‌ صبح یه مسیری رو سوار تاکسی شدم، وقتی به مقصد رسیدم یه اقا(تقریبا ۵۵ ساله) هم همزمان با من میخواست پیاده شه، راننده بهش گفت لطفا در رو از بیرون برای این خانم باز کنین از داخل باز نمیشه. آقاهه برگشت گفت من تا حالا برای بابامم در باز نکردم و رفت =))))))))) @golimation

‌ فکر میکنی شبیه مادرت نیستی تا وقتی که یکی میاد به سیب زمینی‌هایی که سرخ کردی ناخونک میزنه @golimation

‌ یعنی واقعا هوش رفیقم ۱۰/۱۰ با داییش صحبت میکرده ازش پرسیدن ایشون کیه؟ میگه شوهرِ زنداییم :))) @golimation

وقتی معلم اسمتو صدا میزنه فکر میکنی که قراره سوال بپرسه ولی یه حضور غیاب ساده‌ست: @golimation

‌ چندسال درس خوندن و سرکار رفتن تو یه محیط دیگه نتونست تو لهجه من تاثیری بذاره ولی بعد چندروز رفت و امد با دوست اهوازیم به خودم اومدم و دیدم به جای «آره دقیقا» می‌گم «هاااا». @golimation

‌ آدم هروقت که نمیدونه چیکار باید بکنه، در اولین قدم باید واسه خودش چایی بریزه. @golimation

بالاخره نفت رسید سر سفره‌های مردم @golimation

‌ زنگ زدم به داداشم گفتم اگه میتونی برو فلان جا و فلان چیز رو بگیر واسم، گفت دوره نمیتونم. گفتم خب اگه میتونی بمون خونه تحویلش بگیر، گفت باید برم جایی نمیشه. بعد آخر مکالمه فکر میکنید چی‌گفت؟؟ گفت اگه کاری داشتی بهم بگو حتما:)))))) @golimation

‌ یارو رندوم تو اینستا با یک لحن عصبانی پیام داده "شما خیلی تو پیشنهادهای فالو‌ من میای، ما هم رو‌ از جایی میشناسیم!!؟" نمیدونم والا خانم، زنگ بزن پلیس. @golimation

دلیل عدم ازدواج مجدد پزشکیان رو مشاهده می‌کنید: @golimation

‌ ‏هلو انجیری چه طراحی خوبی داره جدی؛ مرکزشو بین انگشتای شست و اشاره‌ت می‌گیری و پنج‌تا گاز ۷۲ درجه می‌زنی و تمام. اما هلو چی؟ گاز اولو که می‌زنی آبش از نوک آرنجت چکه می‌کنه بین انگشتای پات. @golimation

‌ ۵ ساعت رانندگی از وسط کویر؛ سر ظهر که از آسمون آتیش می بارید، رسیدیم اصفهان، منزل پدر شوهر! و بله! کولرشون خاموش بود؛ کولرِ گازی نه! کولر آبی رو روشن نمیکردن! بعد از یک ساعت که شر شر عرق ریختیم مادرش با اکراه میپرسه: "میخَی کولرا بَرادوون روشن کونَم؟؟" -نه بابا بذار بمیریم! @golimation