‌ دوباره با مامانم صمیمی شدم یه چیزایی رو لو دادم که حالا بیا و جمعش کن. @golimation

‌ من از اون باباها میشم که صبح جمعه میره نون بربری میگیره و وقتی برگشت انقد سر و صدا میکنه که بقیه هم بیدار شن. @golimation

لفور- سوادکوه مازندران #ایران @golimation

‌ ‏بچه بودم تا حالا کتک نخورده بودم ، یه روز خوردم زمین کنار چشمم کبود شد، مربیم پرسید چی شده؟ گفتم مامان بابام منو با شیلنگ کتک میزنن ، فرداش زنگ زدن به مامان بابام اومدن مهد کودک ،یه خانومی بود حامی کودکان، یه عالمه نصیحتشون کرد :))) وقتی رسیدیم خونه اولین کتک زندگیم رو خوردم :))) @golimation

‌ با احساسات من بازی نکنین من پول ندارم برم تراپی @golimation

ازین منطقی‌تر نمیشد جواب داد @golimation

‌ ‏دیگه بزرگ شدین و بهتره باهاتون صادق باشم، بچه ها شما بد عکس نیستین، شما زشتین @golimation

‌ اومده میگه با ۸۰ هزار انسانی چی قبول میشم؟ ‏گفتم اون یارو که تو دادگاه تایپ میکنه. ‏ناراحت شد. @golimation

‌ واقعا این چه شوخی مسخره‌ای بود که داداشم با من میکرد؟ هی میومد میگفت تو بچه‌ی ما نیستی ما تورو از یه خونواده‌ی فقیر به سرپرستی گرفتیم، من بینوا هم بعد هر ‌وعده‌ی غذایی به مامانم میگفتم مرسی خانوم عبداللهی بابت این غذای خوشمزه خدا خیرتون بده @golimation

وقتی اون کاری که میخواستم خودم انجام بدم رو بقیه میگن انجام بده: @golimation

‌ رشته‌ی تربیت بدنی هم جالبه ها، فک کن انتخاب واحد و اینات که کامل شد، استاد میگه برید از دفتر توپو بیارید بازی کنید @golimation

‌ الان یادم اومد دوران مدرسه یه همکلاسی داشتیم پزشک خونوادگی داشتن، ما تنها چیزی که تو کل زندگیمون تا الان داشتیم نوشابه‌ی خانوداه بوده. @golimation