eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
28.5هزار ویدیو
160 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر جهت انتقاد یا پیشنهاد @golchintap1
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی،،، بافتن یک قالیست. نه همان نقش و نگاری، که خودت میخواهی. نقشه را اوست، که تعیین کرده، نقشه را خوب ببین. نکند، آخر کار،،،، قالی زندگیت را نخرند.. https://eitaa.com/harfdl
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی در مریخ چیزی نیست که هرکسی دلش بخواد تجربه اش کنه 🔹محیط سر و خشک، بادهای وحشتناک، عدم محافظت در مقابل نور خورشید و … 🔹البته بیشترین کسانی که داوطلب رفتن بدون بازگشت به مریخ را داشتن سه نفرشون ایرانی بودن که باعث شد لقب شجاع بودن رو به ایرانی‌ها بدن البته فعلا این سفر بنا به دلایلی لغو شد..
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 💁♀ اگه می‌خوای همسرت عاشقت باشه بهتره در برخورد با او از کلمات و جملات، سنجيده استفاده کنی چون کلمات تاثير شگفت انگيزی دارند. مثلاً اگه به جای گفتن اينکه «چه غذای بی‌نمکی پخته‌ای!!!»، بگی: «غذا خيلي خوشمزه‌اس، فقط يه کم بی‌نمک شده!» چيزی از شما کم نميشه. 👈 جملات منفی فقط ارتباط شما رو از بين ميبره و باعث ناراحتی ميشه ..
وقتی "زندگی" چیز زیادی به شما نمی دهد به خاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید... آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از "خاک" بیرون آورده باشد...
گاهیم به جای دوستت دارم بهش بگو؛ خیلی مواظب خودت باش. بیا بغلم ببینم چته. اینقد خودتو اذیت نکن، من کنارتم. هوا سرده لباس گرم بپوش. دلم میگیره وقتی ناراحتیتو میبینم. پاشو بریم دور دور و آهنگ بخونیم. زود بخواب که فردا خواب نمونی. رسیدی بهم زنگ بزن..... قشنگـه مگه نـــه؟؟😍
جهانم تویی چنان دورت میگردم که هیچڪس به این زیبایی جهانگردی را تجربه نکرده است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...💞
سر و گوشش زیاد میجنبید. دخترخاله‌ی رجبعلی را میگویم، عاشق سینه چاک پسرخاله اش شده بود. عاشق پسرخاله‌ی جوان یک لا قبائی که کارگر ساده‌ی یک خیاطی بود و اندک درآمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبروئی نزد مردم. بدجوری عاشقش شده بود. آنگونه که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود. رجبعلیِ معتقد و اهل رعایت حلال و حرام نیز چندان از این دخترخاله بدش نمی آمد، اما عاشق سینه‌چاکش هم نبود. دخترخاله‌ی عاشق مترصّد فرصتی بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتاً به وصال او نائل شود. و این فرصت مهیا شد! آن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را در ظرفی ریخته بود و به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد. رجبعلی رسید به خانه‌ی خاله، در زد؛ صدای دخترخاله بلند شد: «کیه؟» و گفت: «منم، رجبعلی» و صدای دخترخاله را شنید که میگوید: «بیا داخل رجبعلی، خاله‌ات هم هست». رجبعلی وارد شد و سلام و علیکی با دخترخاله‌اش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دخترخاله در خانه تنهای تنهاست! تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب خانه قفل شده و دخترخاله هم.... با خودش گفت: «رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و به محضر خداوند عرضه داشت: «خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن» و توسط پنجره از آن خانه فرار کرد و برگشت به خانه‌ی خود تا استراحت کند. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است!! آری! چشم برزخی رجبعلی در اثر چشم‌پوشی از یک گناهِ حاضر و آماده و به ظاهر لذیذ باز شده بود و این چشم‌پوشی، آغازی شد برای سیر و سلوک و صعود معنوی "شیخ رجبعلی خیاط" تا اینکه کسب کند مقامات عالیه معنوی را. چه اکسیر ارزنده ای است این قاعده!! برای عارف شدن، نیاز نیست به چهل-پنجاه سال چله گرفتن و ریاضت کشیدن و نخوردن این غذا و ننوشیدن آن آشامیدنی. نه اینکه اینها بی اثر باشند، نه! اما "اصل" چیز دیگری است. بیهوده نبود که مرحوم بهجت تأکید میفرمودند بر این نکته که: راه واقعی عرفان «ترک گناه» است.
همه ميتونن كثيفى‌هاى وجود ديگران رو ببينن تو اونى باش كه طلاى وجودشون رو پيدا ميكنى...