eitaa logo
شمیم گل نرگس
1.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
11 فایل
﴾﷽﴿ رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: مَن ماتَ و لَم یعرف امام زمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیةً هر كس بميرد در حالى كه امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى از دنيا رفته است. وسائل الشيعه، ج 16، ص 24 ارتباط با ما @shamim_golenarges
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ سؤال: چطور ممکن است که بعضی از امامان در کودکی به امامت برسند؟ 🔊 حجت الاسلام والمسلمین قرائتی: 📝 پاسخ: ✍ بعضی از امامان ما در کودکی امام شدند. یکی از آن‌ها امام جواد(علیه‌السلام) بود، یکی هم امام زمان(علیه‌السلام) است و سؤال این است که آیا بچه می‌تواند امام بشود، یا نه؟ این فلش کامپیوتر جواب امامت امام زمان(علیه‌السلام) است. یک سانت در یک سانت است. حالا بچه‌ی سه ساله وجود کاملی است. این یک سانت در یک سانت است. دوم اینکه فلز است. عقل و شعور هم که ندارد. همین فلش کامپیوتر وصل به یک کامپیوتر که شد، در فاصله‌ی چند لحظه صدهزار صفحه‌ی کاغذ از اون فلز به این فلز منتقل می‌شود. این را چه کسی ساخته است؟ انسان! یعنی بشر چیزی ساخت که در چند لحظه صدهزار صفحه از آن فلز به این فلز، از آن جماد، به این جماد منتقل می‌شود. وقتی انسان می‌تواند یک چنین کاری بکند، خدای انسان نمی‌تواند علم امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را به یک بچه‌ی سه ساله منتقل کند؟ انسان علم را از فلز به فلز منتقل می‌کند. خدا نمی‌تواند علم را از انسان به انسان منتقل کند؟ این را من برای (علیه‌السلام) گفته‌ام. برای امام جواد(علیه‌السلام) هم همینطور است. @gole_zahraa 👈
🌟 وحشیانه پاشو گذاشت روی سینه من 🌟 و چاقو رو به سمت من پایین می آورد 🌟 ناگهان محافظم علی سر رسید 👈 و جلوش رو گرفت 🌟 با هم درگیر شدند 🌟 بعد از چند لحظه 🌟 چند نفر دیگه به کمک اون مرد عرب اومدند و ما مجبور شدیم فرار کنیم 🌟 ناگهان درب یه خونه ای باز شد 🌟 و حدود ده نفر از اونجا بیرون اومدند و به طرف ما می دویدند 🌟 خیلی ترسیده بودم 🌟 نه از پشت راه فرار داشتیم نه از جلو 🌟 آن ده نفر که به ما رسیدند ، ایستادند 🌟 اون عقبیا هم رسیدند 🌟 از خدا کمک خواستم و شهادتین گفتم 🌟 یک نفر از همون خونه 🌟 سرشو بیرون آورد و داد زد : 🍎 بیاین اینجا بیاین داخل 🌟 آروم و با ترس به اون ده نفر نگاه می کردم و از وسطشون عبور کردیم 🌟 ما داخل خونه شدیم 🌟 و اونا با اون تبهکاران درگیر شدند 🌟 بعد از یک ساعت ، 🌟 اونا رو دست بسته داخل خونه کردند 🌟 و توی اتاق زندونی شدند 🌟 یه آقایی با لباس عربی وارد شد 🌟 صورتش رو با چفیه قرمز مخفی کرده بود 🌟 چفیه رو برداشت و سلام کرد 🌟 ناگهان علی ذوق زده شد و بغلش کرد و گفت : 🌹 باورم نمیشه این محمد خودمونه 🌟 منم خوشحال شدم و بغلش کرد 🌟 افراد خونه رو معرفی کرد و گفت : 🌹 شما در امان هستید 🌹 این دوستان همه شیعه اند 🌹 منو از دست آلمانیا نجات دادند 🌟 گفتم : مگه چه اتفاقی افتاده؟ 🌹 گفت : همون طور که امر فرمودید 🌹 در مورد حادثه روز برائت ، تحقیق کردیم 🌹 ما رفتیم سفارت آلمان 🌹 فهمیدیم که فرماندهی نظامی آل سعود ، در اون حادثه ( برائت از مشرکین) به عهده یک افسر آلمانی بنام ژنرال اولریخ وِگِنِر بوده 🌹 بیشتر کشته ها ، مربوط به روزهای پس از حادثه است 🌹 چون این افسر کثیف و ماموران سعودی، اجازه مداوای مجروحین حادثه رو در بیمارستان ها ندادند. 🌟 گفتم : مگه در اون حادثه ، چند نفر شهید شدند؟ 🌟 محمد سرشو پایین انداخت و با چشمانی خیسِ اشک گفت: 🌹 402 نفر که همه شون مردم عادی و بی دفاع بودند 🌹 اون نامردا حتی به زنان و جانبازان هم رحم نکردند 🌹 متاسفانه اکثر شهدای حادثه از زنان بودند 🌟 گفتم : وای خدای من 🌟 اینا دیگه چقدر پست فطرتند 🌟 کمی مکث کردم و گفتم : راستی زخمی چی؟ 🌟 چند نفر زخمی شدند؟ 🌹 گفت : حدود 649 نفر 🌟 گفتم : رحیم چرا کشته شده؟ 🌹 گفت : ما در مورد اون یارو آلمانیه که باهاش مناظره کردید داشتیم تحقیق میکردیم 🌹 تا اینکه لو رفتیم و ما مجبور شدیم فرار کنیم... ♨ ادامه دارد ♨ 🌸 داستان پسری به نام شیعه 🌸 فصل دوم 🌸 قسمت چهاردهم @gole_zahraa 👈
تلنگر؛ ✍🏻پیرمرد داخل حرم دستی کشید روی پای جوانی که کنار او نشسته بودو گفت سواد ندارم برایم زیارتنامه میخوانی تاگوش دهم؟ جوان باکمال میل پذیر فت و شروع کرد به خوانـدن زیارت نامه السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .... وسـلام داد به معصومیـن تا امام عسکری(ع). جوان با لبخندی پرسیـد: پدرم امام زمانـت را میشناسی؟ پیرمرد جواب داد:چرا نشناسم؟ ه جوان گفت: پــس سلام کن. پیرمـرد دستش را روی سینـه اش گذاشت و گفت : ✍🏻 السَّلامُ عَلَیْکَ یا حجة بن الحسـن العسکری💚 جوان نگاهی به پیرمرد کرد و لبخند زد و دست خود راروی شانه پیر مرد گذاشت وگفت: «و علیک السلام و رحمـة الله و برکاتة» مبادا کنارمان باشد و او را نشناسیم @gole_zahraa 👈
🌹🌹🌹 حضرت آیت‌الله بهجت_قدس‌سره : عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به شخصی فرمود: خود را درست کن، ما به سراغت می‏آییم. ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نِقاب دیدار ما از آن حضرت است. _در محضر بهجت، ج۳، ص۲۵۷ •| اللهم عـجل لولیڪ الفـرج 🌿 @gole_zahraa 👈
🌺لحظه لحظه عمرتون معطر به 🍃عطرصلوات برحضرت محمدص 🌺وآل محمد 🌺اللهمَّ صَلِّ علُى مٌحُمٌدِِ 🍃وَالُ مٌحُمٌدِ 🌺وعجل فرجهم 🌺در پناه _عج 🍃روز و روزگارتون پر از نعمت و خیر و برکت و سعادت 🌺 @gole_zahraa 👈
🗓 ‏تقويم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نجومی 🗓 به💠 شنبه 💠 خوش آمدید🌸🍃 ☀️ ۷ دی ١۳۹۸ خورشيدی 🌙۱ جمادب الاولی ۱۴۴۱ قمری 🎄 ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹ @GOLE_ZAHRAA 👈
✨ذکر روز "شنبه"✨ "۱۰۰مرتبه" 🍃🌸ياربّ العَالمَِين🌸🍃 🌸ای پروردگار جهانیان 🌸 ✨ذکر روز شنبه✨ 🍃موجب بی نیازی می‌شود 🍃 @GOLE_ZAHRAA 👈
بسم الله الرحمن الرحیم روز قیامت که چشم_دلمان به حقایق باز میشود بابت هر ساعتی که بیاد خدا نبوده ایم حسرت میخوریم *قدر این روزها و لحظه ها رو بدونیم* چه آرام میگیرند قلبها با یاد خدا این ذکر زیبا رو باهم تکرار می کنیم *سبحان الله وبحمده* *سبحان الله العظیم* بر زبان آسان و بر ترازوی اعمال سنگین *حالا تکرارش کن* @gole_zahraa 👈
به برگ نگاه کن وقتی داخل جوی آب می‌افتد خود را به جریان آن می سپارد و می رود ... من تمام زندگی ام را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپرده ام … چون میدانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور حضرت دوست دارد پس از افت و خیزهایش هرگز دل نگران نمیشوم. من ،آرامش برگ را دوست دارم ... چون برایم ایمان و توکل راستین را یادآوری میکند @gole_zahraa 👈
🌹 ما رو اونقدر تعقیب کردند 🌹 تا آخر مارو گرفتند و زندانی کردند 🌹 توی زندان با سه تا خانم ایرانی 👈 هم سلولی بودیم 🌹 وضع اونا خیلی ناجور بود 🌹 اون بی غیرتا خانما رو اذیت می کردند 🌹 اجازه حجاب بهشون نمیدادند 🌹 پیراهن خودمون رو بهشون دادیم 🌹 با یه پارچه هایی 👈 موهای خودشون رو پوشونده بودند 🌟 گفتم : اون خانما کی بودن؟ 🌟 چطور از اونجا سر در آوردن ؟ 🌹 گفت : اون خانما رو بعد از اون کشتار وحشیانه ، دزدیده بودند و هیچکسی نمی دونست 🌹 هر سه تاشون ایرانی بودند 🌹 هیچ کس از مفقود شدن اونها خبر نداشت 🌹 اگر بلایی سرشون می اومد هیچکس خبردار نمیشد 🌹 اونا برای اینکه مارو عذاب بدن 🌹 هر ساعت یک نفر می اومد توی زندان و خانما رو اذیت می کرد 🌹 و ما هربار با اونا درگیر می شدیم 🌹 تا اینکه دفعه آخری تصمیم گرفتیم فرار کنیم 🌹 به خانما چاقو دادیم و گفتیم 👈 اگر یارو اومد طرفتون اونو بکشید 👈 ما هم میریم نگهبانان بیرون رو میکشیم 🌹 نقشه رو اجرا کردیم و فرار کردیم 🌹 اما درب سفارت قفل بود 🌹 با نگهبانان درگیر شدیم و در رو باز کردیم 🌹 رحیم مارو بیرون کرد و خودش همونجا موند و در و قفل کرد تا دستشون به ما نرسه 🌹 اون به تنهایی با آلمانیا درگیر شد و من هرچه صداش زدم، بیرون نیومد 🌹 در حین فرار با این دوستان برخورد کردیم 🌹 کمکمون کردند و مارو به این خونه آوردند. 🌟 گفتم : حالا خانما کجان؟ 🌹 گفت : خانما رو تحویل سفارت ایران دادیم 🌟 گفتم : خدا رو شکر که حالت خوبه 🌟 اما از اون آلمانیه چی فهمیدی؟ 🌹 گفت : کدومشون ؟ 💫 فرمانده نظامی آل سعود 💫 یا اون مناظره ایه؟ 🌟 گفتم : اون که باهاش مناظره کردم 🌹 گفت : اسمش بیلیان گالر هست 🌹 تا چندسال پیش برای آل سعود جاسوسی می کرد 🌹 متاسفانه یکی از پرونده هایی که پیدا کردیم ، پرونده پدر شما بود 🌟 منم با تعجب گفتم : پدر من ⁉... ♨ ادامه دارد ♨ 🌸 داستان پسری به نام شیعه 🌸 فصل دوم 🌸 قسمت پانزدهم @gole_zahraa 👈
📜حکایت 💠امام باقر عليه السّلام فرمود: در زمان حضرت هود عليه السّلام عدّه‏ اى گرفتار قحطى شدند، آنان نزد هود رفتند تا دعا كند خداوند باران رحمتش را نازل كند، در اين هنگام پير زنى بد زبان و فحّاش از منزل هود خارج شد و گفت: چرا هود براى خودش چنين دعايى نمى‏كند؟ مردم گفتند: ما را به نزد او ببر، گفت: او اكنون در ميان مزرعه مشغول آبيارى است، به آنجا برويد، ما نزد او رفتيم، هود هر قسمتى را كه زراعت مى‏كرد مى ‏ايستاد و دو ركعت نماز مى‏خواند، در اين هنگام هود متوجه آنان گشت و گفت: حاجت شما چيست؟ گفتند: ما براى حاجتى آمديم ولى چيزى شگفت انگيزتر از حاجت خود مشاهده كرديم. گفت: چه ديديد؟ گفتند: پير زن بد زبان و فحّاشى را ديديم كه از منزلت خارج شد و بر سر ما فرياد كشيد. فرمود: او همسر من است و من دوست دارم كه سالها زنده بماند. گفتند: اى پيامبر خدا! چرا خواهان طول عمر او هستى؟ گفت: زيرا هيچ مؤمنى نيست، جز آنكه كسى را دارد كه اذيّتش كند، من هم خدا را شكر مى‏كنم كه اذيّت‏ كننده ‏ام را زير دستم قرار داده، و اگر چنين نبود كسى بدتر از او بر من مسلّط مى‏شد. 📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص 287-288 @gole_zahraa 👈
هیچ مصیبتی رخ نمی‌دهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت می‌کند؛ و خدا به هر چیز داناست(11) مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(11) سوره التغابن @gole_zahraa 👈