eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
28.2هزار ویدیو
159 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر جهت انتقاد یا پیشنهاد @golchintap1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز شمع چیست؟ 🌙چرا شام غریبان شمع روشن میکنند و آرزو میکنند؟؟؟ 🌎عالم خلقت اگه تجزیه شود به چهار عنصر میرسیم: 🔥آب... آتش... 🌊باد... خاک... 💥ودر دل این چهار عنصر شعور الهی وجود دارد.. اگه موقع دعا کردن جایی باشیم که این چهار عنصر وجود داشته باشند استجابت دعا به شدت اتفاق می افتد.. 🕯شمعی که میسوزد این چهار عنصر رو با هم دارد: موم شمع: خاک شعله شمع: آتش دود شعله: باد موم ذوب شده: آب 🕯وقتی موقع دعا کردن به شمع در حال سوختن نگاه میکنید به شعور الهی متصل تر میشوید... و دعا به راحتی به عالم بالا میرود و به استجابت میرسد اگه با قوانین خیر هماهنگ باشد... 🕯راز شمع این است؛ برای همین در محراب ها و مکان های مقدس و شام غریبان هنگام دعا کردن شمع روشن میکنند و آرزو میکنند.
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| مداحی پویانفر در چایخانه حرم امام رضا(ع) @aqr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مغرور باش ؛ برایِ کسانی که ارزشت را انکار می کنند ... بی تفاوت باش ؛ برای کسانی که آرزوهایت را به تمسخر می گیرند ... فاصله بگیر ؛ از انسان هایِ بخیلی که چشمِ دیدنِ موفقیتت را ندارند ... و صبور باش ؛ برای کسانی که هنوز تو را نشناخته اند !!! تو نسخه ی نهاییِ آفرینشی ... فراموش نکن که از پسِ هر مشکلی بر می آیی ... دستانِ سبز و مقدست را به سمتِ هیچ کویری دراز نکن ... خودت را باور داشته باش ...
🐪 ای ساربان( ترکی )🐪 ای ساربان گَل بیردایان من کارواننان قالمیشام بیرخستیم،یول اوستیم،جسمیله جاننان قالمیشام اِقبالیمی سن پیلوسن هِی بو قطاری هِیلوسن رحم ایله باری بیر دایان من خانماننان قالمیشام بو قافلونده وارکسیم،چاتسا اونا یورقون سسیم منده قوشولام اِئلره ، اول مهرباننان قالمیشام داغلار بویی واردورغمیم، یاهِی لَر اولدی همدمیم ایندی یوواسیز بیر قوشام هر آشیاننان قالمیشام یازسا قلم بوسوزلری آغلار گورنلَر گوزلری گَلمور سسیم دردیم دیم آخر بیاننان قالمیشام گَلم قطارین زَنگینه ، کونلوم یانار آهنگینه بیلمم نجه آیریلمیشام اِئللرده ساننان قالمیشام دنیادی بیر غُربتسرا ، (نادر) اونا وِئرمه بها  ساتدون جَنانی بوغدیا باخ گور هایاننان قالمیشام 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌹 🌻🍃ده پند امام علی بن موسی الرضا علیه السلام: 🌻اول: در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند. 🌻دوم: تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است. 🌻سوم: در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیردرامور دنیا و آخرت درآن گرد آمده است. 🌻چهارم: به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد. 🌻پنجم: در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوع آن خودداری از آزار خویشاوندان است. 🌻ششم: به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کرم. 🌻هفتم: بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت یک نصفه خرما را مانند کوه احد بزرگ می کند. 🌻هشتم: حق الناس را رعایت کنید که دوستی محمدوآل محمد بدون آن پذیرفته نیست. 🌻نهم: ازبخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران میرسد، حذر کن. 🌻دهم: بسیارمراقب کردار خودباشید تا مورد تهمت واتهام قرار نگیرید،که در آن صورت حق ملامت ندارید. السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا«عليه السلام  
خبرنگار بگو از نگار من چه خبر از آن شکفته گل نوبهار من چه خبر نسیم قاصدکی را درون حوض انداخت ولی نگفت که از چشم یار من چه خبر نبرده است کسی سوی او پیام از من نگفته است که از حال زار من چه خبر بدون او شده ام در وطن غریب ترین همین بس است که از روزگار من چه خبر تو را به جان غریبان در سفر مانده بگو بگو که از آن تکسوار من چه خبر خبرنگار سکوت تو را نمی فهمم خبرنگار بگو از نگار من چه خبر؟
اصفهانیه با يه زن كارمند ازدواج ميكنه قرار ميزارن اصفهانیه خرجي خونه رو بده زنش كرايه خونه رو بعد از بيست سال زندگی مشترک زنش ميفهمه خونه ماله شوهرش بوده هر ماه كرايه خونه رو از زنش ميگرفته ميداده بابت خرجي خونه😅😂 درود به شرف هر چی اصفهانی😜
💫 يک استاد فلسفه سر کلاس به دانشجوهایش می گوید :«امروز ميخوام ازتون امتحان بگيرم ببينم درسهایی رو که تا حالا بهتون دادم رو خوب ياد گرفتید يا نه...!» سپس یک صندلی را در جلوی کلاس قرار می دهد و به دانشجوها می گوید : «با توجه به مطالبی که من تا به امروز به شما درس دادم، ثابت کنيد که اين صندلی وجود نداره!» دانشجوها به هم نگاه کرده و همه شروع به نوشتن مطالبی روی برگه می کنند. بعد از چند لحظه يکي از دانشجوها برگه اش را تحویل می دهد و از کلاس خارج می شود. روزی که نمره ها اعلام شد ، بالاترين نمره رو همان دانشجو گرفت !او فقط رو برگه اش یک جمله نوشته بود: «کدوم صندلی؟» @golchintap
📝 انگار که در حال نوشتن داستان زندگی ای که دوست میداشتم بودم، که ناگهان ورقه را از زیر دستم کشیدند و به من گفتند وقت تمام شده. انگار که برای جرمی که مرتکب نشده بودم، چندین سال زندانی بودم و تبرئه شدم و روز آزادی م به دلیل مشکلات اداری یک هفته عقب افتاده است. انگار که پناهنده به کشوری شده باشم و دو ماه بعد عزیزی در بستر مرگ افتاده باشد و تنها کلمه ای که میگوید نام من باشد و من نتوانم برگردم. انگار که چندین سال برای خرید وسیله ای تلاش کرده باشم و به ناگهان در خانه، همانجا که فکر کردم امن است، از من دزدیده باشند. انگار که با خانواده برای رسیدن به عشقی جنگیده باشم و در لحظه وصال، معشوقه ام مرا سر سفره عقد تنها گذاشته باشد. انگار که ماشینم را به تازگی از نمایندگی تحویل گرفته باشم و در ترافیک کسی از پشت محکم به سپر آن بکوبد. انگار که مجموعه اتفاقاتی باشم که خودم هیچ تقصیری در وقوع آن نداشتم اما مرا ناراحت کرده است، جایی ایستاده باشم که اسمش را اگر نشود بدشانسی نگذاشت قطعا نمیتوان خوشبختی گذاشت. انگار که شکل گیری وجودیت من تلاش برای رسیدن به هدفی باشد که آن چیزی که خودم بوجودش نیاورده ام و خودم عاملش نبودم، مانع رسیدن من به آن هدف شود. خسته تر از آنم که دوباره بلند شوم و دوباره بخواهم برای چیزی که ممکن است بدون هیچ دلیلی خراب شود تلاش کنم، انگار که زندگی ساکن گاهی برای آرام ماندن و نا امید نشدن، انتخاب ایمن تری ست. 👤 مهتاب خلیفپور