ماجرای انتخاب اسمم جالبه به بابابزرگم گفتن برو ثبت احوال اسم بچه هم "ندا"ست. بابابزرگم میره اونجا اسممیادش میره. اون وقتا همه تلفنم نداشتن که خلاصه به مسئولش میگه اسم بچه یادم رفت الان چی میذارن اونم میگه سمیه مد شده اونم میگه همینو بنویس و اینگونه شد که سمیه شدم
@golimation
دانشگاه مگه این نبود که با آرشام تهرانی پولدار تصادف کنی بعدش عاشقت بشه؟ پس چرا اینا دارن برنامه امتحانی میدن
@golimation
کلید موتورم افتاده بود تو جوب رفتم بردارم رفیق دوره دبستانم منو دید گفت حمید تو چرا؟ تو که درسخون بودی
@golimation
املت هم ازون غذاهاست که معلوم نیست چشه، دقیقا همون کارارو انجام میدیا، یه بار خوشمزه میشه یه بارم مزه جلبک دریایی میده
@golimation
الان کوهنوردا دارن هی سایت هواشناسی رو چک میکنن ببینن کی برف و بوران میاد برن کوه گیر بیوفتن هلیکوپتر هلال احمر بیاد نجاتشون بده و تو اخبار نشونشون بدن
@golimation
یهبار ۸ سالم بود در زدن
رفتم برداشتم گفتم بفرمایید
گفت ببخشید با محمدرضا کار داشتم
گفتم ما محمدرضا نداریم و گوشیو گذاشتم
بعدا فهمیدم اسم داداشم که ما بهش میگیم رضا، محمدرضاست در واقع
@golimation
یه کلیپ دستگیری سارقهای موبایل که تو خونه شون خواب بودن رو به مامانم نشون دادم، اولین عکس العملش این بود که: پلیسها با کفش رفتن رو فرش؟
@golimation
آلمانیه بهم گفت این فرانسویا خیلی عجیبن! وقتی تلویزیون روشنه با هم حرف میزنن. گفتم خب؟ گفت واح یا باید تلویزیون دید یا خاموشش کرد و باهم حرف زد
گفتم اوه آره خیلی عجیبه به نظر منم
روم نشد بگم داداش ما تلویزیون روشن میذاریم میریم مسافرت دزده فکرکنه ما خونهایم
@golimation