سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان
سلام بر سخن حق، سلام بر "قرآن"
به هفت آیهی "سبع المثانی"ات سوگند
تمام رحمت محضی، قسم به "الرحمان"
معلّقات معلّق شد و به زیر آمد
همین که نور تو آمد در آن زمان به میان
خِرَد به عُمق تو هرگز نمیرسد دستش
هزار معنی نازک شدهاست در تو نهان
اگر که چهره بدون نقاب بنماید
کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران
نسیم جنت حق میوزد ز آیاتش
بهشت را به تماشا نشین در این بستان
خزان گذشت بر اوراقِ خَلق و کهنه شدند
گذر نکرده بر اوراق او غُبار خزان
به پیش هیبت "فاتوا بمثله" ، فُصَحا
گرفتهاند سر انگشت عجز را به دهان
زبان به کام گرفتند جمله لال شدند
چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا" ، یزدان
بشر کجا و توان سخن چو او گفتن
زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان
نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله"
اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان
طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا"
طناب عرش الهیست گشته آویزان
نشستهاند همه انبیا بر این سفره
به لقمهای که بگیری از آن شوی لقمان
فدای نثر روانش شود هزاران نظم
که داده است پریشانی مرا سامان
هزار عُمْر شده صرف فهم او و هنوز
بدیع مانده معانی او و نحو بیان
هزار فتنه بیاید، هزار فتنه رود
به زیر سایهی قرآن نمیشوم نگران
*
چنان پُر است کتاب خدا ز وصف علی
شود علی، بشود این کتاب اگر انسان
ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟!
ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان
بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟!
علیست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان"
خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله"
که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان
به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد
که با ولایت او کامل است این بنیان
خلافت است فقط لایق علی آری
"لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن
کسی که شیعهی او نیست، غرق میگردد
علیست کشتی نوح و علیست کشتیبان
هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است
مُطَهَّر است نبی از خطا و از هذیان
بدون حُب علی، راه بدتر از چاه است
به کعبه نه، که رسد آخرش به ترکستان
علی الصباح قیامت خدات میپرسد
چه شد که بعد نبی ، "اتبعتم الشیطان"؟!
به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب"
ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان
علیست باب ورودیِ عِلمِ پیغمبر
گمان مکن که بُوَد شهر بی در و دربان
علیست سرّ "یدالله فوق ایدیهم"
که اوست آیتِ عظمای حق به عالمیان
علیست علّت جمع ضمیر "انفسنا"
به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان؟
علیست هادی امت پس از نبی به صراط
صراط نیست برای مُحبّ او لغزان
علیست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی
در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان"
علیست ساقی کوثر، علیست رحمت محض
و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان"
علیست صاحب علم کتاب و شاهد وحی
کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟!
علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند
به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان"
قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود
دو دست هر که زند دست جز بر این دامان
اگرکه تیغ به رویم کشند میمانم
نمیشوم ز مسیر غدیر، رو گردان
به حشر گرکه شفاعت کند گناه مرا
ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان
بگیر دست مرا بیقرارِ نام توأم
کویر خشک، منم من، تویی تویی باران
فقط ترنم نام تو جان دهد ما را
شبیه آبِ خنک در میان تابستان
*
سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم
عطش چه کرد که صار السماء مثل دخان
رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک"
خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان
فدای قاری قرآن که تشنه لب بود و
نداد جرعهی آبی کسی به آن عطشان
آهای شمر تو را ذرهای طهارت نیست
مزن بدون وضو دست خویش بقران
یه تیکه قشنگ توی شازده کوچولو بود که میگفت:
«جز با چشم دل نمی توان خوب ديد. آنچه اصل است از ديده پنهان است. ارزش گل تو به قدرعمری است كه به پايش صرف كرده ای!
انسان ها اين حقيقت را فراموش كرده اند، اما تو نبايد فراموش كنی. تو تا زنده ای نسبت به چيزی كه اهلی كرده ای مسئولی!»
یعنی میخوام بگم اگه کسی بهت وابسته شد تو خوشحالیش، ناراحتیش، غمش، شادیش، حال خوب و بدش مسئولی! چون اهلی تو شده! چون بهت وابسته شده..!
💜🌺💜🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥داستان رفتن به بهشت با دو کیلو شکر را بشنوید!
اگر واقعیت داشته باشد باید ما هم فکری به عاقبت خود کنیم! حتما ببینید و نشر دهید..👌
#حاج_حسن_خلج
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان کوتاه ( قالیچه ی سوخته )
♦️ مرد بازاری: هه این قالیچه که گوشش سوخته پیر مرد؟!! بدجوری هم سوخته ،فکر نکنم قابل تعمیر باشه…
صداپیشگان: مسعود صفری - علی حاجی پور- کامران شریفی - امیر مهدی اقبال - احسان فرامرزی
بازنویسی و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای یک شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
مولانا چقدر قشنگ میگه:
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد ؛
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد ؛
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران ؛
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد . . . ! ❤️
#مولانا
.
حسینی باش، نه هیئتی
زیرا اگر گرم هیئتی بشوید،
حسینتان را آنگونه که خود دوست داريد و باب ميلتان است میسازید و هرکس که با میل شما مخالف باشد
میگویید با امام حسین علیه السلام مخالف است.
ولی اگر حسینی باشید
هیئت و رفتارتان را بر مبنای
امام حسین علیه السلام میسازید،
هیئتی شدن کاری ندارد....
کافی است
ریش بگذارید و با پیراهن مشكی
از این هیئت به آن هیئت بروید،
حسینی شدن است که دشوار است.
آیت الله بهجت