‌ ‏دیگه کم‌ کم چهره‌ی امام داره یادم میره انقد که پول نداشتم @golimation

مازندران ،روستای الیت #ایران @golimation

‌ بند کفشم ریش ریش شده بود خیلی خونسرد فندکو از جیبم در آوردم دمشو سوزوندم، دیدم مامانم با تعجب زیاد داره نگام میکنه، گفتم البته این فندک برا کارای ضروری تو جیبمه، مثلا وقتی بند کفشم ریش ریش میشه @golimation

‌ یادمه همکلاسی‌هام بخاطر اینکه دماغم گنده‌ست مسخرم میکردن منم رفتم پیش مدیر مدرسه شکایت کنم ازشون! مدیر‌ اومد دفتر، منو دید یه نگاهی به دماغم انداخت گفت کار این دانش‌آموز رو زودتر راه بندازین فضای دفتر کوچیکه. @golimation

هیچی سلامتی. به #پزشکیان رأی دادن من رئیس جمهور شدم @golimation

‌ دیروز صبح، سر یه چیز بی‌خودی بحثمون شد، تقصیر منم بود. گفتم نهار واسش عدس‌پلو که دوست داره درست کنم از دلش دربیارم. توش کشمش ریختم دوباره بحثمون شد. :)))))) @golimation

‌ مامانم میگه من همسن تو بودم خواهرت تو بغلم بود، چیکار کنم مامان میخوای منم پاشم خواهرمو بگیرم بغلم. @golimation

تو اینجور موقعیت ها نقش دزد میرسه به من @golimation

‌ گرمای خانمان سوزیه و من همچنان چای میخورم، فشار بخور خورشید خانم. @golimation

‌ ‏بخدا من اشتباهی دستم ميخوره ميام تو لايوتون، يه ثانيه سلام عليك نكن باهام كه بتونم خارج شم، چرا تو رودروايسی منو ميذاری اخه؟ @golimation

‌ بابام یهو وسط صحبتمون گفت سال 67 تو تبریز گواترشو دکتر #پزشکیان عمل کرده. هیچی دیگه خواستم بگم ما با هسته ی سخت قدرت در ارتباطیم. کاری بود در خدمتیم. @golimation

‌ برخورد خوب با مشتری هم حدی داره یه ماست خریدم فروشنده گفت ممنون از خریدتون، مبارکتون باشه مگه خونه خریدم آخه @golimation