پایانِ رقابتهای «نه به وانت» و اعلام پیروزی قاطع یک پیکان در مشهد:
@golimation
داشتم با رفیقم دعوا میکردم یهو وسط دعوا عینکش رو برداشت گفت فعلا نمیخوام ببینمت
@golimation
تخمه خوردن واسه بقیه لذته، واسه من وظیفهست، اون مقدار تخمهای که برداشتم باید تموم شه تا بتونم برم دنبال باقی کارام
@golimation
ولی من یه روز پای گاز کشیک میدم ببینم این گوشتای تو خورشت کجا میره که همیشه مامانم میگه گوشتاش آب شدن :/
@golimation
این جوراب پارازین ها هم خیلی کاربرد داشت. میپوشیدی میرفتی بیرون، میپوشیدی میرفتی عروسی، میکشیدی سرت میرفتی دزدی، آخر سر هم نصب میکردی به شیر حموم.
@golimation
طرف ننش گفته قربونه قد و هیکلت، رفته تو بیوش زده مدلینگ
نکنید با ما اینجوری اساتید اعتماد به نفس
@golimation
بچه فامیل سروصدا میکرد، گوشیمو الکی گرفتم دم گوشم گفتم: عاره همینیه که صداش داره میاد، به نظرم کلیههای خوبی داره به درد فروش میخورن.
نیم ساعته به یه نقطه زل زده، هرازگاهی دست میزنه به پهلوش زیر چشی منو نگاه میکنه
@golimation