4_5823373619220189012.mp3
3.94M
میلاد قربانی🎤
گیسو کمند (بندری مازندرانی😍)
.
مردی از دوستان امام صادق در طلب یافتن " اسم اعظم " بود و هر روز به خدمت آن حضرت میرسید و از امام میخواست تا حرفی از حروف اسم اعظم را به او تعلیم دهد، ولی امام صادق( ع) او را از این امر بر حذر میداشت و میفرمود : هنوز قابلیت و ظرفیت لازم را پیدا نکردهای! ولی آن مرد دست بردار نبود و هر روز خواسته خود را تکرار میکرد!
روزی امام صادق به او فرمودند:
امروز مقارن ظهر، به خارج از شهر برو و در کنار پلی که آنجا هست بنشین، صحنهای را در آنجا خواهی دید که باید بیایی و برای من بازگو کنی.
آن مرد به محل موعود رفت. چیزی از توقف او نگذشته بود که مشاهده کرد پیرمرد قد خمیدهای با پشتهی نسبتا بزرگی از خار و خاشاک آهسته به آن پل نزدیک شد و با زحمت بسیار، دو سوم از درازی پل را طی کرد. در همان اثنا مرد جوانی تازیانه بدست و سوار بر اسب از طرف مقابل قصد عبور از پل را داشت و آن پل بخاطر عرض کوتاه پل نمیتوانست در آن واحد دو رهگذر پیاده و سواره را از خود عبور بدهد.
جوان سوار به آن مرد کهنسال نهیب میزد که راه آمده را برگردد تا او از پل عبور کند! و پیرمرد به او میگفت که من دوسوم پل را پشت سر گذاشتهام و با این بار سنگین و ضعف جسمانی انصاف نیست که از من چنین توقعی داشته باشی بلکه انصاف حکم میکند که تو بخاطر جوانی و سوار بر اسب بودنت فاصله کوتاهی را که آمدهای بازگردی و راه را بر من سد نکنی.
جوان مغرور با شنیدن سخن پیرمرد، او را به تازیانه میگیرد و با نواختن ضربات پی در پی او را به عقبنشینی از پل وامیدارد! پیرمرد پس از رفتن سوار، دوباره با کوله بار سنگینی که بر دوش داشته راه رفته را مجددا طی میکند و پس از عبور از پل به طرف خیمهای که در آن حوالی بوه رهسپار میشود.
آن مرد که ستم آشکار جوان سوار را بر آن مرد سالخورده میبیند به محضر امام شرفیاب میشود و ماجرا را با ناراحتی برای حضرت تعریف میکند.
امام از او می پرسند: اگر تو حرفی از حروف اسم اعظم را میدانستی با آن جوان سرکش و مغرور چه میکردی؟
عرض میکند: به سختی ادبش میکردم به گونهای که تا پایان عمر آن را فراموش نکند!
امام فرمود: آن پیرمرد خارکنی را که دیدی از اصحاب سری ما بود و از اسم اعظم هم نصیب داشت ولی از آن برای مقابله با آن جوان استفاده نکرد و قابلیت خود را برای چندمین بار به اثبات رساند!
آن مرد وقتی که از حقیقت امر آگاهی یافت، به خواسته نابجای خود از امام پی برد و از آن پس درصدد تزکیه نفس برآمد و دیگر در مورد اسم اعظم با امام سخنی نگفت و دریافت که اگر قابلیت شنیدن اسرار را داشت، از او مضایقه نمیشد
📔در محضر لاهوتیان
#حجاب
#امام_زمان
↶【به ما بپیوندید 】↷
✍ @hekayate_quran
من بی حیا نیستم
💠روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را بدینگونه سیر نمایند. بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، آتش پرست ۳ قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت...
مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی...
مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد!
#حجاب
#امام_زمان
✍ @hekayate_quran
🌺👈پژوهشگر هلندی: کلمه «الله» آرامش بخش است
🌺یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند.
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند طی گفتگویی در این باره گفت: پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن میخوانند و یا کلمه "الله" را می شنوند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب میدهد.
وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق میکردم از بیماریهای مختلف روحی و روانی رنج میبردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.
این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه «الله» با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد. حرف لام که حرف دوم «الله» است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان میشود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه «الله» تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه میدهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب میشود.
#حجاب
#امام_زمان
↶【به ما بپیوندید 】↷
✍ @hekayate_quran
آدم های موفق... - @mer30tv.mp3
4.84M
صبح 10 مهر.
# گلچین_ تاپ _ترینها
Salar Aghili - Leylaye Man.mp3
8.81M
#سالار_عقیلی
🎶 لیلای من
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
Alireza Eftekhari Daramad 128.mp3
5.55M
🎼 سمن بویان
🎙 علی رضا افتخاری
سَمَن بویان غبارِ غم چو بنشینند، بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند، بستانند
به فِتراکِ جفا دلها چو بربندند، بربندند
ز زلفِ عَنبرین جانها چو بگشایند، بفشانند
به عمری یک نَفَس با ما چو بنشینند، برخیزند
نهالِ شوق در خاطر چو برخیزند، بنشانند
سرشکِ گوشه گیران را چو دریابند، دُر یابند
رخِ مِهر از سحرخیزان نگردانند، اگر دانند
ز چشمم لَعْلِ رُمّانی چو میخندند، میبارند
ز رویم رازِ پنهانی چو میبینند، میخوانند
دوایِ دَردِ عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند، در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند، بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند، میرانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند، ناز آرند
که با این دَرد اگر دربند درمانند، در مانند
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
Alireza Shemshaki - Bot Shekan (128).mp3
3.12M
🌼 نام اثر: من بخدا بت شکنت نیستم
وای تو نباشی دیگه من کیستم ❤️ ۰۰۰۰۰
🗣 خواننده: علیرضا شمشکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف عشق حق
حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت:
چرا به جای تحصیل علم چوپانی می کنی؟
چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه
دانشهاست یاد گرفته ام.
حكيم گفت: خلاصه دانشها چیست ؟
چوپان گفت پنج چیز است:
تا راست تمام نشده دروغ نگویم
تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
تا از عیب و گناه خود پاک نگردم
عیب مردم نگویم.
تا روزی خدا تمام نشده
به در خانهٔ دیگری نروم.
تا قدم به بهشت نگذاشته ام
از هوای نفس و شیطان غافل نباشم
حكيم گفت: حقاً که تمام علوم را دریافته ای
هر کس این پنج خصلت را داشته باشد
از آب علم و حکمت سیراب شده
🔔پوست انار را دور نریزید ⚠️
▫️پوست یک انار متوسط را به صورت خشک یا تازه، قطعه قطعه کنید و با 3 لیوان آب روی شعله کم بجوشانید تا جایی که یک لیوان از آن بماند.
▫️سپس آن را صاف کنید و به صورت نیم گـــــرم (ولرم) در همان روز به عنوان یک دهانشویه طبیعی مصرف کنید
+ این دهانشویه ؛ بوی بد دهان را رفع کرده، زخم های دهان و دندان را بهبود میبخشد و آفت دهـــــان و انواع عفونت های لثه را برطرف میکند 👌
میدونین تعهد چیه ؟
یعنی پای تصمیمی که وقتی حالتون خوب بوده گرفتین، وقتایی ام که حالتون بده بمونین !
#زیبا_بیاندیشیم