قریب به پنج دهه بی کفایتی سازمان تبلیغات اسلامی
نزدیک ایام تبلیغی مثل دهۀ محرم و ماه رمضان و .. که فرا میرسد طلاب و روحانیون مُبَلِّغ برای تبلیغ دین و نشر معارف و شعائر دینی به سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی و اداره اوقاف و امور خیریه و دیگر نهاد های متولی امر تبلیغ مراجعه میکنند
آنها که پل ارتباطی بین حوزویان و مردم هستند از وظیفه خود شانه خالی کرده
و چه قدر زیبا و مودبانه با یک سوال کوتاه ، آنان را از امر تبلیغ محروم می کنند
که آیا محلی برای تبلیغ داری ؟!
او هم می گوید نه
با این تهاجم فرهنگی و دین گریزی پر فراز و نشیب ، بدون اینکه از حال و روز مردم خبر داشته باشند انتظار دارند مردم برای داشتن روحانی در مسجد و حسینیه محل درخواست دهند
گویا در این مملکت زندگی نمی کنند و خبر از زندگی مردم ندارند!!
گذشت زمان قدیم که در اغلب روستا ها ، خانه های مردم اتاقی جدا داشت که حضور روحانی مزاحمتی برای اهل خانه و خانواده ایجاد نمی کرد
اما الان که حتی در دورترین روستاها خانه ها به سبک شهری ساخته شده.
از مردمی نه خانه عالم دارند و نه جایی دارند که حرمت روحانی حفظ شود چگونه انتظار دارند پذیرای روحانی باشند؟!
چرا سازمان تبلیغات اسلامی نتوانسته در طول این چند دهه در کنار مساجد خانه عالم درست کند تا اسباب مزاحمت برای کسی فراهم نکند؟!!
با اینکه طلاب علوم دینی در پایان تبلیغ ، مشکلات محل را در گزارشها ثبت می کنند پس چرا سازمان تبلیغات اسلامی در طول سال یادی از مردم نکرد که مردند یا زنده هستند
و از مشکلات آنان جویا نشد تا پیگیر حل آن مشکلات از سوی ادرات و متصدیان امر شوند؟!!
مردمی که از بی آبی و کم آبی و حتی بخاطر نداشتن دکل های مخابراتی از اینترنت و مکالمه خطوط تلفن همراه در رنج هستند
چرا کسی جویای حال آنان نشد؟!!
قبول کنیم که سازمان تبلیغات اسلامی در این میان می توانسته نقش به سزایی ایفا کند اما کوتاهی کرده
متأسفانه موقع ایام تبلیغی یاد مردم و مساجد و تکایا می افتند
چرا باید خیلی جاها ، خیلی از مساجد در خاموشی مطلق به سر ببرند؟!
مگر روایت نداریم که سه چیز در روز قیامت به درگاه خداوند شکایت میکند
قرآنی که در خانه هست و کسی نمی خواند
مسجدی که هست و کسی نیست در آن عبادت کند
عالمی که در بین مردم است ولی از وجودش بهرمند نمی شوند
متأسفانه بدون فراهم بودن شرایط و بستر تبلیغی از طلاب و روحانیون مُبَلِّغ انتظار دارند که به امر تبلیغ همت گمارند
افرادی درس تبلیغ به مبلغان می گویند که دردسر های تبلیغ را لمس نکرده اند
و یا اکنون که تکیه بر منصبی نهاده اند همه چیز را فراموش کرده اند!!
آنانی که پشت میز نشستند و برای طلاب تصمیم می گیرند آیا خبر از حال و روز طلبه دارند؟!
چه جایی تبلیغ رفته که نه آب دارد نه آنتن نه آدمی که پای صحبتش بنشیند و نماز جماعت اقامه شود
آیا فقط در پی ارائه آمار هستند؟!
که این تعداد طلبه برای تبلیغات دینی به سراسر کشور اعزام شدند
متأسفانه ارائه آمار و گرفتن عکس و فیلم ، بهانه ای برای شانه خالی کردن از وظایف شده.
کم کاری و بی کفایتی از مسئولان و متصدیان امر است
آن وقت هر چی فحش و ناسزا و بی حرمتی برای طلاب و روحانیون!!
روزگار عجیبی هست
دولت و مردم هر کدام به نوعی دست به دامان طلاب و روحانیون حوزه علمیه شده اند
دولت دست به دامان طلاب و روحانیون شده که مردم را تسلی و امیدوار نگه دارند
مردم دست به دامان طلاب و روحانیون شده که سکوت نکنند مشکلات را به زبان بیاورند
دولت خواستار تسلی خاطر مردم است
و مردم خواستار صدای ملت هستند
در این میان ، طلاب و روحانیون حتی از تبلیغ هم باید محروم باشند
درود و رضوان خدا به روح بلند امام خمینی (ره) که با چه انگیزه و هدفی دستور تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی را داد
اما ببینید کار به کجا رسیده که آرزو کنیم
ای کاش مثل قدیم نه سازمان تبلیغاتی اسلامی بود نه دفتر تبلیغات اسلامی و نه اوقافی بود تا طلاب امور دینی برای تبلیغ و نشر معارف اسلامی منت هیچکدام از این سازمانها و نهادها و ادارات را نکشند.
دوست داشتم این پیام به دست مقام معظم رهبری می رسید تا با تدابیر خیر اندایش و رهنمود های روشنگرانه خود به مشکلات طلاب علوم دینی پایان میداد.
اعزام مُبَلِّغان دینی ، یک مرکز خاص ندارد
و هیچ کدام از ساماندهی مناسبی برخوردار نیستند و هر کدام ساز متفاوت با دیگری دارند.
خدا میداند در طول این سالها چه تعداد از طلاب ، در ایام تبلیغی مثل ماه مبارک رمضان و محرم و صفر و فاطمیه در قم ماندند و تبلیغ نرفتند.
بومی محل ، بهانه ای برای محروم کردن طلاب از تبلیغ شده است.
در روزگاری که جوانان در تماشای فیلم های زیر نویس و بدون آن هستند و مردم اخبار را از رسانه های بیگانه دنبال میکنند
اصرار بر بومی بودن مُبَلِّغ از عجایب است
متأسفانه روابط بر ضوابط حاکم هست هر جا به یک بهانه ، در مراکز اعزام مُبَلِّغ نیز به بهانه بومی بودن.
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت پنجم جمادی الاولی میلاد با سعادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
May 11
حضرت فاطمه سلام الله عليها جواب سلام ابوبکر و عمر را نداد و قسم یاد کرد که ابوبکر را در هر نمازی نفرین کند.
ابن قتیبه دینوری متوفای ۲۷۶ ه. ق در الامامة والسياسة آورده که
عمر به ابو بکر گفت بیا با هم برویم پیش فاطمه چرا که ما او را به غضب آورده ایم پس با هم به راه افتادند
و هر دو از فاطمه اجازه ملاقات خواستند اما فاطمه به آن دو اجازه نداد
و آمدند پیش علی (علیه السلام) پس با علی حرف زدند
و علی آن دو را نزد فاطمه برد
پس زمانی که نزد فاطمه نشستند فاطمه صورتش را از آن دو به طرف دیوار برگرداند پس آن دو سلام کردند
و فاطمه جواب سلام آنان را نداد
پس ابو بکر آغاز به سخن کرد و گفت :
ای حبیبۀ سول خدا !
به خدا قسم همانا قرابت و خویش و قوم رسول خدا را بیشتر دوست دارم تا قرابت و خویش و قوم خودم را، و همانا تورا از دخترم عائشه بیشتر دوست دارم
و آرزویم بود که رسول خدا از دنیا رفت من هم می مردم و بعد از ایشان باقی نمی ماندم.
به نظرت من با اینکه تو را می شناسم و فضل و شرفت را میدانم حق و میراث تو را از میراث رسول خدا باز میدارم؟!
آگاه باش که من از پدرت رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود:
ما چیزی به ارث نمی گذاریم هر چه از ما بجا مانده صدقه (و از بیت المال ) است
پس فاطمه فرمود: به نظر شما دو تا
اگر من برایتان سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله بگویم قبولش دارید و به آن عمل می کنید؟ گفتند: بله
پس فرمود: شما را قسم می دهم به خدا، آیا نشنیدید که رسول خدا می فرمود: رضایت و خشنودی فاطمه از رضایت و خشنودی من است
و خشم و غضب فاطمه از خشم و غضب من است،
پس هر کس فاطمه دخترم را دوست بدارد پس همانا مرا دوست داشته است
و هر کس فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته
و کسی که فاطمه را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
گفتند: بله این حدیث را از رسول خدا صلى الله عليه وآله شنیده ایم.
فاطمه سلام الله علیها فرمود:
پس من خدا و ملائکه خدا را شاهد می گیرم که شما ناراحتم کردید و شادم نکردید و اگر پیامبر را ملاقات کنم از دست شما به ایشان شکایت می کنم
پس ابو بکر گفت: من پناه می برم به خدا از غضب پیامبر و غضب تو ای فاطمه
سپس ابو بکر آهی کشید گریه می کرد تا اینکه نزدیک بود جان دهد در حالی که فاطمه می گفت: به خدا قسم در هر نمازی که می خوانم تورا نفرین می کنم.
(الامامة والسياسة، ابن قتيبة الدينوري ، متوفای ۲۷۶ ه.ق (تحقيق الزيني)، ج ۱، ص ۲۰)
خداوند در قرآن می فرماید :
« إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّلَهُمْ عَذَاباً مهيناً »
همانا کسانی که خدا و رسولش را اذیت می کنند خدا در دنیا و آخرت آنان را لعنت کرده و عذابی خوار کننده برایشان مهیا کرده است. (احزاب ، ٥٧)
پس چگونه خواهد بود حال کسانی که با به غضب آوردن فاطمه سلام الله علیها پیامبر خدا را ، نارحت و به غضب آورده اند؟!
و آنان که راضی به کار ابو بکر و عمر بن خطاب و غاصبین خلافت هستند چگونه انتظار دارند با آمین گفتن هدایت یابند
و از زمرۀ « غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ » (حمد، ۷) باشند.؟!
بلکه بی تردید از زمرۀ « غضب شدگان و گمراهان » خواهند شد.
فقال عمر لأبي بكر ، رضي الله عنهما،
انطلق بنا إلى فاطمة،
فإنا قد أغضبناها ،
فانطلقا جميعا،
فاستأذنا على فاطمة فلم تأذن لهما،
فأتيا عليا فكلماه، فأدخلهما عليها،
فلما قعدا عندها،
حولت وجهها إلى الحائط،
فسلما عليها،
فلم ترد عليهما السلام،
فتكلم أبو بكر فقال:
يا حبيبة رسول الله والله إن قرابة رسول الله أحب إلى من قرابتي، وإنك لأحب إلي من عائشة ابنتي، و لوددت يوم مات أبوك أني مت، ولا أبقى بعده، أفترانی أعرفک و أعرف فضلک و شرفک و أمنعك حقك وميراثك من رسول الله إلا أني سمعت أباك رسول الله صلى الله عليه وسلم
في يقول لا نورث ما تركنا فهو صدقة،
فقالت: أرأيتكما إن حدثتکما حدیثا عن رسول الله عليه و سلم یقول: « رضا فاطمة من رضاي، و سخط فاطمة من سخطی فمن أحب فاطمة ابنتی فقد أحبنی و من أرضی فاطمة فقد أرضانی و من اسخط فاطمة فقد أسخطنی » تعرفانه و تفعلان به؟
قالا : نعم
فقالت: نشد تكما الله ألم تسمعا رسول الله فاطمة ابنتي فقد أحبني، ومن أرضى فاطمة فقد أرضاني، ومن أسخط فاطمة فقد أسخطني ؟
قالا نعم سمعناه من رسول الله صلى الله عليه وسلم،
قالت: فإني أشهد الله و ملائكته أنكما أسخطتماني و ما أرضيتماني،
ولئن لقيت النبي لأشكونكما إليه،
فقال أبو بكر أنا عائذ بالله تعالى مني سخطه وسخطك يا فاطمة،
ثم انتحب أبو بكر يبكي، حتى كادت نفسه أن تزهق،
وهي تقول: والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها.
(الامامة والسياسة، ابن قتيبة الدينوري ، متوفای ۲۷۶ ه.ق (تحقيق الزيني)، ج ۱، ص ۲۰)
فاطمیه و تَوَلَّى و تَبَرِّى
کسی در ولایتمداری و برائت و بیزاری جستن از دشمنان ، از حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها سبقت نگرفته
که تا آخرین نفس، به دفاع و حمایت از امیر مؤمنان حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام پرداخت
طوری که تا زمانی که فاطمه سلام الله علیها زنده بود غاصبان خلافت ، به زور و اجبار هم نتوانستند از حضرت علی علیه السلام بیعت بگیرند.
و وقتی ابو بکر و عمر بن خطاب برای دلجویی
نزد فاطمه سلام الله علیها رفتند
روی خود را از آنان به دیوار برگرداند
و جواب سلامشان را نداد
و به ابو بکر فرمود: در هر نمازی که می خوانم تو را نفرین می کنم
فلما قعدا عندها ، حولت وجهها إلى الحائط ، فسلما عليها ، فلم ترد عليهما السلام..
وهي تقول : والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها،
الامامة والسياسة ، ابن قتيبة الدينوري ( تحقيق الزيني ) ، ج ۱، ص ۱۹
و با ابو بکر سخن نگفت تا از دنیا رفت.
فوجدت فاطمة على أبي بكر في ذلك فهجرته فلم تكلمه حتى توفيت .
صحيح البخاري ، ج ۵ ، باب غزوة خيبر ، ص ۸۲
و در اثر آزارها و بی احترامی های این امت به ظاهر مسلمان به شهادت رسید.
تَوَلَّى ، دوستی با دوستان خداست و تَبَرِّى ، دشمنی با دشمنان خداست.
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
صلوات مسلمان کی به پای صلوات خدا و ملائکۀ خدامی رسد؟!
که لعنت کردن دشمنان خدا و رسول خدا به پای لعنت خدا برسد؟!
چراکه خداوند فرموده: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِي يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً »
به راستی خدا و ملائکۀ خدا ، بر پیامبر صلوات می فرستند ای کسانی که این آوردید بر او صلوات بفرستید و سلام دهید سلام دادنی ، ( احزاب ، ۵۷ )
و در آیه بعدی دقت کنیم: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّلَهُمْ عَذَاباً مُهيناً »
همانا کسانی که خدا و رسولخدا را اذیت می کنند خداوند آن را در دنیا آخرت لعنت کرده و عذابی خوار کننده برایشان مهیا می کرده است. (احزاب ،۵۸ )
پس صلوات و سلام مسلمانان به چیزی جزء تَولِّی و تقرّبشان نمی افزاید
چون در مقایسه با صلوات خدا و ملائکه عددی نیست.
و کسی که دشمنان خدا و رسولخدا را لعنت کند
در مقایسه با لعنت خدا عددی نیست
پس به چیزی جز تَبَرِّى و برائت آنان نمی افزاید.
و امان از آن روزی که انسان به لعنت خدا گرفتار آید که فرموده: « وَ مَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً »
و کسی را که خدا لعنتش کند پس هرگز برای او یاوری نخواهی یافت. (نساء ، ۵۲)
مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله نفرموده : که هر که فاطمه را بیازارد مرا آزرده و هر که او را خشنود کند مرا خشنود کرده؟
بنابر این کسانی که با غصب فدک و آتش زدن درب خانه فاطمه سلام الله علیها و به سقط رساندنِ محسن و کشیدن تازیانه به دست و بازوی آن حضرت ، باعث رنجش پیامبر صلی الله علیه و آله شدند
نه تنها نباید انتظار شفاعت آن حضرت را در فردای قیامت داشته باشند
بلکه بایستی گرفتار لعنت خدا گردند
و در انتظار عذابی خوار کننده از سوی خداوند باشند
و نیز کسی که راضی به کار غاصبین فدک باشد
باید بداند که به آزردن و رنجش خاطر پیامبر صلی الله علیه و آله رضایت داده است و بد عاقبتی پیش رو دارد.
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
فاطمیه
سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان
حضرت علی بن ابی طالب
علیہ السلام
و احیای غدیر خم است
پس در شرکت و برگزاری مراسم و مجالس عزاداری در ایام فاطمیه کوشا باشیم
فاطمیه یعنی :
هم پیمان شدن با
حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها
در دفاع از
ولایت امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب علیہ السلام
تا پای جان
فاطمیه سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
پاسخ کوبنده
حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها
به ابو بکر بعد از غصب فدک مگر در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری
ولی من از پدرم ارث نبرم ؟!
فقالت أفي كتاب الله أن ترث أباك ولا أرث أبي ؟
تاريخ اليعقوبي، متوفى ٢٨٤ ، ج ۲، ص ۱۲۷ تثبيت الإمامة ، الإمام يحيى بن الحسين، متوفی ۲۹۸، ص ۳۰
فاطمیه سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ آتشی آتش پرستی در جهان افروخته
خرمن اسلام و دین را تا قیامت سوخته
سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود
کی سزا وار فشار آن در و دیوار بود؟!
طور سینای تجلی مشعلی از نور بود
سینه سینای عصمت، مشتعل از نور بود
آنکه کردی ماه تابان پیش او، پهلوتهی
از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود؟!
ایام شهادت جانسوز صدیقۀ کبری، شفیعۀ محشر، سرور زنان عالم حضرت فاطمۀ زهراء سلام الله علیها را تسلیت می گوییم
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است