eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.6هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علی شهدای ❤️❤️ سلام به دوستان ✋ امروز هم به مدد شهدا ، کارمون رو شروع میکنیم... طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛ « نگہ داشتن یاد ، کم تر از نیست ... » 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای عهد.mp3
1.78M
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰                ﷽ در نافله‌ات نام مرا هم ببری که تو کجا عبد گنه‌کار کجا با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار و هــر روز🕊📿 ❣ دعای_عهد بخون... ❀❀❣ 🎙با صدای الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🔸 میگن آدم ها خیلی شبیه کتاب هایی که میخوانند میشوند! خوشا آن‌کس ڪه قران را فـرا گیرد.. 🌹 رفیق ...! نزار خاک بخوره روی میز و طاقچه ' اگه میخوای بنده واقعی برای خدا باشی بخون و عمل کن.. بعد شبیه اونی میشی که خدا میخواد قطعا کسی که با قرآن انس بگیره و رفیق بشه، هیچوقت احساس تنهایی نمیکنه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺🕊 تـــلاوت آیات‌ قـــــرآن ڪریــم؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ شهید حمید باکری🌿 📚                         🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌به امام زمان (عج) پناهنده شو نجاتت میده..! امام_زمان❤ استاد_دانشمند🌱 العجل، یا منتقم فاطمه الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها.. 🤲🏻 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰حضور رهبر معظم انقلاب در منزل شهید مسیحی آرمن آودیسیان. ۱۳۹۶/۱۰/۱۳ 🍃🌹🍃 ‌ 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1435369476Ccd1f20d599 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید والامقام مرتضی دادگر🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 نام پدر : سید حسین تاریخ ولادت :1345/10/22 محل ولادت: ساری_ روستای اسبورز_ استان مازندران تاریخ شهادت : 1365/10/22 محل شهادت : شلمچه محل شهادت: عملیات کربلای 5 تاریخ تدفین : 1374/05/07 مزار : امامزاده جبار روستای اسبورز   ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🪴🌾🪴🌾🪴🌾🪴🌾🪴🌾 🔰زندگینامه شهید سید مرتضی دادگر 💐🍃شهید اولین فرزند خانواده بود. در آغوش گرم خانواده ای مومن و خدادوست ، اهل علم و دانش ، با اوضاع اقتصادی نسبتاً خوبی که از تلاش های بی وقفه ی والدینی معلم در مدارس علم و دانش تامین میشد به رشد و شکوفایی رسید . 🌹🍃ایشان، با والدین بسیار مهربان و صمیمی رفتار می کرد. احترام و ادب آن ها را بسیار رعایت می نمود. رفتارش با آنان برابر با موازین قرآنی بود . همانگونه که در قرآن می خواند ، با آنان رفتار می نمود . ☘✨افکار و عقاید ، شخصیت و مطالعه اعلامیه های حضرت امام ، در تغییر شخصیت روح و جسم او بسیار موثر بود . او با تامل و اندیشیدن متاثر می شد . از جمله خصلت های خوب رفتاری و شخصیتی ایشان که سبب تاثیرپذیری خانواده خصوصاً مادر می شد این بود که او اصلاً اهل تظاهر نبود . با خانواده ، خیلی صمیمی بود و سعی می کرد که کارهای خیر خود را ناشناخته و محفی انجام دهد همچنین نماز یومیه اش را هیچ گاه ترک نمی کرد . این خصوصیات  وی مادر را متعجب می نمود . 💥🌱با فراگیر شدن نهضت امام خمینی با انقلاب اسلامی آشنا شد و به صف مبارزان و آزادی خواهانی که به جهت سرکوبی رژیم شاهنشاهی ، راهپیمایی می رفتند، حضور پیدا می کرد و دوستان را به اسلام دعوت می نمود و در توزیع اعلامیه فعال بود . 🌟ایشان بسیج را نهادی ثروتمند برای پیشبرد انقلاب اسلامی می دانست از این رو به عضویت این نهاد در آمد و در زمینه های مختلفی همکاری و فعالیت داشت از جمله بر نامه های فرهنگی مساجد و حسینیه . 🦋 او طی 2 مرحله ، یکی آموزشی در ۱۳۶۵/۲/۲۵ الی ۱۳۶۵/۴/۱۶ و از پایان آموزشی الی ۱۳۶۵/۱۰/۲۲ از سپاه ساری ، لشکر ۲۵ کربلا ، با عضویت بسیجی به منطقه شلمچه اعزام شد . 🌼🌿مجموع مدت حضور در جبهه : 8 ماه یک دفعه ، در فاو بر اثر اصابت خمپاره ، از ناحیه دست و راست مجروح شد . عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : والفجر 8 🥀🕊مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت : تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۲ در شلمچه ، عملیات کربلای ۵ ، به درجه رفیع شهادت نائل آمد . 🥀🥀تاریخ تشییع و محل خاکسپاری : پیکر پاک و مطهر ایشان در ۱۳۷۴/۵/۷ بعد از ۹ سال مفقودیت ، در امامزاده جبار روستای اسپورز خاکسپاری شد . 🌻🕊خاطرات یا ویژگی های بارز شهید: در توصیف سجایای شخصیتی و اخلاقی ایشان ، همرزم ایشان ـ مصطفی صداقت ـ با بیان مطالب و خاطره ای نقل می کند : در جبهه که بودیم ، روز به روز ایمان و اعتقاد ایشان افزوده می شد. روزهای آخر، همچون مولایش حسین، عرفانی و معنوی تر می شد تا جایی که من یادم هست خیلی انسان پاکی بود و این پاکی او در سایه توکل ، توسل ، تهجد و دوری از محرمات و ترک مکروهات و عمل به مستحبات بود. او انسانی پاک، والا مقام، مومن، از سلاله حضرت زهرا بود و از این رو همه همرزمان به ویژه فرماندهان خیلی او را دوست داشتند. یادم می آید قبل از عملیات برای شرکت کردن در عملیات بسیار بی تابی می کرد و با میل و شوق فراوان می خواست، قدم بردارد و با دشمن مبارزه و جنگ کند. آن شب شور و شوقی بسیار ستودنی داشت. 🕊💫او که با مولایش اباعبدالله پیمان بسته بود، خود را آماده پذیرش همه چیز کرده بود و با آغوشی باز و سبک بالانه به ضیافت معبود خویش شتافت.  روحش شاد و یادش گرامی🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻 💐🕊شهیدی که قرض هایم را داد 🌱 بسیار خواندنی👇👇👇 سید منصور حسینی عضو گروه تفحص شهدا ست. او در مراسم تشییع پیکر یکی از شهدای تفحص شده به مازندران آمد و در مراسم تشییع شهید، خاطراتی را گفت که برای مردم عادی بسیار عجیب بود، اما برای آنان که با شهدا آشنا بودمد تعجبی نداشت. او گفت : ما برای تفحص به خوزستان آمدیم و با همسرم در همان مناطق مرزی زندگی می‌کردیم. از تهران برایمان مهمان آمد، برادر عیالم نیز از بوشهر آمد، این ها از واجبات خاطرات است که برایتان می‌گویم .از آن طرف هم پسر عموهایم که راننده ماشین هستند، بار آوردند خرمشهر و آمدند منزل ما. بعد از ظهر که از محور برگشتم منزل، خانمم گفت : میهمان داریم و در منزل هیچ چیزی نداریم ! گفتم : « خوش آمدند، یه طوری می‌سازیم ،خدا بزرگ است. » خدا وکیلی آن روز ما برای خرید نان هم پول نداشتیم، گفتم : « حالا با همان چیزهایی که داریم می‌سازیم. » آن شب الحمدلله مهمانداری کردیم. صبح رفتم از یک مغازه نسیه خرید کردم و آوردم منزل. بعد رفتم شلمچه سر کار تفحص مشغول به کار شدم. تا بعد ازظهر چگونه گذشت را خدا عالم است. بعد از ظهر همسرم گفت که دیگر هیچ نداریم. گفتم خیلی خُب، می‌روم الان بازار صفای خرمشهر یک دوستی داریم. خدا خیرش بدهد، هر وقت ما نسیه بخواهیم چترمان را آنجا باز می‌کنیم. رفتم گفتم : « آقای ... میوه می‌خواهم. گفت : « آقا سید، هر چیزی می‌خواهی بردار. من هم میوه گرفتم. برای مدت یک هفته زد به حسابم. از آقا رضا ماهی فروش هم نسیه ماهی و مرغ گرفتم و آوردم خانه. به خانمم گفتم : « زن حالا باید با این ها ساخت تا سر برج که پولش برسه ان شاءالله. رسید به روز بیست تیر ماه 1374، خدا را شاهد می‌گیرم شاید آن روز یکی از سنگین ترین و زجر آور ترین روزهای زندگی من بود ! آن روز ما داشتیم می‌رفتیم منطقه، قرار بود روی « کانال ماهی »  کار کنیم مدام جا عوض می‌کردیم که هر چه سریعتر شهدا را بیاوریم. آن روز قرعه افتاد به « نهر زوجی ». به من گفتند : میدان مین دارد، باید پاکسازی شود. گفتم : خیلی خُب پاکسازی می‌کنیم. من شروع کردم میدان مین را پاکسازی کردم .رسیدیم به محل خود کانال. رفتم و از بالای کانال عقده های دلم را ریختم بیرون ! روی صحبت ها یم با خود شهدا بود. اعصابم از بدهی و گرفتاری مالی و .... خرد شده بود. اولین جمله ای را که گفتم این بود : « ببینید شماها که اینجا خوابیده اید، تک تک شماها صدای منو می‌شنوید. این اولین جمله ام بود. بعد گفتم : از روزی که مبتلای شما شدیم تا حالا دستمان را نگرفته اید و ... آن روز چهار شهید را پیدا کردیم. یکی فقط پلاک داشت که بعدا شناسایی می‌شد. یکی کارت شناسایی داشت به نام شهید اسدی، دیگری شهید دادگر بود، یکی هم مجهول بود و هیچ پلاک یا مدرکی نداشت.   اما این شهید سید مرتضی دادگر، ما پلاک و بعد کیف پولش را هم پیدا کردیم. از روی کارت ها یی که توی کیف داشت اسم او را هم خواندیم. پلاک را برداشتم. یکی از کارت هایی که تقریبا خوانا بود، با کارت هویتش که باید می‌رفت، فرستادیم برای ستاد. سه کارت در دست من بود که عکس هایش واضح و جملاتش خوانا بود. کاملا مشخص بود که نام و نام خانوادگی شهید و تصویرش چگونه است. من اینها را برداشتم و گذاشتم توی جیب شلوارم تا بعدا تحویل دهم. کار که به اتمام رسید برگشتیم شهر. فرمانده ما گفت : « از همین جا مستقیم بروید خرمشهر، وقتی رسیدیم خانه، یادم امد که کیف و پلاک شهید را تحویل ندادم که ثبت شود. اتفاقاً خانمم بیرون بود. یا الله گفتم و رفتم داخل منزل. میهمان های ما در خانه بودند. من گفتم : می‌خواهم لباس هایم را کنار بگذارم که هر وقت خانمم آمد‌ آنها را بشوید. بعد از نماز خانم میهمان ما گفت : « آقا سید، ببخشید یک نفر جوان امروز آمد درب منزل و گفت این مبلغ پول را به سید برسانید. خانم فامیل ادامه داد : من گفتم به سید بگویم که این پول را چه کسی داده است ؟ گفت : این پول را به سید بدهکار هستم. حاج خانم میهمان پول را به من داد و من گفتم : « ولی تا جایی که یاد دارم من به کسی پول قرض ندادم و کسی هم از من پول قرض نگرفته ! هر چی فکر کردم تعجبم بیشتر می‌شد. گفتم لابد رفقا از من پول گرفته اند و فراموش کرده ام وگرنه کسی خود به خود برای کسی پول نمی‌فرستد ! پول را گرفتم گفتم : اگر خانمم آمد، بگو سید رفته بازار. با پول ها آمدم درب مغازه ی میوه فروش و گفتم : « آقای امیدوار، بدهکاری ما چقدر بود ؟ گفت آقا سید، پسر عمویتان آمد حساب کرد. گفتم : « عجب پسر عموی بی معرفتی دارم، ناسلامتی او مهمان بود .آمده بی خبر بدهی ما را حساب کرده !؟ به آقای امیدوار گفتم : « نکنه تعارف می‌کنی ؟ ایشان گفت : ما جنس را فروختیم از پول هم بدمان نمی‌آید. ✨ادامه👇 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
رفتم درب مغازه آقا رضا، گفت : پسر عمویتان آمده حساب کرده. رفتم مغازه مرغ و ماهی فروشی گفت : پسر عمویتان آمده حساب کرده. من ماندم که چه شده و برگشتم خانه ... دیدم خانمم برگشته. همسرم گفت : « یک جوانی آمده بود درب منزل سراغ شما را می‌گرفت، من آن جوان را نمی‌شناختم. برای اولین بار او را دیدم. تا حالاتوی مسجد هم او را ندیده بودم .» همسرم گفت : « این جوان چهل هزار تومان آورد و گفت این طلبی است که سید از من می‌خواهد. » به این جوان گفنم : « به سید بگویم چه کسی آورده ؟ گفت : خودش می‌داند .» از پسر عمویم سئوال کردم : برای چی بدهی ما را پرداخت کردی ؟ اما او بی خبر بود ! به همسرم گفتم : من می‌روم بیرون چند دقیقه ای کار دارم، زود بر می‌گردم. یک ربع بعد برگشتم. خانمم نشسته وسط حیاط ! وسایل شهید و عکسش را مقابل خودش گذاشته و گریه می‌کرد. گفتم : خانم، باز ما وسایل شهدا رو آوردیم، شما شروع کردید به گریه کردن. با عصبانیت جلو رفتم و خواستم کارت شناسایی شهید را بگیرم. گفتم چی شده !؟ همسر در حالی که گریه می‌کرد گفت : سید خیلی عجیبه ! جوانی که آمده بود جلوی منزل ما و پول آورد همین شهید بود. بعد تصویر کارت شناسایی شهید را نشان داد. گفتم زن اشتباه می‌کنی؟ اون دوازده سال پیش شهید شده ! گفت : صد سال پیش هم شهید باشه من اشتباه نمی‌کنم. این همان جوان است که من دیدم. نمی توانستم باور کنم. اما چه کسی برای من پول فرستاده !؟ آن هم در شرایطی که هیچ کس جز شهدا و خدایشان نمی‌دانستند من بدهکار هستم. حاج خانمی که مهمان من بود را صدا زدم و به او گفتم : آقایی را که درب منزل ما پول آورد اگر ببینی می‌شناسی ؟ گفت: بله می‌شناسم. من عکس شهید دادگر را به ایشان نشان دادم. گفت : بله آقا سید، به جده ات قسم خودش است. دیدم خیلی سخت است باور کردن این قضیه. گفتم حاج خانم شما اشتباه نمی‌کنی ؟ گفت : نه. ( چون کارت پرس شده بود سالم و عکس واضح بود. ) رفتم بیرون از خانه. کارت شناسایی دستم بود. سراغ آقای امیدوار و عکس را به ایشان نشان دادم. گفت : همین بود. رفتم مغازه آقا رضا گفت که خودش است. رفتم سراغ بعدی گفت : خودش است ... من توی بازار نشستم. شاید تا آخر شب گریه کردم. نتوانستم بلند شوم بروم خانه. یکی از دوستانم آمد وکمک کرد و مرا به خانه آورد. آن شب در وجودم یک انقلاب عجیبی شده بود. نمی‌دانید چه حالی پیدا کردم ... صبح زود رفتم منطقه. یکی از دوستان که خیلی کم حرف بود آن روز به من پیله کرد که آقا سید چی شده ؟ گفتم چیزی نشده. چرا امروز این همه به ما پیله کردی ؟ 💥گفت سید دیشب سحر خواب دیدم شهید دادگر به من گفت : به سید سلام برسان بگو از ما خواستی، کمکت کردیم چرا هنوز ناراحتی ؟! ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
♨️🔆♨️🔆♨️🔆♨️🔆♨️ 📝✨قسمتی از وصیت نامه شهید سید مرتضی دادگر 🌷بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون آنانکه در راه خدا کشته شدند مرده مپندارید بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند .   🌷به نام الله که یگانه است و شریکی ندارد و همه از او هستیم و بسوی او خواهیم رفت . بار پروردگار این همه نعمتها که به من ارزانی داشتی چگونه شکر نعمتت بجای آورم از روزی که چشم به جهان گشودم نامت را بر گوشم خواندند و از روزی که زبانم به حرف آمد نام تورا بر زبان جاری کردم و به اندازه وضع خویش تورا با آنهمه عظمت شناختم شکر گزارم .  🌷از وقتی که خوب را از بد تمیز دادم و پا به دوران تکلیف نهادم جز معصیت و گناه توشه آخرت ذخیره نکردم ، ما معدن گناه و عیوبیم و تو ستارالعیوب . 🌷خدا یا من به تو و یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبرت از آدم تا خاتم و معجزات قرآن کریم که به محمد بن عبدالله نازل فرمودی و دوازده تن از جانشینانش ایمان داشته و دارم و امید آن دارم و آخرت مرا با فرستادگان و اولیاء و خالصان خود محشور گردانی ، 🌷از شهید بعظمت یاد کردی و او را از زندگان روزی خورنده معرفی کردی .  خدایا شهادت این حقیر را قبول کن و مرا در زمره شهیدان اسلام قرار بده . ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 معجزه و کرامات شهدا 🕊 📌شهیدان زنده اند ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃 100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" سید مرتضی دادگر " نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام 🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
دعوت نامه💌 هیئت مجازی 📲 🔉 دعای کمیل 🎤 سخنرانی و روضه 📆پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ ⏰ زمان:ساعت ۲۱:۰۰ 🕌 : گروه و کانال 👇👇 🔹 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
خوش سیرت که در عملیات مرصاد توسط منافقین به اسارت درآمد. منافقین و .😭😭 لحظه شهادت خرداد سال۱۳۶۷ زمانی که منافقین قصد حمله به مناطق غربی کشور را داشتند، سیدجعفر خبردار شد و راهی منطقه غرب شد. در آنجا درگیری سختی بین رزمنده‌ها و منافقان صورت گرفت. از بین افراد اعزام شده فقط 5نفر مانده بودند. خواستند بین تپه‌ها موضع بگیرند که گلوله‌ای به پهلوی سیدجعفر اصابت کرد. سیدعلی می‌گوید: «این 5نفر توسط منافقین اسیر می‌شوند. یک به یک‌شان شکنجه شده و با تیرخلاص به شهادت می‌رسند. منافقین صورت برادرم را لگدمال کرده و زنده زنده پوست کنده و سپس سوزانده بودند».😭😭😭 روز تشییع پیکرش کارنامه قبولی او در دانشگاه به‌دست مادر رسید. رشته پزشکی قبول شده بود.😭 ❤️ ‎‎‌🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخن ماندگار شهید محمدحسین یوسف الهی که بر سنگ مزار مطهرش حک شده است... 🔸اجر جهاد شهادت است و من خیال ندارم از راهی که انتخاب کرده و می‌روم برای خود مظاهر مادی دنیای فانی را تدارک ببینم. ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓✨روز شمار شهادت سردار دلها... 💔✨۷ روز... . . 🎙✨راوی: علی زین العابدین پور ‎‎‌🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری از اعدام‌ خیابانی مردم در شهر طرطوس سوریه از سوی تروریست‌های تحریر الشام 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1435369476Ccd1f20d599 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸
- چادر برای زن یک حریم است ، یک قلعه و یک پشتیبان است ... از این حریم خوب نگه‌داری کنید ! _ شهید ابراهیم هادی🍃 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفـاقـت‌هـایـتـان‌را، خط‌بہ‌خط،کـلمہ‌بہ‌کلمہ‌ مـرور‌مـیـڪـنـیــم!⁦ شـایـد‌فـھـمیـدیـم⁦ رفاقت‌تان‌بھانہ‌شھادت‌بود! یا‌شھادت‌بھانہ‌رفاقت💔! 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🌷شهید احمدعلی نیری🌷 🌸او یکی ازشاگردان خاص آیت‌الله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند ۱۳۶۴ و در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود. آیت‌الله حق‌شناس شب روز خاکسپاری او در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلام‌الله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زنده‌ام به کسی حرفی نزنید… از به این رسید… ‌ ‎‎‌🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸