ای بهارم..... #مظلوم #علی_اصغر_حسین😭💔 آمدم دنیا برای دیدن روی علی ورنه با این مردم دنیا چه کاری داشتم!؟😭😭

اسلام ای شهید...تشنه لب....💔😭😭

پر از افتخار...❤️😭

پدرشان علی روزگار طولانی غریبانه در کوچه ها قدم میزد مردی که راه آسمان ها را بهتر از زمین بلد بود، حقش را غصب کردند....مردم پشتش را خالی کردند، امام تا نهایت نه تا بی نهایت پشت مردم ایستاد، اما آنان چه کردند؟...... ظلم، جفا، نمک نشناسی.... پسرش امام حسن، بار دیگر غریبانه در کوچه ها قدم می زد....،سلام می کرد به مرد نمک نشناس اما آنها.... از امام می خواستند جنگ کند اما به وقت لشکر کشی دسته جمعی از سپاه امام مظلوم مان می گریختند هرچه لایق خودشان بود به امام معصوم مان نسبت می دادند.. خداترسی هم خوب بود... خلاصه خون به جگر امام مان می کردند و روز به روز غریب تر می شد نور چشم مان.... و اما.... این بی وفایی ها این دورویی ها و گستاخی ها تمام نشد نوبت به پسر دیگر امام مان علی یعنی امام حسین رسید.... آه و ناله کردند نامه ای طول و دراز نوشتند و از امام خواستند به کوفه بیاید و آنها را از دست حکومت ظالم نجات دهد، خواستند امام به فریادشان برسد و...... امام مان سفیرش مسلم بن عقیل را فرستاد به کوفه برای تایید ادعاهای کوفیان... مسلم هرچه دید اشتیاق و اشک کوفیان بود که ما دیگر بدون امام مان نمی توانیم.. ما امام را می خواهیم، مسلم بن عقیل نامه ای به امام فرستاد و گفته ی کوفیان را تایید کرد، اما وقتی این کوفیان بی چشم و رو فهمیدند که او نامه به امام حسین نوشته، روی دیگرشان را نشان دادند، مثل زمان های دیگر یکی پس از دیگران گریختند مسلم در شهر راه می رفت یکی یکی از پشتش می گریختند..... خلاصه او را تنهای تنها گذاشتند آخر هم غریبانه او را کشتند.....سفیر امام را،،،، امام همراه خانواده اش به سمت آنها حرکت کردند اما.... آن بی حیا ها سر حرف خود نماندند و پشت امام نیامدند و امام و اهل بیتش را در صحرای کربلا تنها گذاشتند، امام چندین بار غریبانه ندای هل من ناصر سر داد، اما.. امام مان را یاری نکردند.... امام مان پسرانش، پسران امام حسن را به شهادت رساندند با بی رحمانه ترین حرکات و شدید ترین ضربات امام مان تنها ماند، آنقدر به امام مان جسارت کردند که امام سجاد فرمودند با هر نفسی که می کشید از جای جای بدنش خون بیرون می زد.... امام مان را ظالمانه، مظلومانه و غریبانه به شهادت رساندن.... امام حسین را.... نور چشم مان را پر پر کردند، ولی خدا را....بهترین بنده ی خدا را... لعنت بر همه ی این ها که لیاقت مهربانی ها و لطف های امام مان را نداشتن.... امام مان را که حتی دلش برای دشن می سوخت می کوشید هدایت شان کند اما وقتی با خستگی و تشنگی اش سخن می گفت شمشیر هایشان را به هم می زدند که صدای امام و آقای مان شنیده نشود..... خانواده و اهل بیت عصمت را هم به اسیری بردند و.... چه جسارت ها که نکردند آن بی مروت ها.... خدایا لعنتت را بر اینان صد ها صدها صدها و میلیارد ها برابر کن +امام زمان..... امام الان ماست... خداوند در مورد ایشان غربتش، مظلومیتش از ما می پرسد، می پرسد که برای ظهورش چه کردید؟ چه خواهیم گفت! +بیایید از امروز همه کارهای مان را، همه ی گریه هایمان را و... از ته قلبمان هدیه به نهایت قلب امام مان امام زمان کنیم❤️

مثل دست پیامبر یک علی رفت بالا دوباره روی دستان بابا،می درخشد شبیه ستاره بر گلوی سپیدش،یک نفر می نماید اشاره آه... به یک دم غوغا شد آه...ذبیح بابا شد آه گلوی او وا شد ای وای ای وای علیی،ای وای ای وای علی💔😭😭😭😭

بخاطر درهم،چه درهمت کردن....!💔😭😭 #علی_اکبرحسین😭

گناهش این بود که نامش علی بود،همین!😭💔