eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
29.5هزار ویدیو
166 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر کانال جهت انتقاد یا پیشنهاد @bondar1357
مشاهده در ایتا
دانلود
یهویی دلم خواست بگم: میشه بیشتر مراقب خودت باشی؟ من از تو فقط یه دونه دارم💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
‏از قشنگ ترین متن هایی که خوندم این نامه فرانتس کافکا به مجبوبش ملینا بود که میگفت:💌☁️🖇 "اگر میلیون ها نفر دوستت داشتند؛ من، یکی از آن ها بودم... اگر یک نفر دوستت داشت؛ من ، او بودم... و اگر هیچکس دوستت نداشت؛ من مرده ام... " @golchintap
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
من تورو میخوام نه شبیه تورو نه حتی بهتر از تورو بهتر از تو از دید من وجود نداره هیچکس نمی تونه اون حسی که تو بهم میدی رو بده 💕 ‌ @golchintap
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
✨﷽✨ 🔴قابل توجه همه صاحب منصبان ✍️جعفر برمکی (پسر یحیی برمکی) از وزرای محبوب و صاحب قدرت هارون‌الرشید خلیفه عباسی بود که بسیار مورد توجه و لطف و عنایت خلیفه بود. بعد از مدتی میانه خلیفه و وزیر به هم خورد و خلیفه دستور قتل او و خاندانش را داد. ▪️تسلط پر دامنه برمکیان بر دستگاه خلافت عباسی و زوال قدرت و سقوط ناگهانی و غم‌انگیز آن‌ها حکایتی است خواندنی و عبرت‌آموز برای همه کسانی که مسندنشینی خود را جاودانه می‌دانند و از حوادث روزگار عبرت نمی‌گیرند. ▫️مدّت زمانی قبل از سقوط برمکیان، روزی هارون خلیفه، هوس کرد بدون محافظ و تشریفات خلافت، با جعفر برمکی (وزیر خود) روزی را به تفریح بگذرانند. به باغ یکی از دوستان یحیی که پیرمردی بود رفتند و به گشت و گذار و میوه چیدن پرداختند. ▪️هارون ضمن اینکه میوه‌هارا انتخاب می‌کرد، چشمش به گلابی درشتی افتاد که بر شاخه‌ای بلند قرار داشت. به دلیل نامعلوم شاید به این سبب که جثّه خلیفه بزرگتر بود دستانش را قفل کرد و به جعفر گفت بالا رو و میوه را بچین. جعفر برمکی یک پای در دستان قفل شده هارون و پای دیگر بر روی شانه‌اش گذاشت، بالا رفته گلابی را چید و پایین آمد. در حالی که باغبان پیر آن‌ها را تماشا می‌کرد. ▫️هنگام عصر و خداحافظی با باغبان، ضمن اینکه انعامی به وی پرداخت شد هارون به او گفت سادگی و مهمان‌نوازی تو باعث خوشنودی ما شد اگر از من و جعفر در خواستی داشته باشی خواسته‌ات برآورده خواهد شد. پیرمرد به داخل اطاق رفته وسائل نوشتن آن زمان را با خود آورده به جعفر گفت می‌خواهم بنویسی تو و مهمانت امروز اتّفاقی اینجا آمدید و هیچ دوستی و نسبتی با من نداری و خلیفه هم آن را مهر کند. ▪️خلیفه و جعفر هر دو شگفت زده شدند. هارون گفت: همه سعی می‌کنند خود را منسوب و آشنای جعفر وزیر من معرّفی کنند و تو از ما چنین سندی می‌خواهی؟ باغبان گفت شما خواستید من از شما چیزی بخواهم و خواستم حالا به قول خود عمل کنید. ▫️جعفر برمکی ناچار چنین نوشته‌ای را امضا کرده به دست پیرمرد داد و او از خلیفه خواست با مهر خود که روی نگین انگشترش بود آن را ممهور و تأیید کند و سپس آن‌ها از پیرمرد باغبان خداحافظی کرده رفتند؛ مدتی گذشت. ▪️واژگون شدن بخت جعفر برمکی آغاز شد و آنگونه که در تاریخ آمده، خلیفه حتّی به دوستان دور و نزدیک، منسوبان و معاشرانش هم رحم نکرد. پیرمرد باغبان نیز به جرم دوستی و معاشرت با جعفر دستگیر شد. اما نامه ممهور شده به مهر خلیفه را نشان داد و گفت من با جعفر برمکی هیچ نسبتی ندارم و خلیفه دستور آزادی او را صادر کرد. ▫️خلیفه از پیرمرد پرسید من پیوسته به این اندیشیده‌ام؛ آن روز که به باغت آمدیم چرا چنین نوشته‌ای را از ما می‌خواستی؟ آیا حمکت‌اش این بود؟ ✍باغبان پیر گفت آری خلیفه. آنگاه که جعفر برای چیدن گلابی بر شانه‌های تو ایستاد من دانستم که او را بالاتر از این مقام و مرتبه‌ای نیست و زوال برمکیان نزدیک است.  
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
🌸🍃🌸🍃 در زمانهاى قديم، مردی ساز زن و خواننده ای بود؛ بنام "برديا" که با مهارت تمام می نواخت و همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی، وقتی برای رزرو نداشت 🔸بردیا چون به سن شصت سال رسید روزی در دربار شاه می نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می لرزند و توان ادای نت ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش می لرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش ناهنجار می شود. 🔹عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید. بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمی توانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد بسیار آشفته شدند. بردیا سازش را که همدم لحظه های تنهاییش بود برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد. 🔸در دل شب در پشت دیوار مخروبه قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود، سازش را برای اولین بار بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت. 🔹بردیا می نواخت و خدا خدا می گفت و گریه می کرد و بر گذر عمرش و بر بی وفایی دنیا اشک می ریخت و از خدا طلب مرگ می کرد. در دل شب به ناگاه دست گرمی را بر شانه های خود حس کرد، سر برداشت تا ببیند کیست. 🔸شیخ سعید ابو الخیر را دید در حالی که کیسه ای پر از زر در دستان شیخ بود. شیخ گفت این کیسه زر را بگیر و ببر در بازار شهر دکانی بخر و کارى را شروع کن. بردیا شوکه شد و گریه کرد و پرسید ای شیخ آیا صدای ناله من تا شهر می رسید که تو خود را به من رساندی؟ شیخ گفت هرگز. 🔹بلکه صدای ناله مخلوق را قبل از این که کسی بشنود خالقش می شنود و خالقت مرا که در خواب بودم بیدار کرد و امر فرمود کیسه زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم. به من در رویا امر فرمود برو در پشت قبرستان شهر، مخلوقی مرا می خواند برو و خواسته او را اجابت کن. 🔸بردیا صورت در خاک مالید و گفت خدایا عمری در جوانی و در شادابی ام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر اما چون دستانم لرزید مرا از خود راندند. اما یک بار فقط برای تو زدم و خواندم. اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی. ✍«تو تنها پشتیبان ما در این روزگار غریب و بی وفا هستی. به رحمت و بزرگیت سوگندت میدهیم که ما را هیچ وقت تنها نگذار و زیر بار منّت ناکسان قرار نده.»
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
نازت ای دلبر خوش‌چهره! کشیدن دارد جرعه‌جرعه لب لعل تو چشیدن دارد خبرت هست که در موقع دیدار، دلم واندر این سینه چه‌سان شوق تپیدن دارد؟ می‌رسی ناز و خرامان ز برم می‌گذری می‌خرم ناز تو؛ این ناز خریدن دارد بارها قصه‌ی عشق تو مکرر گفتم باز هم گویم اگر لطفِ شنیدن دارد کاش می‌شد که بچینم گل لبخندت را آخر این غنچه‌ی لبخند تو چیدن دارد تا شدم محو تماشا، دلم از دستم رفت دل سپردن به تو، از خویش بریدن دارد «کاتبا»! دست من و دامن آن سرو بلند آخرِ عشق، به معشوقه رسیدن دارد...                     `
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دوستان یک مطلب میخام خدمت شما عرض کنم ،فقط به صرف اینکه ،در فضای مجازی مطلبی ،کلیپی ،پستی ،چیزی بگذاریم که غیر از وقت و هزینه و عمر مان را هدر بدهیم چیزی نیست ،پس حداقل ۴تا مطلب خوب ،۴تا کلیپ آموزنده، ۴تا موضوع خوب بگذاریم که حداقل به درد یک نفر بخوره ،شاید یک جمله ی من یک کلیپ من ،مسیر زندگی یک نفر را عوض کند. ،باعث بشه یک آدم ناامید و مستاصل ،روحیه اش عوض بشه. ،باعث بشه شخص یک تغییر نگرش در کار یا زندگی یا جامعه بدهد. و همه ی اینها از مطالعه بدست میاد. امیدوارم مطالب ما که در چندین گروه در ۴ گوشه ی کشور پخش می‌شود ،،،حداقل به درد یک نفر بخورد. و اگر فقط ۱نفر با نوشته ها و کلیپ ها باعث بشود تغییر روش و تغییر نگرش البته مثبت انجام بدهد. ،ما رسالت خودمان را درفضای مجازی انجام داده ایم. به امید موفقیت تمام مردم سرزمینم دانشفر
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
📝 یکی از اساتید موسیقی‌ام می‌گوید:«احساس یک قطعه به نت‌هایی نیست که اجرا می‌کنی، به نت‌هاییه که اجرا نمیشن...» و من باید این جمله را چند سال با خودم حمل می‌کردم بی‌آنکه معنایش را بفهمم تا ناگهان در یک شب تب‌دار تابستانی خودش را در یک سکوت برایم معنا کند. سکوتی وزن‌دار و مستحکم وقتی می‌خواهی به کسی بگویی که دوستش داری و تنها سکوت می‌کنی؛ چرا که "دوستت دارم" اصطلاحی دستمالی شده و دست دوم است؛ همه‌چیز است و هیچ چیز نیست. دوستت دارم انواع دارد و شکل‌های گوناگون به خودش می‌گیرد؛ حال آنکه احساس تو تنها یک جنس است؛ یک وجود مطلق که کلمات نمی‌توانند سوارش شوند. چرا که کلمات سیل‌هایی وحشی و ناگهانی‌اند. قدرتمند و مهیب راه می‌افتند و جایی در دور دست به یک آب باریکه منتهی می‌شوند که از پس سیراب کردن یک نهال هم بر نمی‌آید. اما سکوت پابرجا و بی‌نهایت است؛ همچون اقیانوس.هیچ‌چیز نیست و همه‌چیز است. در سیل‌ها زندگی شکل نمی‌گیرد؛ ماهی‌ها یک‌دیگر را دنبال نمی‌کنند و نهنگ‌ها امواج صوتی‌شان را برای یکدیگر‌ مخابره نمی‌کنند. چنین بودنی تنها از پس اقیانوس‌ها برمی‌آید. از پس آن لحظه‌های کوچکی که به کسی نگاه می‌کنی، لبخند می‌زنی و او بی‌آنکه چیزی بگویی می‌داند که مثلا از چیزی ترسیده‌ای. لبخند می‌زند و‌ تو بی‌آنکه چیزی بگوید می‌دانی... . 👤سهیل سرگلزایی
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠آیت الله موسوی: اثرات بیداری بین الطلوعین ☺️ 🌸هر چه که هست در همان ‌یک‌ ساعت مانده به صبح است🌸 اثرات بیدار ماندن در صبح رو بشنوید. 𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋  @golchintap
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حجت الاسلام والمسلمین عابدینی: موضوع:👇 پنج گروه که شیطان به آنها دسترسی ندارد... 𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋  @golchintap
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حجت الاسلام والمسلمین رفیعی: موضوع:👇 دو چیز ارزشمندی که مردم قدرش را نمی دانند 𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋  @golchintap
۲۶ بهمن ۱۴۰۲