلام): «هر کس که رنج و اندوهی را از مؤمنی برطرف سازد، خداوند متعال غم‌های دنیا و آخرت را از او دور می‌سازد» 📚 أعلام الدین ؛ ج ۱ ص ۲۹۸
مجنون از راهی میگذشت جمعی در حال نماز خواندن بودند. مجنون از لا به لای نمازگزاران رد شد. نمازگزاران بدون اتمام نماز به مجنون هجوم برده و او را کافر و بی دین خواندند. مجنون گفت : مگر چه کردم؟! گفتند : مگر کوری که از لای صف نماز گزاران میگذری. مجنون گفت : من چنان در فکر لیلا غرق بودم که وقتی می گذشتم حتی یک نماز گزار را هم ندیدم ، شما چطور مدّعی عشق و بندگی خدایید و در حال صحبت با خدا همگی مرا دیدید و نمازتان را برهم زدم؟! ‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌ 🦋🖤🖤🦋