در را باز کرد و بیرون رفت. جنایت و مکافات / داستایوفسکی @golimation

‌ یه حرکت خلاقانه و خوبی که والدینم انجام دادن این بود از نوجوونی وادارمون کردن ماهیانه یه مبلغی بریزیم به حساب پدر که هم مفت‌خور بار نیایم هم پس انداز بشه و برای روز مبادا توی خونه خرج کنن. دیروز بابام با همون پس‌اندازه رفت یه زن دیگه گرفت. @golimation

‌ تا چه سنی نباید از غریبه‌ها خوراکی می‌گرفتیم؟ چون آقای راننده نارنگی تعارف کردن و منم گرفتم. @golimation

‌ سیستم میوه خوردن تو خونه ما اینجوریه که مامانم اول میوه‌های خراب رو میاره بخوریم، بعد اون تازه‌ها هم خراب میشن اونا رو هم میاره بخوریم @golimation

‌ ساعت ۵ یهو هوا تاریک میشه ماه درمیاد. آدم نمیدونه باید بخوابه، شام بخوره، زوزه بکشه؟ @golimation

‌ مسئول آموزشیِ دانشگاه بعد اینکه کلی غر زدم بخاطر مشکلاتی که تو واحدام پیش اومده جای راه حل دادن بهم گفت«عیب نداره حالا عصبی نشو. نارنگی میخوری؟» :)))) @golimation

قابلتونو نداره... @golimation

‌ واسه ماهایی که یه ربع دستمون رو تو بوفه مدرسه نگه میداشتیم تا بلاخره اشتباهی یه ساندویچ بذاره تو دستمون، حرف از دیت و دنگ و اینا نزن @golimation

‌ با من از آلزایمر حرف نزنین. برای ارشد دو سه هفته با دوستام مشورت کردم، از استادام پرسیدم، با خانواده و همکارام صحبت کردم تا ببینم چی بخونم و کدوم شهر برم و بالاخره به نتیجه‌ای رسیدم. آخرش یادم رفت ارشد ثبت‌نام کنم:))) @golimation

‌ قطار قطار ویومد، قطار چه خوب ویومد. شب‌های برره/ بگوری @golimation

این منم مثلا وقتی با ماشین لباسشویی مسابقه میذارم زودتر کارام انجام میشه:))) ‌ @golimation

‌ امروز بدترین حقیقت زندگیمو فهمیدم فهمیدم من قدم ۱۶۰ نیست ۱۵۸هه:( @golimation