یادش بخیر قبلا هفته ای یه بار نخبه های شریف یه چند تا ایموجی طراحی میکردن که وقتی توی ۵ تا گروه میفرستادی گوشیت شارژ میشد، خداروشکر بورسیه شدن
@golimation
+میرم دانشگاه کلی رفیق و دوست اکیپ پیدا میکنم
-من تو دانشگاه :
@golimation
تو کوچه خلوت سرعتمو زیاد کردم که از دختر جلوییم جلو بزنم تا احساس امنیت کنه یهو دیدم اونم سرعتشو زیاد کرد، من دویدم یهو اونم دوید داد زد کمک کمک :||
@golimation
امروز خیلی خوابم میومد، اسنپیه منو رسوند دم خونمون بعد داشتم پیاده میشدم بهش گفتم: "رسیدی زنگ بزن"
از صبح نمیدونم گریه کنم یا بخندم، بعد الان بهم پیام داده من رسیدم خونهههه😭
وای آرزو میکنم زمین دهن باز کنه برم توش
@golimation
تاحالا یادم نمیاد به کسی بعد گفتن
«خبرشو بهت میدم» خبرشو بهش داده باشم
@golimation
با قیافه خوابآلود و بدون آرایش و ژولیده براش عکس میفرستم بهم میگه قشنگترینی!!! شما بودید با این دروغگوی کثیف کات نمیکردید؟
@golimation
یادش بخیر مارو حموم که میبردن، تا کل پوستمون اینجوری نمیشد از حموم بیرون نمیاوردن که هیچ؛ بعدِ حموم از شدت تنگی نفس، غش میکردیم مامانمون میگفت آخی بچم بیچاره کثیف بوده الان سبک شده راحت خوابیده
#نوستالژی
@golimation
امروز که داشتم توی آینه به خودم نگاه میکردم به این نتیجه رسیدم که باید زیبایی در نگاه من باشد نه در چیزی که بدان مینگرم
@golimation
اینقدر هوا گرمه که دارم طبقه پایین یخچال رو برا خودم خالی و تمیز میکنم
@golimation
سفره ی شمالیها وقتی مهمون دارن
آخرش هم مادر خونه میگه "ببخشید اگه کم بود"
@golimation
بچه دبیرستانیای خانواده اینجورین که «وای این بدترین روز زندگیمه، از همتون متنفرم، هیچوقت درک نشدم تو این زندگی» چرا حالا؟ چون بهشون گفتی سفره رو جمع کنن.
@golimation
اولین باری که رفتم نمایشگاه کتاب اطلاعی از نحوه چینش غرفهها نداشتم،
به محض ورود به دختره پشت میز گفتم ببخشید کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت رو دارین ؟ گفت نه ، گفتم اسرارالشهادهِ ملاعلی دربندی چطور؟
گفت نه. بعد یه سیب زمینی سرخکرده داد به نفر بعدی
@golimation