eitaa logo
گل‌خوشبو
389 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
558 ویدیو
38 فایل
﷽ 🔻کانال رسمی علیرضا خوش قامت🔺 👈نویسنده و مجری تخصصی کودک و نوجوان در جشن های شاد🎊 و پر محتوای ملی و مذهبی و... جهت هماهنگی و رزرو برنامه: @Alirezakhoshghamat 09139084993 جهت خرید کتاب مبلغ کودک: @Morteza_safikhani ادمین کانال: @MFATEHI20
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خداوند نخواهد گذشت!! تا الان شنیده‌اید که رهبر معظم انقلاب بگویند خدا از فلانی نخواهد گذشت؟!؟ 📍پس مسئله خیلی مهمه که آقا اینجوری صحبت می‌کنند... ┄┅─✵💝✵─┅   🌿کانال گل خوشبو🌿       @golekhoshboo ╰━═⊰🍃🌼🍃⊱═━╯
روز عرفه روز بخشیده شدن گناهان و روز نیایش و روز بارش چشم‌های خاکیان بر شما آسمانیان خاکی نشین مبارک باد پیشاپیش التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ «کودکان آخرالزمانی» ❌ خانواده‌های به اصطلاح مذهبی که پیامبر از آنها متنفر است... ┄┅─✵💝✵─┅   🌿کانال گل خوشبو🌿       @golekhoshboo ╰━═⊰🍃🌼🍃⊱═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مصرف کتامین توسط ثروتمندترین بی خدای جهان 🔺اگر بخواهیم از اینکه یک‌انسان به چه سطحی از افسردگی می‌رسد که از کتامین (داروی افسردگی مقاوم به درمان با افکار و رفتارهای خودکشی حاد وعوارضی مثل اعتیاد) استفاده می‌کند بگذریم، باید بگویم زندگی انسان هایی که پول دارند و خدا ندارند بسیار سرد و تاریک است. 🔹هیچ ثروتی نمی‌تواند جایگزین خدا و زندگی بر اساس فطرت الهی انسان شود،هیچ پول وشادی نمی‌تواند جایگزین بهجت وسرور انسان مؤمن شود ، هیچ قدرت مادی نمی‌تواند قدرت لا حول ولا قوه الا بالله یک انسان موحد شود 🔹ودر آخر می‌گویم تعداد صفر هایی دارایی ایلان‌ماسک ها هر چقدر هم زیاد شود جایگزین نمازی که قلب مارا سرشار از آرامش می‌کند نمی‌شود، چقدر ایلان ماسک فقیر تر از کسانی است که با یاد خدا به آرامش میرسند
بگو که چرخش این روزگار دست علی ست که نبضِ هر چه دلِ بی قرار دست علی ست زمان جنگ صدا از کسی نمی آید میان معرکه ها ابتکار دست علی ست بگو فرار کنند آن همیشه ترسوها چه غم؟ که در عوضش ذوالفقار دست علی ست بهشت و دوزخ ما با علی گره خورده ست ببین که در دو جهان اختیار دست علی ست به غیر شاه نجف رو مزن به هیچکسی بیا که تا اَبدُ الدَهر ،کار دست علی ست 🔸شاعر: احسان_نرگسی
به فرزندت بگو مولای ما یک پهلوان بوده بگو در جنگ با دشمن همیشه قهرمان بوده بگو مولای ما با اینکه جنگ‌آورترین مرد است ولی با دوستان خیلی کریم و مهربان بوده همیشه روی دوشش گرم بازی بوده‌اند، آری به فرزندت بگو مولا رفیق کودکان بوده بگو مولای ما با این که حاکم بوده، هروعده غذای سفره‌اش تنهای تنها شیر و نان بوده بگو هر شب به شانه می‌کشیده  نان و خرما را فقیران را غذا می‌داده ، فکر دیگران بوده برای خادم خود می‌خریده رخت نو ، اما عبای وصله‌دارش آبرو بخش جهان بوده بگو وقتی پیمبر با خدا صحبت نمود آن شب صدای صحبت مولای ما در آسمان بوده شبی که مشرکان در نقشه‌ی قتل نبی بودند بگو مولای ما در خواب حتی جان‌فشان بوده به فرزندت بگو نقل مسیحی‌های نجران را که مولا طبق قرآن بر پیمبر همچو جان بوده بگو مولای ما بر قلب‌ این مردم حکومت کرد بگو مولای ما تنها امیر مومنان بوده 🔸شاعر: سعیده_کرمانی
🟩《جور استاد به ز مهر پدر》: 🔹️در زمان‌های دور که شکل زندگی مردم با حالا خیلی فرق داشت ، درس خواندن و باسواد شدن کار بسیار سخت و دشواری بود که از عهده‌ی هرکسی برنمی‌آمد. در آن دوره بچه‌ها باید به مکتبخانه می‌رفتند تا سواد خواندن و نوشتن و سواد دینی به آن‌ها آموخته شود. دانش آموزان هر روز باید درس‌شان را می‌خواندن تا فردا به سوالات استاد پاسخ دهند. در غیر این صورت تنبیه در انتظارشان بود. در یکی از شهرها مکتب خانه‌ای بود با استادی بسیار باسواد و فرزانه و آشنا به علوم زمانه‌ی خود. تنها اشکال استاد این بود که چون خیلی پیر و کم حوصله بود ، حوصله بازیگوشی و کم کاری بچه‌ها را نداشت و با کوچکترین نافرمانی بچه‌ها را به شدت تنبیه می‌کرد و حتی گاهی به فلک می‌بست. (وسیله‌ای چوبی که به کمک آن پای دانش آموز را ثابت نگه می‌داشتند و استاد می‌توانست با ترکه به کف پای دانش آموز بزند). به همین دلیل هر روز وقتی بچه‌ها به خانه بازمی‌گشتند از دست استاد نزد پدر و مادران‌شان شکایت می‌کردند و از آن‌ها می‌خواستند آن‌ها را به استادی خوش اخلاق‌تر و مهربان‌تر بسپارند. تا این‌که خانواده‌ی چند تا از بچه‌ها استاد دیگری یافتند که قبول کرد آن‌ها را به شاگردی بپذیرد. ولی خانواده گروهی از شاگردان دوست داشتند فرزندان‌شان نزد استاد پیر بمانند. استاد جدید که می‌دانست این دانش آموزان نزد استادی بزرگ شاگرد بودند ، دلیل خانواده‌ها را برای تغییر استاد پرسید و فهمید که آن‌ها فقط به خاطر اخلاق تند استاد و تنبیه دائم به سراغ او آمده‌اند. استاد جدید تصمیم گرفت کمترین تکلیف را به آن‌ها بدهد و کمترین سوال و جواب را از این دانش آموزان داشته باشد. شاگردان استاد جدید که خیلی خوشحال بودند اغلب در مکتبخانه با بازی ، خوشگذرانی و تفریح اوقات خود را سپری می‌کردند و در کل خیلی به این گروه از دانش آموزان خوش می‌گذشت. تا این‌که پایان سال تحصیلی فرارسید بچه‌هایی که در مکتب خانه‌ی استاد پیر درس خوانده بودند و تلاش بیشتری کرده بودند قادر به خواندن و نوشتن بودند. ولی بچه‌های مکتب خانه استاد مهربان و جوان که تمام سال را به بازیگوشی سپری کرده بودند از حداقل سواد و حساب هم بهره نبرده بودند و یک سال خود را به هدر داده بودند. اینجا بود که خانواده‌ها فهمیدند جور استاد ، به ز مهر پدر. عید بر شما عزیزان مبارک😊🌹💫