‏کاش دانشمندا بیان بگن داستان چیه که بغل بیشتر از بخاری آدمو گرم میکنه؟

‏از یه‌سنی به بعد دیگه مهم نیست چی میشه، فقط میفهمی اون معجزه قشنگه که قرار بود بیفته و زندگیت از این‌رو به اون‌رو بشه و کلاً همه‌چیز تغییر کنه، ممکنه دیگه هیچوقت اتفاق نیفته و تا ابد روند زندگیت همین باشه

واسه اعتمادای الکی تاوان های خیلی سختی دادیم...

خر بی صاحاب رو همه سوار میشن، دلخوش به این نباش که با چند نفری!

اونجا که برای موندن کسی تو زندگیت اصرار نمیکنی یعنی بزرگ شدی

‏صرفا جهت یادآوری: شما از آنچه فکر می‌کنید، در نظر دیگران بی‌اهمیت‌تر هستید...

‏ببنید دوستان آدما به اندازه کافی تو زندگیشون مشکلات دارن شما لطفا با اخلاقتون بیشتر گند نزنید تو اعصابشون

غمی که چشم را خیس نکند، استخوان سوزتر است.

هر وقت سرتونو روی شونه‌های محبوبتون گذاشتین دلتنگ‌ها رو هم دعا کنین :)

ما به کسی که اندکی حالمان را بفهمد جانمان میدهیم!

صحبت کردن با رفیق صمیمی‌ای که دیگه باهم صمیمی نیستین از زجرآور ترین کارهاست

‏تو زندگی یه جایی هست بعد از کلی دویدن یهو وایمیستی سرتو میندازی پایین آروم میگی دیگه زورم نمی رسه

کاش پول خودش در بیاد، ما نریم در بیاریمش

از خودم معذرت میخوام به خاطر تموم آدمایی که با محبت هام هارشون کردم..!!

از یجایی به بعد سخت‌ترین کار دنیا باور کردن آدماست...

‏یه بیماری دارم که هروقت به شخصی پیام میدم حس میکنم مزاحم ترین آدم رو زمینم:(((

واقعی ترین آدما کمترین دوستارو دارن‌!

باشد که نباشیم که بدانند ، نماندن بلدیم...

‏وقتی ازت میپرسم خوبی؟ به من نگو مرسی، مرسی و زهرمار من میخوام از احوالت بگی

آدمای خوبم دارن مثل روزای خوب تموم میشن...!

‏ما آدمها پر از حسرتیم برای آخرین بارهایی که فکرشو نمیکردیم قراره آخرین بار باشه!

ما از اوناش بودیم که واسمون اگه یه قدم برمیداشتی،واست دربست میگرفتیم برسی به خواسته‌هات :)

یه روزی هم تکنولوژی اینقدر پیشرفت می‌کنه، که قبل از رفاقت با آدمها، آلارم میده " این آدم، آدمِ رفاقت با تو نیست".

توروخدا اگه لاشی هستین خودتون سمتم نیاید،من سادم فکر میکنم آدمین بهتون اعتماد میکنم.

‏با اونایی که دیگه از هیشکی توقعی ندارن مهربون باشین، ‏اینا یه زمانی خیلی رو اطرافیانشون حساب میکردن ولی روزگار بی توقعشون کرده.

کسایی که در حَدِت نیستن ‏ضعف‌هاتُ به روت میارن ‏تا عقده‌هاشون خالی شه..

طرف یه‌جوری میگه من وقتی عصبی میشم هیچی حالیم نیست که انگار وقتی عصبی نیست خیلی حالیشه.

‏بلوغ یعنی بفهمی خیلی چیزا نیازی به واکنش نشون دادن یا نظر دادن تو ندارن.

‏ما که یه دیوار ریخت روسرمون! حالا یه اجرم تو پرت کن فرق چندانی نداره

‏نمی‌تونم ببخشمت، چون تو تنها کسی بودی که مطمئن بودم قرار نیست اذیتم کنه