فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا به حال همچین عروسهایی تاسف خورد 😔😔😔😔
#دلنوشته_بی_پدر_مادرهای_مجازی
امروزه یک سری افراد هستند ،در فضای مجازی که اصولا دنبال کثافت کاری میگردند، یعنی چون در محیط پر از آشوب و خفقان و ووو بزرگ شده اند ،عقده های فرو خورده خود را در جامعه آنهم در فضای مجازی ،نه فضای حقیقی بروز میدهند، خانم با آنکه همسر دارد ولی باز دنبال تنوع طلبی هست ، آقا با آنکه همسر دارد ،باز دنبال دوست مجازی میگردد، انسانها ی اینگونه سیرایی ناپذیر هستند،عطش شهوت،عطش عشق،عطش قدرت،عطش های کاذب که در وجود ما نهفته است ،باعث این کثافت بازی در فضای مجازی میشود، چون هنوز ماهیت خیلی از افراد در گروهها مشخص نیست ،چون دچار انحراف و انحطاط فکری و شخصیتی هستند ،و به اصطلاح عموم ،چون قابل پیگیری نیستند به زعم خود ،در فضای مجازی دست به هر کاری میزنند، یک سری افراد ،شروع میکنند به تیغ زدن یک سری افراد دیگه ،از پول شارژ شروع میشه تا الی ،،،،یک سری پا را فراتر گذاشته وارد حریم خصوصی میشوند،و پیامکهای عاشقانه و عکس ووو، یک سری باعث سلب آرامش و آسایش افراد در گروهها میشوند و یک سری باعث نابودی یک زندگی ،
جامعه را یک سری افراد مشکل دار نابود میکنند ، دوست عزیز خانم یا آقا، اگر واقعا مشکلات روحی روانی داری ،فضای مجازی جای این کارها نیست ،هر کسی دوست نیست ،هرکسی ،محرم نیست،هر کسی همراز نیست ، طرف تا دیروز دوست بوده. از امروز دشمن خونی میشه ، لعنت به مجازی که باعث شد یک سری افراد ،پشت نقاب ذات واقعی خودشان را پنهان کنند و به اصطلاح امروزی بازیگر بشوند. ،کم کم مهارت بازیگری بیشتر میشود، ووو
ایکاش ما شخصیت خودمان و سلامت فضای مجازی را نابود نمیکردیم، ایکاش دنیا اینهمه بازیگر نداشت ، ایکاش ،فضای مجازی ،اینهمه ،افراد مشکل دار نداشت. ، ایکاش عقده ای ها و مریض ها ی روحی روانی پا به دنیای مجازی نمیگذاشتند،،،،
#رهگذر
🤍🖇
خوش به حال گِرهی روسَریَت هرلحظه،
بوسه از زیرِ رگِ گردنِ تو می گیرد!❤️🩹📌
#عاشقانه✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صاحب این خونه حاضر نشده ملکش رو بفروشه و این شده نتیجش 😄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاز متان از کف رودخانه اومده بالا ودر حال سوختنه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌎 یه جاهایی از ایسلند واقعا فرازمینیه
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﻠﻮﯾﯽ ﺭﺍ
ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛
ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺟﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ...
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ ﭼﺸﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺮﻣﯽ ﺑﯿﮑﺮﺍﻥ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ...
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ .........
ﺟﺎﻥ ﺩﻝ
ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻣﺒﺎﺩ ...
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ
ﺳﻨﺠﯿﺪﻩ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﻢ ﺩﺷﻮﺍﺭﺗﺮ ﺍﺳﺖ ....
‹🤍🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم کم باید ماهم فکر باشیم یکی از این ماشینها بگیریم، خیالمون از دستِ رهن و اجاره خونه راحت بشه🤚
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
حمید محمودی:
#دوستی_های_مجازی
این روزها به يمن شبکه هاي اجتماعی دوستی های مجازی نیز شکل گرفته ، زنی که در رختخواب در کنار همسرش است ولی با گوشی با مردی که همکار یا عضو یک گروه هستند چت می کند مرد نيز به بهانه هاي واهى همسر خود را می پیچاند تا با خانمى که در یک گروه.هستند خوش و بش کند.
درکتاب تذکره الاولیاء، داستان دلچسبی از بایزید بسطامی روایت شده که می تواند الگوی مناسبی برای 'دوستی های اجتماعی' این روزهای ما باشد!
احمد خضرویه -مرید بلندمرتبه ی بایزید بسطامی-همسری داشت به نام 'فاطمه' که از نوادر زمانه بوده است. گفته اندکه فاطمه با بایزیدبسطامی دوستی بسیار نزدیکی داشته و با ایشان بی مهابا(خودمونی)سخن گفته است. این مسئله البته صدای شوهررا در می آوردو بافاطمه بحثشان بالامی گیرد.فاطمه به شوهر می گوید: 'عزیزم، تو محرم طبیعت من می باشی و بایزید محرم طریقت من' احمد که می فهمد این دوستی خوشبختانه پاک است و اجتماعی، آرام می گیرد.(ناگفته نگذارم که احتمالا فاطمه این تفکیک محرم طبیعت ومحرم طریقت رااز عارفه ی بزرگ، بانو رابعه عدویه آموخته است که در یک رباعی عربی به خداوند می گوید: من تو را در دل محرم خود قرار داده ام و تن خود را به آنکه بخواهد با من بنشیند بخشیده ام) از بحث دور نشوم;
خلاصه دوستی اجتماعی فاطمه و بایزید ادامه داشت تا اینکه یک روز فاطمه به دستان خود 'حنا' می زند، بایزید کنجکاوی می کند و می پرسد: 'فاطمه از بهر چه حنا بسته ای؟' فاطمه پاسخ تکان دهنده ای به استاد می دهد: 'تا این غایت تودست و حنای من ندیده بودی. مرابا تو انبساط بود.اکنون که چشم تو براین هاافتاد،صحبت مابا تو حرام است' به تعبیر دیگر، فاطمه همین که می بیند بایزید -با آن همه وارستگی و پاکدامنی -به اندازه ی پرسشی ساده، از وادی طریقت به صحرای طبیعت درغلتیده است و وارد حریم شخصی می شود، روی از او می پوشد و دیگربااو هم سخن نمی شود!
درست اینجاست که مفهوم عمیق تعهد و پایبندی به زندگی زناشویی، معناومفهوم پیدامی کند. اینکه بهراسیم، اگر همسر ما با مردی بیگانه هم کلام شود کلاهمان را باد خواهد برد، به گمان من دلهره ای بی مورد و باوری آزاردهنده است. نه هیچ زنی می تواند شوهر را از همه ی زنان دیگر دور نگه دارد و نه هیچ مردی می تواند - به تعبیر مهستی گنجوی- همسر خود را در 'حجره ی دلگیر' زندانی کند. و حالا که این واقعیت زمانه ی ماست، باید بیاموزیم که 'فاطمه وار' دوستی های اجتماعی خود را مدیریت کنیم و نگذاریم کسی به آسانی از 'حنای حریم شخصی مان' چیزی بپرسد که این دیگر دوستی پاک نخواهد بود. چنانکه قطب الدین ابوالمظفر المروزی در مناقب الصوفیه می گوید:
'تا مادام که در دوستی، غرض هوا و طلب وصال و طمع نصیب نفس می یابد. آن دوستی را محبت نشایدگفت بلکه آنرا هوا گویند'
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
📝
«رابعه عدویه»عارفه بانوئی بودکه در قرن دوم هجری می زیست یعنی بیش از 1000 سال پیش...
زندگی او در هاله ای از افسانه فرو رفته
اما افسانه ای شیرین.
میگویند از اهالی مرو بود
چهارمین دختر و برای همین رابعه نام گرفت .
زمان بدنیا آمدن از نهایت فقر چیزی در خانه نداشتند و مادراز پدرش خواست به خانه همسایه برود و کمی روغن بگیرد .
پدر خجالت کشید و نرفت . همان شب در خواب حضرت محمد"ص" را دید که به او فرمودند : به خانه حاکم برو و بگو نشان به آن نشان که چنین نذری کردی اکنون نذرت را ادا کن
پدر رفت و از حاکم کیسه ای زر گرفت .
و به این ترتیب بدنیا آمدن رابعه برایشان برکت داشت.
در 9 سالگی در مرو جنگی رخ میدهد
و او اسیر گشته و به خاندان بزرگ عتک فروخته میشود . دکتر ستاری در کتاب عشق صوفیانه توضیح میدهد که در آن زمان فقط در مرو بود که مدرسه های رامشگری وجود داشت و خاندان عتک رابعه زیبا را به آموزش رامشگری می گمارند.
بزودی خاندان عتک از مرو مهاجرت کرده و به بصره میروند و برای همین هم رابعه به رابعه بصری هم معروف است
وظاهرا تا آخر عمر همانجا می ماند. رابعه در زمان خودش سرآمد هنرمندان زمان میشود و آوازه شهرتش تا دور دست ها میرود
ولی او در درون بدنبال چیزی باشکوه تر از همه آنچه میداشت بود تا عاقبت روزی برق عشق معبود به جانش خورد و او را دیوانه و شیدا نمود .
پس از رامشگری دست کشید و به راز و نیاز با خدا پرداخت .
میگویند شبی خواجه او به دیدن رابعه میرود و او را در حال عبادت میبیند و نوری در بالای سر او شگفت زده میشودو او را از بندگی رها میکند تا به عبادت بپردازد.
تا قبل از او کسی ادعای عاشقی معبود نکرده بود و همه خود را دوستدار خدا میدانستند و رابعه و سلطان العارفین بایزید که مربوط به قرن سوم هجری و بعد از رابعه بود پایه گذاران مکتب سکر وفنای فی الله شدند. در مورد سرگذشت او بسیاری تاج الرجالش خواندند
عطار در حکایتی از او میگوید :
ابراهیم ادهم چون به کعبه رسید کعبه را در جای خود ندید پس رو کرد و کعبه را بر بالای سر رابعه دید
بسویش رفت و حال را پرسید ؟
رابعه گفت :
تو با پا آمدی به دیدن کعبه و من با دل آمدم و برای همین کعبه بدیدارم آمد در تاریخ چه بسیار زنان عارفه بوده و هستند که در گمنامی به حقیقت رسیدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 شاهکار خلقت........👆
شاید
این پرنده ها را
هیچوقت
ندیده باشید ‼‼
🌸 سبحان الله
🦜🦜🦜
دلم میخواهد خوشحالی کوچک آدمها باشم...
عطر قیمهی مادربزرگ در ظهر تابستان که شامهی نوهها را قلقلک میدهد...
آخرین بادکنک ماندهی روی دست پسرک کنار خیابان که فروخته میشود...
خطبهی عقدی که جاری میشود میان دو عاشق...
لالایی شبانه مادری برای دختر کوچکش...
آب تنی پسران بازیگوش در حوض خانه مادربزرگ...
شادی به دنیا آمدن نوزادِ پدر و مادری پس از سالها انتظار...
سفره ای پهن شده که همهی خانواده دورش جمع میشوند...
و من میدانم خدا چقدر جریان دارد در شادیهای کوچک پاکمان...!
چقد دوست داشتنیه دلخوشی کوچیک ی آدم بتونی باشی، حتی با یه لبخند زدن به آدمی غریب، به دادن لیوانی چای داغ به فقیری در شب سرد زمستان و..
#رهگذر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما خدارا داریم در آنچه گذشت،
آنچه هست و آنچه خواهد آمد.♥️
🙃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و گاهی
حتی اگر شده هر از گاهی
رویاهایت را
مثل یاس های سفید كوچك
روی تنِ شب بکش
آنها فردا سبز می شوند...
شب بخیر 🌚💓