داشتم برای دوستم یه داستانی رو تعریف میکردم، مامانم گفت اینقدر هرچی اتفاق میفته رو تعریف نکن، بعد من همینم واسش تعریف کردم.
@golimation
من که هیچوقت به بچه هایی که سرشون از سانروف ماشین بیرون بوده حسودیم نشده
چون ما هوای بیشتری پشت نیسان خوردیم
@golimation
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش اعضای بدنم وقتی میفهمن میخوام مدیتیشن کنم:
@golimation
فرهاد وقتی کوه میکَند، یه بار با خودش نگفت این چه کاریه خب با یکی دیگه ازدواج کنم؟
@golimation
همسایهمون با شوهرش دعواش شده، داشت میگفت میذارم از این خونه میرم؛ بچهشون گفت نه مامان من بهت احتیاج دارم...
مادر گفت چی چی رو احتیاج داری تو هم برای شکم من رو میخوای؛ بچه گفت نه مشقهای ریاضیم هم هست
@golimation
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیانور هم اینقد سریع اثر نمیذاره
@golimation
چند سال پیش واقعا سعی کردم اعتیاد به
گوشی رو ترک کنم
به این منظور سیمکارتم رو گذاشتم روی
یک گوشی نوکیای ساده که گوشی هوشمند
همراهم نباشه.
یک مار داشت که توپ میخورد و بزرگ میشد
صبح تا شب بازی میکردم.
@golimation
بچه که بودم قایمکی میرفتم دفتر خاطرات خواهرمو میخوندم؛
یه بار که داشتم میخوندم یهو دیدم نوشته:
برادرِ گاوِ من ، آیا تو شعور نداری و نمیدانی که کارت چقدر زشت است ؟! به دنبال چه میگردی؟!
خیلی ترسیدم ، فکر کردم قدرت ماورایی داره؛
دیگه تکرار نکردم....
@golimation
به خاطر یه تصادف کوچولو تماس گرفتن آمبولانس آوردنشون بیمارستان، حالا میخوان برگردن خونه میگن آمبولانس باید مارو برگردونه ماشین نداریم. هرچی میگیم برگشت تون با خودتونه، دعوا میکنن که نه رفت و برگشت با آمبولانسه دروغ میگین.
@golimation