یادمه یبار صبح زود قبل امتحانم رفتم قهوهخونه املت و پیاز زدم، نشستم تو تاکسی که برم دانشگاه، من بودمو یه اقای مُسِنی، راننده تاکسی اون آقارو که پیاده کرد رو به من گفت: مردم واقعا بی فرهنگن، ۸ صبح سگ پیاز میخوره آخه! فک میکرد اون بوده، خلاصه منم با سر تایید میکردم که اره حق باشماست
@golimation
الان یکی ادرس میخواست بهش گفتم، کلی تشکر کرد رفت چندمتر جلوتر از یکی دیگه دوباره پرسید
@golimation
سرامتحان ادبیات مترادف پارک نوشتم پنچری نمیدونم چرا بهم نمرشو ندادن
این چرت و پرتا چیه پس جلو درتون مینویسین
پارک = پنچری
@golimation
وسط جوشام يه مقداري صورت زده كه اونم
يه چند روز ديگه از بين ميره
@golimation
زنگ زدم خونه ى دوستم باهاش حرف بزنم فهميدم از دو ساعتِ پيش با من رفته بيرون
@golimation
گُلیمِیشِن
موجودی کارتمو نگاه کردم زدم زیر گریه بعد یادم افتاد خورشید چقدر بزرگه حالم خوب شد، خدایا شکرت @
طرفدارای استقلال ناراحت نباشن
خورشید بزرگه
@golimation
رفتم آمپول بزنم پرستاره رگمو پيدا نمى كرد مامانم داد زد تو كابينت بالايى دومى از چپ. اتفاقا همونجا هم بود
@golimation