السلام علی شهدای #کربلا ❤️❤️
سلام به دوستان ✋
امروز هم به مدد شهدا ، کارمون رو شروع میکنیم...
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
« نگہ داشتن یاد #شهدا ، کم تر از #شهادت نیست ... »
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸🍃
🍃
#سلاممهربانبابایدنیا🌸
دلم برات تنگ شده، به تو سلام میدم چون میدونم جواب سلامم رو میدی😔
وهمین جوابت دلم رو آروم میکنه.❤️
🍃
🌼🍃#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
بــہ نـیّـت
برادرشهیدمان مےخوانیم 🌹
#صـ۳۲۵ـفحه 📚
🍃﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾🍃
🌺هدیه به امام زمان (عج)🌺
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#شهیدانه
#یادمان_باشد
یـادمان باشد #شهیدان زنده اند
تاابد اِستـــاده وپاینـــده اند
یــادمان باشداگرکوبنــده ایم
بانفس های #شهیدان زنــده ایم
یادمان باشدکه ما دل شسته ایم
با #شهیدان دست پیمان بسته ایم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#صبحتون_شهدایی 🌺
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌺🌴💐🕊🥀🕊💐🌴
#با_شهدا
خدایا کمک کن
اگر در صف #شهدا غایبیم،
در صف پیام رسانان راهشان
#غایب نباشیم ...
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹🥀🕊🌷🕊🥀🌹
#عاشقانه_های_شهدا
طی عملیات #تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو #شهید پیدا شد...
یکی از این #شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود.
لباس زمستانی هم تنش بود و سر #شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت
معلوم بود که #شهيدِ دراز کش #مجروح بوده است. خوب، پلاک داشتند، #پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است.
555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم #پلاک گرفته اند.
معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند #پلاک می گرفتند.
اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن #شهیدی که نشسته است، پدر است و آن #شهیدی که درازکش است، #پسر است...
#پدری سر پسر را به دامن گرفته است...
#شهدای_والامقام
#سیدابراهیم_اسماعیل_زاده
پدر
و #سیدحسین_اسماعیل_زاده
پسر است
اهل روستای باقر تنگه بابلسر..
کاش از ما نپرسند که بعد از #شهدا چه کردیم...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
•👀🌿🕊•
شهدایے زندگے ڪردن به؛↓
←پروفایل شهدایی
نیست...😉
اینڪه همون شهیدے ڪه من
عڪسشو پروفایلمو📲 گذاشتم↓✨
🌱 چے میگه مهمه...🙃
🌱چے از من خواسته مهمه☺️
🌱راهش چے بوده مهمه😞
🌱چطورزندگےمیڪرده مهمه✌️
🌱باڪے رفیق بوده مهمه🦋
🌱دلش ڪجاگیربوده مهمه🍁
🌱چطورحرف میزده🍂
🌱چطورعبادت میڪرده:(💔
صلوات بفرس مومن..:)
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
#شهیدانه
با #شهدا بودن سخت نیست
با #شهدا ماندن سخته.....
مثل #شهدا بودن سخت نیست
مثل #شهدا ماندن سخته.....
راه #شهدا یعنی
نگه داشتن آتش در دستانت.....
شادی روح #امام_راحل و َهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🍀🌺🌸🌺🍀💐
#طنز_جبهه_ها
#حوری
چشم باز کرد خودش را روی تخت بیمارستان دید
بدنش کرخت بود و چشماش خوب نمی دید
فکری شد که #شهید شده و حالا در بهشت
و هنوز حالش سر جا نیامده تا بلند نشود و تو دار و درخت های شلنگ تخته بزند و میوه های بهشتی بلمباند و تو قصر های زمردین منزل کند
پرستاری که به اتاق امده بود متوجه او شد
اومد بالا سرش. مجروح با دیدن پرستار اول چشم تنگ کرد و بعد گفت:
«تو حوری هستی»
پرستار که خوش به حالش شده بود که خیلی زیباست
و هم احتمال میداد که طرف موجی شده و به حال خودش نیست ریز خنده ای کرد و گفت
«بله من حوری هستم»
مجروح باتعجب گفت:
«پس چرا اینقدر زشتی»
پرستار ترش کرد و سوزن را بی هوا در باسن مبارک مجروح فرو برد
و نعره ی جانانه مجروح در بیمارستان پیچید .
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_مرتضی_جاویدی
✫⇠قسمت :3⃣2⃣
#نیمه_پنهان_ماه
✍ به روایت همسر شهید
✏️ ... همان روز هر چهار خانواده به سمت فسا حرکت کردیم. فقط خانواده آقای بنی اسد به داراب رفتند. وقتی من به روستای جلیان رسیدم همه ناراحت شدند و فکر کردند برای مرتضی مسئله ای پیش آمده و زمانی که دیدند برادر ایشان همراه من است خیالشان راحت شد.
✏️در آن عملیات غمی مجدد در گوشه قلبم جای گرفت. و آن هم شهادت حسین اسلامی و آقای بنی اسد بود. واقعا برایم مشکل بود دوباره باید به اهواز برمی گشتم و جای خالی آن عزیزان را حس می کردم .
✏️چند روز بعد از عملیات آقا مرتضی به مرخصی آمد و پس از چند روزی به من گفت: فعلا شما همین جا بمانید بعد می آیم و شما را با خود می برم.
من موافقت کردم . من با وجودی که در فسا بودم فکرم اهواز بود. اگر من می رفتم آقا مرتضی مجبور بود که هر شب به منزل بیاید چون من می ترسیدم و خانه امنیت کافی نداشت.
✏️حسن سکونت در هتل همین امنیتش بود . یادم هست قبل از شهادت حسین اسلامی و آقای بنی اسد, مردان هر چهار خانواده نوبت گذاشته بودند که هر شب یک نفرشان به منزل بیایند تا آن خانه خالی از مرد نباشد.
✏️یک بار برای آقا مرتضی ماموریتی پیش آمد، (آقای بنی اسد و اسلامی همه به ماموریت رفته بودند) و به آقای بدیهی سفارش کرد سعی کن بچه ها را تنها نگذاری.
✏️در این فاصله که آقا مرتضی به ماموریت رفته بودند چند روزی بود که آقای بدیهی حتی یک بار هم سری به منزل نزد .در آن زمان باران به شدت می بارید و ما نفت هم نداشتیم .
✏️هواپیماهای عراقی هم که مرتب شهر را بمباران می کردند. زینب هم به شدت مریض شده بود و شرایط مشکلی برای همه ما به وجود آورده بود . وقتی که آقا مرتضی به خانه آمد و با این مشکلات مواجه گردید خیلی ناراحت شد و به ما گفت:
مگه آقا رضا به خانه نیامده؟
- نه اصلا نیامده!
- من که به ایشان گفته بودم بچه ها را تنها نگذار.
✏️بعد از آن زینب را به دکتر برد و هر چه نیاز داشتیم خریداری کرد و به منزل آورد. بعد که به آقا رضا این مسئله را گفته بود ایشان فکر کرده بود که منظور آقا مرتضی بچه های گردان بوده است و به همین خاطر بوده که به منزل نیامده!
✏️یاد دارم که بعد از شهادت بچه های فسا چه ساکنین هتل و چه آن منزل که داخلش بودیم, هر موقع که به فسا می آمد به من می گفت به خانواده حاج محمود، حسین و جلیل اسلامی، اکبر نور افشان, کرامت رفیع و .... سری زده ای؟
من هم به شوخی به او می گفتم؟ نه من که بیکار نبودم.
✏️راستش را بخواهید من دیگر خود را جزیی از همسران آن عزیزان می دانستم و در درون قلبم با آنها متصل شده بودم. مگر می توانستم که آنها را نبینم. مرتب احوال همدیگر را می پرسیدیم.
✏️بعضی مواقع آقا مرتضی من را به فسا می برد و شب در خانه حاج محمود و با دیگر شهدا در کنار آنها سپری می کردیم.
✏️تقریبا من دیگر در فسا ساکن شده بودم و خود آقا مرتضی به منطقه می رفت و هر چهل روز به طور متوسط چند روزی به مرخصی می آمد و می رفت.تا این که قبل از عملیات کربلای 4 به روستا آمد و مابقی وسایلی را که در اهواز داشتیم به فسا آورد.
✏️در آن مرخصی موفق شد مقداری وام بگیرد تا بتواند زمینی را که داشت بسازد. حقیقتا ما تا آن زمان منزل شخصی از خودمان نداشتیم. آن روز به منزل آمد پول را به من داد و گفت: این پول نزد شما باشد تا من هفته دیگر بیایم و شروع کنیم به ساختن خانه...
✏️عصر همان روز به همراه آقایان بدیهی و آزادی به اهواز رفتند . هنگام خداحافظی زینب خواب بود . می خواست او را بیدار کند من موافقت نکردم, چون این قدر به پدرش وابسته بود که هر وقت از منزل بیرون می رفت تا مدتی پشت سرش گریه می کرد و بهانه می گرفت. به ایشان گفتم: شما که قصد دارید هفته دیگر برگردید سعی کنید او را بیدار نکنید.
✏️به هر صورت که بود او را در خواب بوسید و رفت. بعد از رفتن آقا مرتضی، زینب مریض شد. من در آن موقع به یاد خوابی افتادم که خود آقا مرتضی دیده بود .او به من گفت: خواب دیده ام زینب مرده است...
📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط)
کانال سنگر شهدا
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_مرتضی_جاویدی
✫⇠قسمت :4⃣2⃣
#نیمه_پنهان_ماه
✍ به روایت همسر شهید
✏️بعد از رفتن آقا مرتضی، زینب مریض شد . من در آن موقع به یاد خوابی افتادم که خود آقا مرتضی دیده بود . او به من گفت: خواب دیده ام زینب مرده است...
✏️خیلی ترسیدم. سریع زینب را به فسا و دکتر بردم. بعد از آن به منزل دایی ام رفتم. در همان موقع آقا مرتضی با من تماس گرفت و از زینب احوالپرسی کرد.
یادم می آید که در آن روز باران شدیدی هم می بارید به طوری که همه کوچه و خیابان ها پر از آب شده بود. از او پرسیدم: مگر نمی خواهید به فسا بیایید؟
-برای چه بیایم؟
- ساخت خانه یادتان رفته؟
-الان نمی توانم چون قرار است عملیات بشود.
بعد از کمی صحبت کردن خداحافظی کردیم و من به جلیان رفتم.
✏️بعد از چند روزی از رادیو شنیدم که در منطقه جنوب عملیات شده ، خیلی به فکر فرو رفتم. بعد از حدود چهار روز به منزل دایی ام در فسا رفتم. تا ببینم, مرتضی تماس گرفته یا نه و دقیقا در همان روز تلفن کرد. بعد از احوالپرسی به من گفت:خواب دیده ام زینب حالش بد است!
-درست است دوباره زینب حالش خوب نیست.
-شما شب آنجا بمان دوباره با شما تماس می گیرم.
✏️همان شب مجددا با من تماس گرفت و به من گفت: خبری به شما می گویم و می خواهم فعلا به کسی چیزی نگویید. علی مفقود شده! [ازاده گرانقدر علی جاویدی برادر مرتضی]
این خبر واقعا مرا ناراحت کرد. آنقدر که گریه ام گرفت ولی در آن محیط خودم را کنترل کردم و فردای آن روز به روستا برگشتم. حدود سه چها روز بعد از این ماجرا پدر و مادر آقا مرتضی از این موضوع باخبر شدند.
✏️بعد از عملیات کربلای 4 تا زمان شهادتش من دیگر او را ندیدم. فقط دو مرتبه تلفنی با من صحبت کرد. بار دوم روز 6 بهمن ماه سال 65 بود[دو روز قبل از شهادتش] که من به او گفتم: آقا مرتضی این بار خیلی سفرت طول کشیده مگر نمی خواهید بیایید, دلمان برایتان تنگ شده است می خواهیم چهره ات را ببینیم !
با خنده گفت:مگر شما تلوزیون نگاه نمی کنید، همین چند روز پیش عکس مرا داخل آن انداحتند[مصاحبه ای که شهید اوینی با ایشان انجام دادند]. فعلا نمی توانم بیایم چون همین روزها یک عملیات دیگر در پیش داریم اگر سالم ماندم حتما به شما سری می زنم.
✏️من در آن زمان باردار بودم و در پایان صحبت مرا قسم داد و گفت:
تو را به خدا مواظب خودت باش انشاءالله بعد از تولد بچه شما را به اهواز بر می گردانم.
بعد از من خواست گوشی را به زینب بدهم. در آن زمان زمان, زینب در سن و سالی نبود که بتواند حرفی بزند. هر چه آقا مرتضی بلند حرف می زد تا بلکه جوابی از زینب بشنود موفق نمی شد. طوری بلند حرف می زد که ما در فاصله حدود یک متری فریادهای او را می شنیدیم. او مرتب می گفت: آهای بابا زینب جوابم بده!
✏️من گوشی را گرفتم و به آقا مرتضی گفتم: مگر سر کوه هستی که این طور داد می زنی، مگر زینب می تواند حرف بزند.
گفت:من دلم می خواهد صدای زینب را بشنوم خیلی دلم برایش تنگ شده است. دو ماه است که او را ندیده ام.
دوباره گوشی را به زینب دادم ولی باز او هیچ حرفی نزد و فقط به گوشی خیره شده بود.
آخرین جمله ای که آقا مرتضی به من گفت این بود که: از شما خواهش می کنم که بچه را خوب تربیت کنی و به خاطر خدا صبر داشته باشی. و با ما خداحافظی کرد...
✏️آن شب با این جمله آقا مرتضی خوابم نبرد و مرتب این جمله آخر را در ذهنم مرور می کردم و هر چه سعی می کردم که بفهمم منظور او از این حرف چه بود متوجه نمی شدم. فردای آن روز به اتفاق زینب به روستا برگشتیم. اصلا حال و روزخوبی نداشتم حتی توان نداشتم که بتوانم کارهای خانه را انجام دهم.
✏️بی اختیار البوم عکس را برداشتم و آن را ورق زدم هر عکسش را که نگاه می کردم کوهی از غم و اندوه بر دوشم سنگینی می کرد و بی اختیار اشک از چشمانم جاری می شد...
📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط)
کانال سنگر شهدا
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
السلام علی شهدای #کربلا ❤️❤️
سلام به دوستان ✋
امروز هم به مدد شهدا ، کارمون رو شروع میکنیم...
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
« نگہ داشتن یاد #شهدا ، کم تر از #شهادت نیست ... »
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
بــہ نـیّـت
برادرشهیدمان مےخوانیم 🌹
#صـ۲۷٦ـفحه 📚
🍃﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾🍃
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#شهیـــدانہ🌹
#شهیدمحسنحـجـجـے🥀
امام زمان ارواحنافداه منتظر شماستــ،
قلب خود را پاڪ ڪنید
و همچنان محڪم و استوار بر عقیده و ایمان خود باشید
و زمان را براے ظهور حضرتش آماده و مهیا سازید.
مگر نمیبینی ڪہ ظلم سراسر گیتے را فرا گرفتہ
و مهدے فاطمہ ارواحنافداه سرباز مےطلـــبد...
#اللهـمعجــللولیڪالفرج🤲🍃
❣صبحتون شهدایی❣
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#سلام_امام_زمانم 💚
سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا؟ این دل بیمار کجا؟
کاش در نافلهات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا؟ عبد گنه کار کجا؟
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
خدایا شهادت در راه خودت را نصيب و روزي ما قرار بده که شهيد هميشه زنده است و ما با شهادت خود اجازه نميدهيم كه يزيدهاي زمان و جنايتكاران ، به اسلام و قرآن توهين كنند و ما ساكت باشيم ، چون ما در دامان مادراني پرورش داده شدهايم كه شهادت را وسيلهای براي پيروزي حق بر باطل ميدانند .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #غلامعلی_جعفری
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💚🌺
دلبسته عشقیم و گرفتار شماییم
معشوق دل مایی و ما یار شماییم
آنخیلشھیدانهمهشاگردشمایند
ما به پیــکار، پیِ کارِ شماییم
#امام_خامنه_ای
#رهبرانه 💝
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──