eitaa logo
شمیم گل نرگس
1.6هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
11 فایل
﴾﷽﴿ رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: مَن ماتَ و لَم یعرف امام زمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیةً هر كس بميرد در حالى كه امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى از دنيا رفته است. وسائل الشيعه، ج 16، ص 24 ارتباط با ما @shamim_golenarges
مشاهده در ایتا
دانلود
سید مجتبی علمدار سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ، بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. @gole_zahraa 👈
🌷🍃🌷🍃🌷 💢خیلی گناه میکنم، اما بلا نازل نشد❗️ 🌻حضرت شعیب میگفت: گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل میکند! 🔻یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده! 💚خداوند به حضرت شعیب وحی میکند که به او بگو اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی! 🔻آن فرد از حضرت شعیب درخواست نشانه میکند؟! 💚خداوند میگوید به او بگو که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام میدهد و هیچ لذتی از آنها نمیبرد! 🌺امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: ❎خداوند كمترين كاري كه درباره گناهکار انجام میدهد اين است كه او را از لذّت مناجات محروم مي‌سازد.! 📚منبع: معراج السعادة 🌷🍃🌷🍃🌷 @gole_zahraa 👈
🌷 خاطرات یک فراری 🌷 🌷 فصل سوم از عشق تا حوزه 🌷 🌷 قسمت اول 🌷 🌟 کار من عکاسی و فیلمبرداری بود 🌟 چند بار خواستم این کار را ، ترک کنم 🌟 چون پر از گناه و فساد بود 🌟 ولی حرفای مردم نمی گذاشت . 🌟 از آن طرف ، عشقم به دختر عمو ، 🌟 شدیدتر شده بود . 🌟 ولی هر کاری کردم ، 🌟 نتوانستم عمویم را ، 🌟 برای ازدواج با دخترش ، راضی کنم . 🌟 بعد از مدتی ، 🌟 با یک دختر دیگر ازدواج کردم . 🌟 و به علت یک سری مشکلات ، 🌟 ناچار شدم از شهرم بگذرم . 🌟 و با خانمم ، به قم سفر کنم . 🌟 روز آخر ماه شعبان ، 🌟 به سمت قم حرکت کردیم . 🌟 و روز اول ماه مبارک رمضان ، 👈 به قم رسیدیم . 🌟 و این ورود ما به قم ، 🌟 آغاز اتفاقاتی بسیار عجیب ، 🌟 و باور نکردنی بود . 🌟 نهم مرداد ۱۳۹۰ ، ساعت هفت صبح ، 👈 به قم رسیدیم . 🌟 دنبال مسافرخانه می گشتیم 🌟 تا به موسسه ای برخوردیم . 🌟 از آن موسسه ، 🌟 یک خونه کامل دوطبقه ، 🌟 برای ده روز ، تحویل گرفتیم . 🌟 خانمم را ، در خانه گذاشتم 🌟 تا استراحت کند . 🌟 و خودم به حرم آمدم . 🌟 بعد از زیارت و توسل ، 🌟 به حضرت معصومه گفتم : 🌸 خانم جان ! عزیز دلم ! 🌸 مرا پیش خودتان نگهدارید . 🌸 خواهش می کنم همین جا ، در قم ، 🌸 یک کار برایم جور کنید . 🌸 دیگر نمیخواهم به اهواز برگردم . 🌸 میخوام پیش شما باشم . 🌟 بعد از زیارت و ، 🌟 رفتم که دنبال خانه بگردم . 🌟 خانمم با خانم وصال طلب ، 👈 که مدیر موسسه بودند ، دوست شد . 🌟 خانمم بهش گفت : 🌹 ما به نیت ماندن در قم آمدیم 🌹 و الآن دنبال کار و خانه می گردیم . 🌟 خانم وصال طلب پرسیدند : 🍂 آقاتون چه کاری بلدند ؟ 🌟 خانمم گفت : 🌹 فیلمبرداری ، عکاسی ، میکس ، 🌹 کامپیوتر و... 🌟 خانم وصال طلب ، 🌟 با حاج آقای نبی نژاد ، 🌟 صاحب اصلی موسسه 🌟 و مسئول ستاد اقامه نماز حرم ، 🌟 صحبت کردند . 🌟 حاج آقا ، دنبالم فرستادند ؛ 🌟 و خواستند تا مرا ببینند . 🌟 بعد از معرفی و مصاحبه ، 🌟 گفتند : فردا خبرت میکنیم . 🌟 روز سوم خبر دادند که قبول شدم . 🌟 از روز چهارم ، درخود حرم مطهر ، 🌟 قسمت ستاد اقامه نماز ، 👈 مشغول به کار شدم . 🌟 بعداً فهمیدم ؛ 🌟 چند روز قبل از آمدن من ، 🌟 یک جوانی به نام ضمیری ، 🌟 کار فیلم و عکس و رایانه ستاد را ، 🌟 انجام می داد . 🌟 که اختلافی بین او و مدیر ستاد ، 🌟 پیش می آید ؛ 🌟 که باعث می شود . 🌟 به قسمت دیگر حرم برود . 🌟 و این چنین ، 🌟 جا برای من در حرم باز می شود . 🌷ادامه دارد...🌷 @gole_zahraa 👈
سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند؛ همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع، زکات می‌دهند.(55) و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است(56) إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ(55) وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ(56) 🌷سوره مائده🌷 @gole_zahraa 👈 یا ادرکنی
مظلوم دكتر بهشتي: آنهايي كه ولايت فقيه را قبول ندارند در هر مقامي كه باشند سرنگون خواهند شد. @gole_zahraa 👈
🍃🌸 آیت الله بهجت (ره) : 🔹چه مصائبی بر (عج) 🔷که مالک همه کره زمین است 🔹و تمام امور به دست او انجام 🔷می گیرد ، وارد می شود 🔹آن حضرت در چه حالی است 🔷و ما در چه حالی 🔹او در زندان است و خوشی 🔷و راحتی ندارد 🔹و ما چقدر از مطلب غافلیم‼️ @gole_zahraa 👈
‍ 🌷 آیت الله دستغیب (ره) : 🍁 در روایت آمده : اگر درجمعی ، شخصی دلش بشکند ؛ خداوند به احترام او به همه جمع نظر رحمت میکند ، ولو 20هزار نفر باشند. @GOLE_ZAHRAA 👈
سه چیزخیلی سخت است⁉️ 🌹استاد محمد علی جاودان: ✍امام (علیه السلام) فرمودند: سه چیز خیلی سخت است؛ که سومین آن به یاد خدا بودن است. 💠بعد از آن فرمودند که مقصود از یاد خدا کردن این نیست که تسبیح دست بگیری و سبحان الله و الحمدالله بگویی.البته این ذکر_خدا هست ولی آن ذکری که سخت است این نیست. 🚫ذکری که میگویم سخت است این است که وقت گناه خودت را نگاه داری! ❇️قرآن کریم می فرماید: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلا عَلَى الْخَاشِعِینَ《سوره بقره، آیه45》 🔅اگر می خواهی به نفست مسلط باشی، دلت و قلبت به گناه_نرود، چشمت گناه نکند و هرز نشود، اول وقت خوان باشید؛ دلت محکم خواهد شد. @gole_zahraa 👈 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
کیمیای آیت الله نخودکی برای (ره)👇 بعد از نمازهای واجب یك بار آیة الكرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی.👆 و بعد تسبیحات فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را می‌گویی .👆 و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی.👆 و بعد سه بار صلوات می‌گویی .👆 و بعد سه بار آیه مباركه؛ 👇 «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یجْعَل لَّهُ مخْرَجاً . وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یحْتَسِب وَ مَن یَتَوَكلْ عَلى اللهِ فَهُوَ حَسبُهُ إِنَّ اللهَ باَلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكلِّ شىْءٍ قَدْراً»؛‌(طلاق/2و 3) ( ترجمه👇 هر كس تقواى الهى پیشه كند خداوند راه نجاتى براى او فراهم می‌كند. و او را از جائى كه گمان ندارد روزى مى‌دهد، و هر كس بر خداوند توكل كند كفایت امرش را مى‌كند، خداوند فرمان خود را به انجام مى‌رساند، و براى هر چیزى اندازه‌اى قرار داده است.) را می‌خوانی این از كیمیا برایت بهتر است. @gole_zahraa 👈 مجله بشارت، ش 58،
🌷 خاطرات یک فراری 🌷 🌷 فصل سوم از عشق تا حوزه 🌷 🌷 قسمت دوم 🌷 🌟 همان شب که در حرم پذیرفته شدم ، 🌟 به پدرم پیام دادم که ما دیگه قم می مانیم و به اهواز برنمی گردیم . 🌟 و ایشان دعای خیر و توفیق برای ما کردند . 🌟 از فرداش ، به دنبال اجاره کردن خانه رفتم ؛ ولی پولی در بساط نداشتم 🌟 من با پانصد تومان ، به قم آمده بودم 🌟 بعد از جستجوی زیاد ، 🌟 خانه ای در آخر نیروگاه ، به قیمت ۱۵۰ هزار تومان اجاره و به شرط یک میلیون تومان قرض الحسنه ، از آقای خرمی گرفتم . 🌟 به پسر عمه صلاح زنگ زدم 🌟 و تقاضای قرض پول کردم 🌟 ایشان هم با مهربانی قرضم داد 🌟 خانه ای که گرفتیم ، نوساز بود 🌟 تازه کار گچ و ساختمانیش ، تمام شده بود . 🌟 ما هم ناچاراً ، با آن وضع ساکن شدیم . 🌟 چون هیچ پولی نداشتم ، 🌟 توانستم فقط یک موکت شش متری ، برای خانه بخرم . 🌟 آن موکت را در هال گذاشتم 🌟 و دیگر قسمت های هال ، اتاق ها و آشپزخانه ، بدون موکت ماندند . 🌟 خانه هنوز ، گازکشی نشده بود . 🌟 ما هم ، اجاق گاز و کپسول گاز نداشتیم . 🌟 به خاطر همین ، آقای خرمی به ما پکنیک داد تا با آن ، آشپزی کنیم . 🌟 ماه رمضان بود و هوا خیلی گرم بود 🌟 نه یخچالی داشتیم نه ظروف و نه هیچ وسایل دیگری 🌟 هر روز قبل از افطار ، 🌟 از میدان نبوت ، یخ می خریدم 🌟 تا چند روز ، سحری و افطارمون ، 🌟 نون و آب و رب گوجه بود . 🌟 از یکی از رفیقام پول قرض گرفتم 🌟 و به اندازه کل خانه ، موکت خریدم . 🌟 صبح که خواستم برای کارم ، به حرم بروم ؛ متوجه شدم که پول ندارم . 🌟 حتی به اندازه کرایه اتوبوس هم نداشتم . 🌟 شب قبل ، بابام بهم زنگ زد و گفت : 🌹 براتون یک چیزایی فرستادیم . 🌹 برو از توشه راه آهن تحویل بگیر . 🌟 منم گفتم چشم . 🌟 در اتوبوس نشسته بودم . 🌟و در فکر کرایه اتوبوس بودم . 🌟 و اینکه چه بهانه ای بیاورم . 🌟 از آن طرف ، بی خیال وسایلی که بابام فرستاده ، شدم . 🌟 چون برای آوردن وسایل ، باید ماشین بگیرم که پول نداشتم . 🌟 آهی از ته دل کشیدم 🌟 و به حضرت معصومه س توسل کردم . 🌟 ناگهان ، حواسم به رادیوی اتوبوس رفت ؛ که مجری گفت : 🌷 اگر مشکلی برای شما پیش آمد ؛ 👈 این ذکر را بگویید : 🌷 ربّی إنّی مغلوب فانتصر 👈 ( سوره قمر ) 🌷 یعنی خدای من ! 🌷 من شکست خوردم خودت کمکم کن 🌟 من ناخداگاه ، بدون اینکه حواسم باشد ، مدام این ذکر را تکرار می کردم . 🌟 به حرم رسیدم 🌟 می خواستم از اتوبوس پیاده شوم 🌟 به راننده گفتم : 🌹 آقا صبر می کنید تا بروم از خودپرداز ، پول دربیاورم ؟! 🌟 راننده گفت : 🌸 نمی خواهد بعداً بده 🌟 من نیز پیاده شدم و شماره پلاک اتوبوس را برداشتم که بعداً پولش را بدهم . 🌟 در موسسه حریم نماز ، مشغول کار و تایپ بودم که ناگهان زنگ تلفنم به صدا درآمد . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 @gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوری 🎥ببینید 💐لحظاتی قبل پیکر مطهر دو در ارتفاعات پنجوین عراق توسط گروههای تفحص شهدا کشف گردید. 🕊شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @gole_zahraa 👈
🌷 داستان پسری به نام شیعه 🌷قسمت اول 🌟 من هشت سالم بود . 🌟 پدر و مادرم سنی بودند . 🌟 یک روز در بازار ، 🌟 مشغول خرید بودیم ؛ 🌟 که از مسجد شیعیان ، 🌟 صدای حاج آقایی از بلندگوی مسجد 👈 پخش می شد . 🌟 حاج آقا در منبر ، مشغول سخنرانی بود 🌟 که ناگهان شنیدیم 🌟 اسم کتابهای ما سنی ها را می برد 🌟 هر روایتی که می خواند ؛ 👈 از کتاب ما بود . 🌟 پدرم خیلی تعجب کرد . 🌟 ناگهان تصمیم گرفت ؛ 👈 که وارد مسجد شود . 🌟 مادرم با ترس گفت : 🌸 حمید داخل نشو خطرناکه 🌸 ممکنه بلایی سرت بیارن 🌟 پدر گفت : 🌷 نترس عزیزم ، زود میام 🌟 نیم ساعت گذشت ولی بابا نیامد 🌟 رفتم داخل دنبالش ؛ 🌟 از دور دیدم 🌟 که با حاج آقایی صحبت می کرد . 🌟 نزدیکتر شدم 🌟 پشت پدرم ایستادم 🌟 شلوارش را محکم گرفتم 👈 و با دقت به حرفهاشون ، 👈 گوش می دادم . 🌟 شنیدم حاج آقا با پدرم 🌟 درباره خلیفه ها و حضرت علی و حضرت زهرا ، صحبت می کردند . 🌟 حاج آقا گفت : 🌹 من اهل سنت را دوست دارم 🌹 مثل برادرام و شاید بیشتر ؛ 🌹 اما خودت بگو 👈 آیا پیامبر بالاتر است یا خلیفه ها ؟ 🌟 پدرم گفت : 🌷 خوب معلومه که پیامبر بالاترند 🌟 حاج آقا گفت : 🌹 به نظر شما ، 🌹اگر حرف پیامبر با حرف خلیفه ها ، 🌹 در تناقض قرار گرفت ، 👈 کدوم را قبول می کنی ؟ 🌟 پدر بی معطلی گفت : 🌷 خوب معلومه دیگه ؛ 🌷 حرف پیامبر ، حرف خداست . 🌟 حاج آقا گفت : 🌹 مگر پیامبر ، بارها نفرمودند 👈 که بعد از من ، علی ولی شماست ؟ 🌟 پدر گفت : 🌷 چرا حق با شماست . 🌟 حاج آقا گفت : 🌹 پس چرا هنوز جسد پیامبر روی زمین بود که آن دو خلیفه ، بر سر خلافت ، با انصار جلسه گرفتند ؟ 🌹 مگر بعد از غدیر ، 🌹 کسی در جانشینی امام علی علیه السلام شک داشت ؟ 🌟 پدر گفت : 🌷 البته که نه 🌟 حاج آقا دوباره گفت : 🌹 خب مورد دیگه 🌹 مگر پیامبر نگفتند 🌹 که هر کس حضرت زهرا را آزار دهد 🌹 مرا آزار داده 🌹 و هرکس مرا آزار دهد ، 🌹 را آزار داده است . 🌟 پدر گفت : 🌷 بله درسته ، در روایات ما هست 🌟 حاج آقا گفت : 🌹 مگر حضرت زهرا آخر عمرشان ، 🌹 بعد از اینکه درِ خانه اش را آتش زدند 🌹 و خودش را بین در و دیوار ، فشردند 🌹 و میخِ در ، به سینه اش فرو کردند 🌹 و فرزندش محسن را سقط نمودند 🌹 مگر ایشان نگفتند 🌹 که من از خلیفه اول و دوم ، 👈 راضی نیستم ؟ 🌹 مگر حضرت زهرا نگفتند 👈 که آنها مرا اذیت کردند ؟ 🌟 پدرم گریه اش گرفت 🌟 و سرش را به زیر انداخت و گفت : 🌷 بله این روایت هم در کتابهای ما آمده ...🌷ادامه دارد...🌷 @gole_zahraa 👈
تفسیر سوره یس آیات 28-29.mp3
1.4M
📚تفسیر سوره یس آیات 29_28 استاد قرائتی @gole_zahraa 👈
1_39108946.mp3
5.61M
🎧 سرود بسیار زیبا و شنیدنی❣ 🎼 قراره کار تو دلبری باشه.... 🎤 سیدمهدی میرداماد 💠 @gole_zahraa 👈
زمین چشم تماشا شد امام عسگری آمد بهشت آرزوها شد امام عسگری آمد هوای سامره گلپوش از عطر نفسهایش گل ایمان شکوفا شد امام عسگری آمد ولادت امام حسن عسکری مبارک @gole_zahraa 👈
داستان  سیب‌زمینی‌های بدبو معلم یک کودکستان به بچه‌های کلاس گفت که می‌خواهد با آن‌ها بازی کند. او به آن‌ها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدم‌هایی که از آن‌ها بدشان می‌آید، سیب‌زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه‌ها با کیسه‌های پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه بعضی‌ها ۲ بعضی‌ها ۳، و بعضی‌ها ۵ سیب زمینی بود. معلم به بچه‌ها گفت تا یک هفته هر کجا که می‌روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند. روز‌ها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه‌ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب‌زمینی‌های گندیده. به علاوه، آن‌هایی که سیب‌زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه‌ها راحت شدند. معلم از بچه‌ها پرسید:«از اینکه یک هفته سیب زمینی‌ها را با خود حمل می‌کردید چه احساسی داشتید؟» بچه‌ها از اینکه مجبور بودند، سیب‌زمینی‌های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند. آن‌گاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی، این چنین توضیح داد:«کینه آدم‌هایی که در دل دارید و همه جا با خود می‌برید نیز چنین حالتی دارد. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می‌کند و شما آن را همه جا همراه خود می‌برید. حالا که شما بوی بد سیب زمینی‌ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، پس چطور می‌خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟» @gole_zahraa 👈
اگر غیبت کرده است، این غیبت ماست نه غیبت او... این ما هستیم که چشمان خود را بسته ایم، این ما هستیم که آمادگی نداریم. چمران @gole_zahraa 👈
مداحی آنلاین - تو خونه ی آسمون دوباره خورشید اومد - مهدی سلحشور.mp3
4.2M
🌸 (ع) 💐تو خونه ی آسمون دوباره خورشید اومد 💐عاشقای صاحب الزمان عید اومد 🎤مهدی سلحشور 👏 سرود @gole_zahraa 👈
💮حضرت (مدظله العالی): آدم دارای ولایت این است كه: 🔻"ولیّ" را بشناسد، 🔻فکر "ولیّ" را بداند، 🔻با "ولیّ" همفکر بشود، 🔻عمل "ولیّ" را بشناسد، 🔻با "ولیّ" هم عمل بشود، 🔻دنبال او راه بیفتد، 🔻خودش را فکراً و عملاً پیوسته با "ولیّ" بکند، این شخص با_ولایت است. 📗طرح كلي انديشه اسلامي در قرآن، ص۵۶۳👆
ای فرزندان آدم! اگر رسولانی از خود شما به سراغتان بیایند که آیات مرا برای شما بازگو کنند، (از آنها پیروی کنید؛) کسانی که پرهیزگاری پیشه کنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خویش و دیگران بکوشند)، نه ترسی بر آنهاست و نه غمناک می شوند.(35) يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَىٰ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(35) 🌷سوره عراف🌷 @gole_zahraa 👈
چرا ما سخن خداوند را نمی شنویم؟ شما خود، کتاب مقدس هستید. در اعماق وجود شما یک نجوای آرام و کوچک وجود دارد. اگر کمی ساکت شوید، اگر اندکی از هیاهوهای دنیا فاصله بگیرید، از آنجا راهنمایی خواهید شد. خدا هنوز سخن میگوید، او سخن گفتن را متوقف نکرده است. او مغرض نیست اینگونه نیست که او با موسی و عیسی و محمد صحبت کرده باشد و با شما صحبت نمیکند. او دارد با شما هم اندازه محمد صحبت میکند. تنها تفاوت این است که محمد آماده بود گوش کند، و شما آماده نیستید. محمد ساکت و در دسترس بود و شما نیستید. در دسترس بودن نسبت به آن صدای هدایت گر و طبیعت درون، همان چیزی است که من آن را مراقبه مینامم 👤اوشو داما پادا_ جلد ۱ فصل سوم @gole_zahraa 👈
هدانا (3).mp3
4.84M
🔊 مداحی | 💐میره قدم قدم دلم سامرا 💐حرم کنار سفره کرم امام عسکری 🎤 حسین_طاهری 🌸 (ع) اللهم_عجل_لولیک_الفرج @gole_zahraa 👈
🌷 داستان پسری به نام شیعه 🌷 قسمت دوم 🌟 حاج آقا : پس ببین برادر ، 🌟 اونا ( خلیفه اول و دوم ) 🌟 حضرت زهرا رو اذیت کردند وطبق اون حدیث ، خدا و پیامبرش رو هم اذیت کردند. 🌟 پس چطور پیرو کسی باشیم 🌟 که خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر رو اذیت کردند 🌟 ولی از اون طرف 🌟 امام علی که تا آخر عمر عاشق زهرا بود 🌟 و خدا و پیامبر و حضرت زهرا و همه مردم حتی خلیفه ها ، ازش راضی بودن ، باید خونه نشین بشه و حکومت بیفته دست نااهلان و دشمنان اسلام ؟! 🌸 بعد از اون شب ، پدرم خیلی تغییر کرده بود ، 🌸 همیشه در حال تحقیق بود 🌸 و بعضی وقتا با مادرم جلسه میگذاشت 🌸 مادرم ، خیلی بابام رو دوست داشت 🌸 و بیشتر از یک شوهر ، برای پدرم احترام و ارزش قائل بود. 🌸 همیشه مثل دوتا رفیق صمیمی بودند 🌸 باهم شادی می کنن و باهم غمگین میشن 🌸 هر کدوم زودتر پای سفره می نشست 🌸 اجازه نمی داد غذا بخوریم تا دیگری هم بیاد 🌸 مامان ، هیچ کاری بدون اجازه بابام انجام نمی داد 🌸 و کاری نمی کرد که بابام اذیت بشه 🌸 به همین خاطر در هر کاری ، 🌸 با پدرم مشورت می کرد 🌸 و در سختیها به پدرم کمک می کرد 🌸 حتی در این تحقیقات . 🌸 بعدها فهمیدم درباره شیعه و سنی داشتند تحقیق می کردند . 🌸 یه شب که از خواب پریدم ، چراغ اتاق پدرمو روشن دیدم 🌸 از لای درِ نیمه باز ، داشتم نگاه می کردم و به حرفاشون گوش می دادم 🌸 پدر به مادرم می گفت : 🌟 اینا به ما دروغ گفتن 🌟 و ما کورکورانه فقط تقلید می کردیم . 🌟 اهل سنت واقعی ، همین شیعه ها هستند نه ما. 🌟 کسانی که واقعا به سنت پیامبر و اهل بیتش عمل می کنن ، شیعیان هستند نه ما . 🌟 کسانی که اهل بیت پیامبر رو دوست دارن شیعه هستند نه ما. 🌟 ما فقط اسممون اهل سنته. 🌟 ولی واقعا نیستیم 🌟 چون خلاف سنت پیامبر عمل می کنیم 🌟 چون تابع سنت خلفا و حنبلی و شافعی و مالکی و ابن تیمیه و یه مشت عالم بی سواد هستیم... ⚜ ادامه دارد ... ⚜ نویسنده:حامد طرفی @gole_zahraa 👈
تفسیر سوره یس آیات 30-33.mp3
2.7M
📚تفسیر سوره یس آیات 30-33 استاد قرائتی @gole_zahraa 👈 ان شاءالله باقرآن محشور شود
علیه السلام فرمود: بد آدمی است آن که دارای دو چهره و دو زبان می‌باشد؛ دوست و برادرش را در حضور، تعریف و تمجید می‌کند، ولی در غیاب و پشت سر، بدگوئی و مذمّت می‌نماید که همانند خوردن گوشت‌های بدن او محسوب می‌شود، چنین شخص دو چهره اگر دوستش در آسایش و رفاه باشد حسادت میورزد و اگر در ناراحتی و سختی باشد زخم زبان می‌زند. «بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۳، ح. ۱۴» @gole_zahraa 👈
🌷 خاطرات یک فراری 🌷 🌷 قسمت سوم 🌷 🌟 مشغول تایپ بودم 🌟 که ناگهان تلفنم زنگ زد . 🌟 گفتم : سلام 🌟 گفت : الو سلام ، حامد کجایی ؟ 🌷 گفتم : سلام علیکم من سر کارم 🌷 بفرمایید شما ؟ 🌸 گفت : منم عمو فرشاد ، الآن کجایی ؟ 🌟 منم با خوشحالی گفتم : 🌷 عمو جان خوبید ؟! من حرمم . 🌸 گفت : میدانم که حرمی ، 🌸 بگو کجای حرمی ؟! 🌸 ما هم حرمیم . 🌟 من یک لحظه جا خوردم 🌟 داشت اشکم سرازیر می شد . 🌟 هم خوشحال بودم و هم ناراحت . 🌟 ناراحت بودم ، چون ؛ 👈 نه پولی داشتم نه وسایل پذیرایی... 🌟 با این حال گفتم : 🌷 عموجان دقیقاً کجایید ؟! 🌷 خودم میام پیشتون . 🌸 گفت: درب شماره یک 🌟 من هم به سرعت ، 🌟 به طرف درب شماره یک ، رفتم . 🌟 از دور که عموفرشاد را دیدم 🌟 دلم خیلی لرزید . 🌟 همدیگر را بغل کردیم . 🌟 خانم و عروسش هم باهاش بودند . 🌟 پس از احوالپرسی ، 🌟 همان جا به پدرم زنگ زد . 🌟 عمو فرشاد به پدرم گفت : 🌸 الو یونس ، سلام 🌸 من پیش حامدم ، 🌸 شکر خدا خوبه ، 🌸 کاری باهاش نداری ؟ 🌟 بابام از پشت گوشی به عمو گفت : 🌹 بی زحمت با حامد به راه آهن بروید 🌹 و وسایلش را تحویل بگیرید . 🌟 عمو و خانم ها را ، 🌟 با ماشین خودشان ، به خانه بردم . 🌟 عمو فرشاد ، 🌟 خانم ها را دم در خانه ما پیاده کرد . 🌟 و گفت : 🌸 با حامد می رویم راه آهن 🌟 از شنیدن این حرف ، جا خوردم 🌟 می دانستم راه آهن ، پول می گیرند 🌟 که من نداشتم . 🌟 به خاطر همین ، مخالفت کردم 🌟 و به عمو گفتم : 🌷 نه عمو جان ! 🌷 شما زحمت نکشید لطفا 🌷 من خودم فردا وسایل را می آورم . 🌟 ولی عمو اصرار کرد که الآن برویم . 🌟 خانمها را تحویل زنم دادم . 🌟 و به طرف عمو برگشتم . 🌟 به طرف راه آهن حرکت کردیم 🌟 مستقیما پیش مسئول توشه رفتم 🌟 و گفتم : آقا پولش چقدر می شود ؟ 🌟 به دفتر و رسید نگاه کرد و گفت : ☘ هیچی حساب شده . 🌟 من از شنیدن این حرف ، آرام شدم . 🌟 انگار آب سردی روی سرم ریختند 🌟 با خودم گفتم : 🌷 دمت گرم بابای خوبم 🌷 که آبروی مرا خریدی . 🌟 مثل اینکه یک وزنه چند کیلویی ، 🌟 از روی دوشم برداشتند 🌟 و با خیال راحت ، 🌟 به طرف وسایل رفتم . 🌟 وسایل را ، 🌟 روی سقف ماشین عمو گذاشتیم 🌟 که ناگهان کارگر توشه گفت : ☘ آقا انعام نمیدی ؟ ... 🌷 با ترس و تعجب گفتم : انعام ؟! 🌷 أنعام برای چی ؟! مگه چکار کردی ؟ 🌟 سپس علکی دستم را ، 🌟 توی جیبم بردم 🌟 که مثلا دنبال پول می گشتم 🌟 اما عمو فرشاد پیش دستی کرد 🌟 و دو هزار تومان به طرف داد . 🌟 سپس به طرف منزل رفتیم . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 @gole_zahraa 👈
سلام خاطری یک فراری قسمت اول ودوم در کانال هست
🌷پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: 💠ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است هر که آن را قرائت کند: ۱) اگر گرسنه باشد سیرگردد ۲) اگر تشنه باشد، سیراب گردد ۳) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد ۴) اگر عزب باشد، کند ۵) اگر ترسان باشد، امنیت یابد ۶) اگر مریض باشد، عافیت یابد ۷) اگر زندانی باشد، نجات یابد ۸) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود ۹) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد ۱۰) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند 📚منبع: ﺍﻟﻤﺼﺒﺎﺡ ﮐﻔﻌﻤﯽ، ﺹ۱۸۲ @gole_zahraa 👈