انقدر زنگ زدم به ادارهی برق دیگه رفیق شدیم دیشب زنگ زد گفت سالن گرفتیم یه نفر کم داریم بیا.
@golimation
میخوام برای راحتی پشهها و مگسها، یه قسمتهایی از بدنم رو نقطه چین بکشم بعد بالاش بنویسم از اینجا باز شود.
@golimation
مامانم گفت امروز ناهار لازانیا داریم بابام گفت من حوصله این مسخره بازیا رو ندارم.
@golimation
به تراپیستم گفتم من متاسفانه به فال و شخصیت شناسی از سال تولد اعتقاد دارم.
گفت عزیزم چرا مثل این آبان ماهیا حرف میزنی؟
@golimation
سوار تاکسی شدم راننده شروع کرد غر زدن، گفتم ببخشید من گزینه سفر در سکوت رو فعال کردم.
گفت اره ولی آخه میدونی از چی حرصم میگیره؟
@golimation
ما تازه خونمون خط تلفن اورده بودیم، مامانم به من گفت به هرحال تو دختری ممکنه ادم بد ذات شمارمونو از ۱۱۸ بگیره مزاحم شه
هر وقت تلفن زنگ خورد گوشی رو برداشتی صداتو کلفت کن جواب بده فکر کنن داداشته
تا تلفن زنگ میخورد میرفتم گوشی رو بردارم داد میزد: کلفتش کن کلفتش کن
@golimation
نه ببخشید به حرف شما نخندیدم یاد شوخی سهسال پیشم با رفیقم افتادم، شما بفرمایید.
@golimation
صبح بیدار شدم، شیر آب رو باز کردم دیدم وصله، چراغ رو روشن کردم دیدم برق هم هست.
خیالم راحت شد، دوباره خوابیدم
@golimation
گُلیمِیشِن
نمی دونم این مجسمه سازی حساب میشه یا نه ولی هر چی که هست در ایذه متوقفش کنید @golimation
کاش دست از زیبا سازی شهر با مجسه سازی بردارید
@golimation