May 11
حضرت فاطمه سلام الله عليها جواب سلام ابوبکر و عمر را نداد و قسم یاد کرد که ابوبکر را در هر نمازی نفرین کند.
ابن قتیبه دینوری متوفای ۲۷۶ ه. ق در الامامة والسياسة آورده که
عمر به ابو بکر گفت بیا با هم برویم پیش فاطمه چرا که ما او را به غضب آورده ایم پس با هم به راه افتادند
و هر دو از فاطمه اجازه ملاقات خواستند اما فاطمه به آن دو اجازه نداد
و آمدند پیش علی (علیه السلام) پس با علی حرف زدند
و علی آن دو را نزد فاطمه برد
پس زمانی که نزد فاطمه نشستند فاطمه صورتش را از آن دو به طرف دیوار برگرداند پس آن دو سلام کردند
و فاطمه جواب سلام آنان را نداد
پس ابو بکر آغاز به سخن کرد و گفت :
ای حبیبۀ سول خدا !
به خدا قسم همانا قرابت و خویش و قوم رسول خدا را بیشتر دوست دارم تا قرابت و خویش و قوم خودم را، و همانا تورا از دخترم عائشه بیشتر دوست دارم
و آرزویم بود که رسول خدا از دنیا رفت من هم می مردم و بعد از ایشان باقی نمی ماندم.
به نظرت من با اینکه تو را می شناسم و فضل و شرفت را میدانم حق و میراث تو را از میراث رسول خدا باز میدارم؟!
آگاه باش که من از پدرت رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود:
ما چیزی به ارث نمی گذاریم هر چه از ما بجا مانده صدقه (و از بیت المال ) است
پس فاطمه فرمود: به نظر شما دو تا
اگر من برایتان سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله بگویم قبولش دارید و به آن عمل می کنید؟ گفتند: بله
پس فرمود: شما را قسم می دهم به خدا، آیا نشنیدید که رسول خدا می فرمود: رضایت و خشنودی فاطمه از رضایت و خشنودی من است
و خشم و غضب فاطمه از خشم و غضب من است،
پس هر کس فاطمه دخترم را دوست بدارد پس همانا مرا دوست داشته است
و هر کس فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته
و کسی که فاطمه را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
گفتند: بله این حدیث را از رسول خدا صلى الله عليه وآله شنیده ایم.
فاطمه سلام الله علیها فرمود:
پس من خدا و ملائکه خدا را شاهد می گیرم که شما ناراحتم کردید و شادم نکردید و اگر پیامبر را ملاقات کنم از دست شما به ایشان شکایت می کنم
پس ابو بکر گفت: من پناه می برم به خدا از غضب پیامبر و غضب تو ای فاطمه
سپس ابو بکر آهی کشید گریه می کرد تا اینکه نزدیک بود جان دهد در حالی که فاطمه می گفت: به خدا قسم در هر نمازی که می خوانم تورا نفرین می کنم.
(الامامة والسياسة، ابن قتيبة الدينوري ، متوفای ۲۷۶ ه.ق (تحقيق الزيني)، ج ۱، ص ۲۰)
خداوند در قرآن می فرماید :
« إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّلَهُمْ عَذَاباً مهيناً »
همانا کسانی که خدا و رسولش را اذیت می کنند خدا در دنیا و آخرت آنان را لعنت کرده و عذابی خوار کننده برایشان مهیا کرده است. (احزاب ، ٥٧)
پس چگونه خواهد بود حال کسانی که با به غضب آوردن فاطمه سلام الله علیها پیامبر خدا را ، نارحت و به غضب آورده اند؟!
و آنان که راضی به کار ابو بکر و عمر بن خطاب و غاصبین خلافت هستند چگونه انتظار دارند با آمین گفتن هدایت یابند
و از زمرۀ « غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ » (حمد، ۷) باشند.؟!
بلکه بی تردید از زمرۀ « غضب شدگان و گمراهان » خواهند شد.
فقال عمر لأبي بكر ، رضي الله عنهما،
انطلق بنا إلى فاطمة،
فإنا قد أغضبناها ،
فانطلقا جميعا،
فاستأذنا على فاطمة فلم تأذن لهما،
فأتيا عليا فكلماه، فأدخلهما عليها،
فلما قعدا عندها،
حولت وجهها إلى الحائط،
فسلما عليها،
فلم ترد عليهما السلام،
فتكلم أبو بكر فقال:
يا حبيبة رسول الله والله إن قرابة رسول الله أحب إلى من قرابتي، وإنك لأحب إلي من عائشة ابنتي، و لوددت يوم مات أبوك أني مت، ولا أبقى بعده، أفترانی أعرفک و أعرف فضلک و شرفک و أمنعك حقك وميراثك من رسول الله إلا أني سمعت أباك رسول الله صلى الله عليه وسلم
في يقول لا نورث ما تركنا فهو صدقة،
فقالت: أرأيتكما إن حدثتکما حدیثا عن رسول الله عليه و سلم یقول: « رضا فاطمة من رضاي، و سخط فاطمة من سخطی فمن أحب فاطمة ابنتی فقد أحبنی و من أرضی فاطمة فقد أرضانی و من اسخط فاطمة فقد أسخطنی » تعرفانه و تفعلان به؟
قالا : نعم
فقالت: نشد تكما الله ألم تسمعا رسول الله فاطمة ابنتي فقد أحبني، ومن أرضى فاطمة فقد أرضاني، ومن أسخط فاطمة فقد أسخطني ؟
قالا نعم سمعناه من رسول الله صلى الله عليه وسلم،
قالت: فإني أشهد الله و ملائكته أنكما أسخطتماني و ما أرضيتماني،
ولئن لقيت النبي لأشكونكما إليه،
فقال أبو بكر أنا عائذ بالله تعالى مني سخطه وسخطك يا فاطمة،
ثم انتحب أبو بكر يبكي، حتى كادت نفسه أن تزهق،
وهي تقول: والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها.
(الامامة والسياسة، ابن قتيبة الدينوري ، متوفای ۲۷۶ ه.ق (تحقيق الزيني)، ج ۱، ص ۲۰)
فاطمیه و تَوَلَّى و تَبَرِّى
کسی در ولایتمداری و برائت و بیزاری جستن از دشمنان ، از حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها سبقت نگرفته
که تا آخرین نفس، به دفاع و حمایت از امیر مؤمنان حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام پرداخت
طوری که تا زمانی که فاطمه سلام الله علیها زنده بود غاصبان خلافت ، به زور و اجبار هم نتوانستند از حضرت علی علیه السلام بیعت بگیرند.
و وقتی ابو بکر و عمر بن خطاب برای دلجویی
نزد فاطمه سلام الله علیها رفتند
روی خود را از آنان به دیوار برگرداند
و جواب سلامشان را نداد
و به ابو بکر فرمود: در هر نمازی که می خوانم تو را نفرین می کنم
فلما قعدا عندها ، حولت وجهها إلى الحائط ، فسلما عليها ، فلم ترد عليهما السلام..
وهي تقول : والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها،
الامامة والسياسة ، ابن قتيبة الدينوري ( تحقيق الزيني ) ، ج ۱، ص ۱۹
و با ابو بکر سخن نگفت تا از دنیا رفت.
فوجدت فاطمة على أبي بكر في ذلك فهجرته فلم تكلمه حتى توفيت .
صحيح البخاري ، ج ۵ ، باب غزوة خيبر ، ص ۸۲
و در اثر آزارها و بی احترامی های این امت به ظاهر مسلمان به شهادت رسید.
تَوَلَّى ، دوستی با دوستان خداست و تَبَرِّى ، دشمنی با دشمنان خداست.
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
صلوات مسلمان کی به پای صلوات خدا و ملائکۀ خدامی رسد؟!
که لعنت کردن دشمنان خدا و رسول خدا به پای لعنت خدا برسد؟!
چراکه خداوند فرموده: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِي يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً »
به راستی خدا و ملائکۀ خدا ، بر پیامبر صلوات می فرستند ای کسانی که این آوردید بر او صلوات بفرستید و سلام دهید سلام دادنی ، ( احزاب ، ۵۷ )
و در آیه بعدی دقت کنیم: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّلَهُمْ عَذَاباً مُهيناً »
همانا کسانی که خدا و رسولخدا را اذیت می کنند خداوند آن را در دنیا آخرت لعنت کرده و عذابی خوار کننده برایشان مهیا می کرده است. (احزاب ،۵۸ )
پس صلوات و سلام مسلمانان به چیزی جزء تَولِّی و تقرّبشان نمی افزاید
چون در مقایسه با صلوات خدا و ملائکه عددی نیست.
و کسی که دشمنان خدا و رسولخدا را لعنت کند
در مقایسه با لعنت خدا عددی نیست
پس به چیزی جز تَبَرِّى و برائت آنان نمی افزاید.
و امان از آن روزی که انسان به لعنت خدا گرفتار آید که فرموده: « وَ مَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً »
و کسی را که خدا لعنتش کند پس هرگز برای او یاوری نخواهی یافت. (نساء ، ۵۲)
مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله نفرموده : که هر که فاطمه را بیازارد مرا آزرده و هر که او را خشنود کند مرا خشنود کرده؟
بنابر این کسانی که با غصب فدک و آتش زدن درب خانه فاطمه سلام الله علیها و به سقط رساندنِ محسن و کشیدن تازیانه به دست و بازوی آن حضرت ، باعث رنجش پیامبر صلی الله علیه و آله شدند
نه تنها نباید انتظار شفاعت آن حضرت را در فردای قیامت داشته باشند
بلکه بایستی گرفتار لعنت خدا گردند
و در انتظار عذابی خوار کننده از سوی خداوند باشند
و نیز کسی که راضی به کار غاصبین فدک باشد
باید بداند که به آزردن و رنجش خاطر پیامبر صلی الله علیه و آله رضایت داده است و بد عاقبتی پیش رو دارد.
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
فاطمیه
سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان
حضرت علی بن ابی طالب
علیہ السلام
و احیای غدیر خم است
پس در شرکت و برگزاری مراسم و مجالس عزاداری در ایام فاطمیه کوشا باشیم
فاطمیه یعنی :
هم پیمان شدن با
حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها
در دفاع از
ولایت امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب علیہ السلام
تا پای جان
فاطمیه سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
پاسخ کوبنده
حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها
به ابو بکر بعد از غصب فدک مگر در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری
ولی من از پدرم ارث نبرم ؟!
فقالت أفي كتاب الله أن ترث أباك ولا أرث أبي ؟
تاريخ اليعقوبي، متوفى ٢٨٤ ، ج ۲، ص ۱۲۷ تثبيت الإمامة ، الإمام يحيى بن الحسين، متوفی ۲۹۸، ص ۳۰
فاطمیه سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ آتشی آتش پرستی در جهان افروخته
خرمن اسلام و دین را تا قیامت سوخته
سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود
کی سزا وار فشار آن در و دیوار بود؟!
طور سینای تجلی مشعلی از نور بود
سینه سینای عصمت، مشتعل از نور بود
آنکه کردی ماه تابان پیش او، پهلوتهی
از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود؟!
ایام شهادت جانسوز صدیقۀ کبری، شفیعۀ محشر، سرور زنان عالم حضرت فاطمۀ زهراء سلام الله علیها را تسلیت می گوییم
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
غيرت علی بن ابي طالب علیه السلام با اعمال بی شرمانه و گستاخانۀ غاصبان خلافت ، خدشه بردار نیست.
از آنجا که شخصیت های بزرگ و با سابقه مسلمانان مانند علی ابن ابی طالب علیه السلام، زبیر و بنی هاشم و عده ای دیگر که خلافت ابو بکر را نامشروع دانسته و از بیعت با او سرپیچی کردند
و در این میان، فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به دفاع و حمایت از علی بن ابی طالب پرداخت
که غاصبان خلافت گستاخانه و بی شرمانه که گویی اصلاً مسلمان نیستند و فاطمه ، دختر پیامبرشان نیست حق پیامبر را دربارۀ اهل بیتش هیچ رعایت نکردند و درب خانه اش را به آتش کشیدند ، به روی مبارکش سیلی زدند، لگد بر شکمش زدند و بچه ای که در شکم داشت و پیامبر نامش را محسن گذاشته بود سقط شد و به شهادت رسید.
و ابو بکر با غصب فدک ، باعث رنجش و ناراحتی فاطمه سلام الله علیها شد و دلش را به درد آورد
و به همین دلیل فاطمه حتی جواب سلامش را نداد و با او صحبت نکرد تا از دنیا رفت.
و بی شک کسی که موجب نارضایتی و اذیت خاطر سرور زنان بهشت و نور دیدۀ پیامبر باشد لیاقت جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و خلافت مسلمانان را ندارد و این مسأله برای غاصبانِ خلافت بسیار خطرناک بود
از این رو فردای آن شب که علی علیه السلام حضرت فاطمه سلام الله علیها را دفن کرد با این وجود که آن حضرت ، فاطمه سلام الله علیها را در دل شب ، چنان مخفیانه دفن کرد که اصلا معلوم نشد در خانه اش دفن کرد یا در بقیع ، بطوری که آن دسته از روایات که می گوید: در بقیع ، نوشته اند: چهل قبر را آب پاشید که معلوم نشود کدام قبر تازه است.
اما صبح اول وقت، وقتی عمر بن خطاب، متوجه دفن شبانه شد
با بیل و کلنگ و دار و دسته به سمت بقیع حرکت کردند
تا نبش قبر کرده
و خلافت ابوبکر با خواندن نماز بر جنازه فاطمه سلام الله علیها مشروعیت پیدا کند. آنجا وقتی با غیرت و قسم علی علیه السلام روبرو شدند دست از پا درازتر برگشتند، حضرت علی علیه السلام فرمود: قسم به خدا، اگر سنگ ریزه ای از این رو به آن رو شود احدی از زیر تیغش سالم نخواهد گذشت.
و از آنجا که آنها شخصیت حضرت علی علیه السلام را می شناختند شجاعتش را می دانستند
قسمش را می دانند که پای قسمی که خورده حتما می ایستاد
و بارها به چشم خود دین بودند که هر چه پلهوان عرب بود به دست امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام به خاک نشانده شد
لذا گورشان را کم کردند و رفتند.
بله این غیرت علی شیر خداست که اجازه نداد نامردان روزگار بر جنازۀ همسرش حاضر شوند.
بی شك فقط شیر خداست که با اینکه فاتح خیبر و مرد همیشه پیروز جنگ هاست می تواند داغ عزیزان و تلخی های وارده بر زندگی شخصی اش را به خاطر پیشرفت اسلام و مصالح مسلمین تحمل کند
و سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسين علیه السلام پسر شیر خدا ، حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام است که حاضر شد به خاطر نجات بندگان خدا از جهالت و سر در گمی ضلالت ، داغ عزیزانش را تحمل کند
و برای رضای خدا آنگونه مظلومانه و غریبانه به شهادت برسد.
صبر و تحمل بر داغ عزیزان و تلخی های وارده بر زندگی شخصی که از اعمال بی شرمانه و گستاخی غاصبان خلافت نشأت گرفته ، برای رسیدن به هدف والای اسلام ناب محمدی و مصالح مسلمانان بوده و به معنای بی غیرتی نیست!!
بی شک اگر در حوادث بعد از رحلت پیامبر، علی ابن ابی طالب علیه السلام دست به قبضۀ شمشیر می برد امروز در هیچ جای جهان نامی از اسلام وجود نداشت.
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
اهل سنت ، از کدام بیعت سخن می گویند؟!
بیعت اجباری که هیچ مشروعیتی ندارد بیعتی که اهل سنت از آن سخن می گویند اجباری بود
و تا زمانی که حضرت فاطمه سلام الله علیها زنده بود حتی با توسل به زور و اجبار هم نتوانستند از حضرت علی علیه السلام بیعت بگیرند.
وقتی از ابوبکر درباره بیعت گرفتن از حضرت علی علیه السلام دستور خواستند گفت :
تا زمانی که فاطمه درکنار علی هست من او را به هیچ کاری مجور نمی کنم .
لا أكرهه على شيء ما كانت فاطمة إلى جنبه.
الامام السياسة ابن قتيبة الدينوري، متوفای ۲۷۶ ه.ق ،ج۱،ص۲۰ (تحقيق الزیني)
حضرت علی علیه السلام با داشتن حامی وپشتیبانی همچون فاطمه زهرا سلام الله علیها به اختیار خودش هیچگاه با ابوبکر بیعت نکرد.
بعد از آتش زدن درب خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و سقط محسن و هجوم به خانه آن حضرت
و بعد از انداختن ریسمان به گردن علی علیه السلام
و کشان کشان بردن به سمت مسجد برای بیعت با ابوبکر
دیگر کسی نمی تواند توجیه کند که علی علیه السلام فقط در حضور به بیعت تاخیر داشته بلکه علی علیه السلام تن ، به بیعت با ابوبکر نمی داده.
علاوه بر آن در مُصَنَّفِ عبد الرزاق که متوفای سال۲۱۱ه.ق و قبل از صحیح مسلم و بخاری نوشته شده است
به صراحت آمده که تا زمانی که فاطمه سلام الله علیها زنده بود نه تنها علی علیه السلام بلکه احدی از بنی هاشم هم با ابوبکر بیعت نکرد.
و لم يكن يبايع تلك الأشهر.
صحيح البخاري (۸جلدی) وفات ۲۵۶ ، ج ۵، کتاب المغازی، باب غزوة خيبر، ص ۸۳ و لم يكن بايع تلك الأشهر.
صحيح مسلم وفات ۲۶۱. (۸ جلدی) كتاب الجهاد والسير ، باب قول النبي ص لا نورث ما تركنا صدقة ، ج ۵، ص ۱۵۴
فَقَالَ رَجُلٌ لِلزُّهْرِيِّ فَلَمْ يُبَايِعُهُ عَلِيُّ سِتَّةَ أَشْهُرٍ قَالَ لَا وَلَا أَحَدٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، حَتَّى بَايَعَهُ عَلِي.
المُصَنَّف، عبد الرزاق الصنعاني، ج ۵، خصومة علي و العباس ح ۱۷۴، ص ۲۷۲
فاطمیه سند زنده ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
قابل توجه عموم مسلمانان اعم از شیعه و سنی
با برپایی و شرکت در مجالس عزاداری حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها
در فردای قیامت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله روسفید بیرون آییم
چرا که فاطمه سلام الله علیها پارۀ تن و جگر گوشۀ رسول خداست.
و رسول خدا صلى الله علیه و آله از کسانی که در ایام عزای دختر گرامی اش شادی و خوشحالی کنند در خشم است و آنان روسیاه خواهند بود.
و از کسانی که در ایام عزا و سوگواری فاطمه سلام الله علیها بی تفاوت هستند ناراضی است و این دسته هم روسیاه هستند.
و این دو گروه فردای قیامت از شرم نمیتوانند سر خود را نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله بالا بگیرند
و شفاعت آن حضرت شامل حال آنان نمی گردد.
و تنها از کسانی راضی و خشنود است که برای جگر گوشه و نور چشمش اشک می ریزند و عزاداری میکنند
و تنها این دسته روسفید هستند.
بنا براین به فکر فردای قیامت باشیم تا در نزد رسول خدا روسفید بیرون آییم نه روسیاه.
فاطمیه ، سند زندۀ ولایت امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و احیای غدیر خم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ایام فاطمیه