هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
هر چیز خوبی زمان میبره
بذر هایی که کاشته میشه روز بعد
جوانه نمیزنه،ولی به این معنی
نیست که هیچوقت سبز نمیشه
صبور باش
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
من فکر می کنم هر آن کس که
قصد دارد این دنیا را برای همه آدم ها
جای بهتری کند ، یک قهرمان است!
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
قانون موفقیت
۱- تمامی اولویتهایتان را فهرست کنید
۲- سه تای اول را نگه دارید
۳- بقیه را دور بریزید
بخش بزرگی از اتلاف انرژی ما ناشی از
عدم تمرکز بر اولویتهاست
کنج آغوش تو گیتار به رقص آمده است
خانه ام با در و ديوار به رقص آمده است
میخورد بوسه ی باران به لب پنجره ام
ناودان در شب ِدیدار به رقص آمده است
با قدم های خوش آهنگ تو از اوّل شب
"سبزه میدان" سر ِ بازار به رقص آمده است
لطف کن اینهمه آویشن و بابونه نخر
دیدم از بوی تو عطّار به رقص آمده است!
عطری از دامن گلدار تو پیچیده به شهر
که ته ی باغ، سپیدار به رقص آمده است
ساعت مرگ کنارت به عقب افتاده!
زندگی _ با تب تکرار_ به رقص آمده است
الکل چشم تو گیرایی خاصی دارد
مست شد واژه و خودکار به رقص آمده است!
#محمد_علی_نیکومنش
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادرنالین خالص 😧
🦋کانال گلچین تاپ ترینها🦋
@golchintap
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسانی که نماز نمیخواند هیچ وقت نمیتواند وفادار باشد چون کسی که با خدایش وفا نکند به بنده چطور وفا کند؟!
#تلنگر
دختره دیر رسید خونه، مادرش گفت: کجا بودی تا حالا
دختره گفت:
یه پسره افتاده بود دنبالم، لامصب خیلی یواش راه میومد😐😂😂😂
من بیشتر از چیزی که نشون میدم، دلم برات تنگ شده؛
و من بیشتر از چیزی که فکر میکنی، دوستت دارمم...🌱
📝
نور و نان
این همه گندم، این همه کشتزارهای طلایی، این همه خوشه در باد را که می خورد؟ آدم است، آدم است که می خورد.
این همه گنج آویخته بر درخت، این همه ریشه در خاک را که می خورد؟ آدم است، آدم است که می خورد.
این همه مرغ هوا و این همه ماهی دریا، این همه زنده بر زمین را که می خورد؟ آدم است ، آدم است که می خورد.
هر روز و هر شب، هر شب و هر روز زنبیل ها و سفره ها پر می شود، اما آدم گرسنه است.
آدم همیشه گرسنه است.
دست های میکائیل از رزق پر بود.
از هزار خوراک و خوردنی. اما چشم های آدمی همیشه نگران بود. دست هایش خالی و دهانش باز.
میکائیل به خدا گفت:
خسته ام ، خسته ام از این آدم ها که هیچ وقت سیر نمی شوند. خدایا چقدر نان لازم است تا آدمی سیر شود؟ چقدر !
خداوند به میکائیل گفت:
آنچه آدمی را سیر می کند نان نیست، نور است.
تو مامور آن هستی که نان بیاوری.
اما نور تنها نزد من است و تا هنگامی که آدمی به جای نور، نان می خورد گرسنه خواهد ماند.
میکائیل راز نان و نور را به فرشته ای گفت.
و او نیز به فرشته ای دیگر. و هر فرشته به فرشته دیگری تا آنکه همه هفت آسمان این راز را دانستند. ت
نها آدم بود که نمی دانست. اما رازها سر می روند. پس راز نان و نور هم سر رفت. و آدمی سرانجام دانست که نور از نان بهتر است.
پس در جستجوی نور برآمد.
در جستجوی هر چراغ و هر فانوس و هر شمع.
اما آدم، همیشه شتاب می کند. برای خوردن نور هم شتاب کرد. و نفهمید نوری که آدمی را سیر می کند نه در فانوس است و نه در شمع. نه در ستاره و نه در ماه.
او ماه را خورد و ستار ها را یکی یکی بلعید. اما باز هم گرسنه بود
خداوند به جبرئیل گفت:
سفره ای پهن کن و بر آن کلمه و عشق و هدایت بگذار.
و گفت: هر کس بر سر این سفره بنشیند، سیر خواهد شد.
سفره خدا گسترده شد؛ از این سر جهان تا آن سوی هستی. اما آدم ها آمدند و رفتند. از وسط سفره گذشتند و بر کلمه و عشق و هدایت پا گذاشتند.
آدم ها گرسنه آمدند و گرسنه رفتند. اما گاهی، فقط گاهی کسی بر سر این سفره نشست و لقمه ای نور برداشت. و جهان از برکت همان لقمه روشن شد. و گاهی ، فقط گاهی کسی تکه ای عشق برداشت و جهان از همان تکه عشق رونق گرفت. و گاهی، فقط گاهی کسی جرعه ای از هدایت نوشید و هر که او را دید چنان سرمست شد که تا انتهای بهشت دوید.
سفره خدا پهن است اما دور آن هنوز هم چقدر خلوت است.
میکائیل نان قسمت می کند.
آدم ها چنگ می زنند و نان ها را از او می ربایند.
میکائیل گریه می کند و می گوید: کاش می دانستید، نور از نان بهتر است.
👤عرفان نظرآهاری
اما من دیگه بلد نیستم
عاشق کسی باشم که اولویتش نیستم؛ بلد نیستم چشم به گوشی بدوزم و دلشوره بگیرم، اسمش رو بذارید خود خواهی یا هر چیز دیگه ای، ولی من این خود خواهی رو به اداهای عاشقانه ای که هیچ احساسی پشت سرش نیست ترجیح میدم، من برای خودم گل میخرم؛ چای دم میکنم؛ میز شام میچینم؛ اما منتظر کسی نمیمونم؛ نه اینکه خسته شده باشم اما وقتی دلم برای کسی تنگ شه که دلتنگیش رو باور نمیکنم؛ فکر میکنم که دارم به خودم خیانت میکنم، تا خودت رو دوست نداشته باشی؛ کسی باور نمیكنه که هستی و بودنت با نبودنت فرق میكنه.