خانوم کوچولوی یزدی 2 @golimation

‌ ادبیات فارسی نباید یه ترکیب بالاتر از «قربونت برم» داشته باشه؟ یعنی ته زورت این بود؟ همین چیزها باعث میشه آدم دست به چاقو بشه بگه ببین این ادبیات کم آورد مجبورم عملی قربونت برم. @golimation

‌ عجیب‌ترین قسمت ازدواج این بود که مامانم اینا اومدن خونه‌مون، موقع رفتن منو با خودشون نبردن. @golimation

پیش بند ۴۵۰ تومنی باید خودشم وایسه ظرفارو بشوره @golimation

‌ ‏هدف مردا از بچه دار شدن اینکه واسه بچه هاشون هلی کوپتر بخرن که خودشون بتونن باهاش بازی کنن @golimation

‌ من دارم توسط پشه ها منقرض میشم، گناه دارم، هنوز زن نگرفتم @golimation

وقتی از داداشت ۳۰ تومن میگیری : @golimation

‌ تو خوابگاه دانشجویی لباس نو میخری اینجوریه که باید التماس هم اتاقی هاتو بکنی که توروخدا بزارین منم یه بار بپوشم @golimation

‌ تا وقتی کسی ازتون نصیحت نخواسته نصیحتش نکنین، مثلا این کاری که من الان دارم می‌کنم خوب نیست @golimation

‌ ‌‏۷ صبح زنگ میزنین میپرسین چه خبر؟ داداش خود خبرا هم هنوز خوابن وایسا بیدار شدن زنگ میزنم میگم بهت @golimation

انتظار من از رابطه: @golimation

‌ ‏سال اول تدریس، مراقب امتحان شیمی بودم. ترم اول. زیر چشمی دیدم که یکی از بچه‌ها دستمال کاغذی رو باز کرد و بست. عینهو اجل معلق بالا سرش حاضر شدم و دستمال رو ازش گرفتم و باز کردم که رسواش کنم. سبز بود... مثل برگ نورسیدهٔ بهار! @golimation