یک زمانی خیلی جدی تصمیم داشتم برنامهنویس بشم تا آیندهی جهان رو تحتتاثیر قرار بدم اما کمی سنم که رفت بالاتر متوجه شدم در واقع من باید دعانویس بشم.
@golimation
3.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من وقتی میپیچم تو کوچمون:
@golimation
این زن از توی یخچال خامه رو درآورده بهم میده میگه بیا یکم از این بخور ببین خراب شده یا نه.
خواستم فقط بدونین چرا مردا کمتر عمر میکنن.
@golimation
یه ۲ ساعت دیگه متوجه میشه واسه ساختش باطری گوشی خودتو دراورده
@golimation
چند سالتون بود فهمیدید اینکه شبا خوابتون نمیبره واسه اینه که اجدادتون در گذشته نگهبان قبیله بودن؟
@golimation
این زن و شوهرهایی که همکار هستن رو نمیفهمم. من میرم سر کار که تو رو نبینم.
باز اینجایی که
@golimation
ولی خیلی جدی، پارسال یکی از رفقا میخواست بره پیادهروی جاماندگان پیادهروی #اربعین
با چندتا از رفقاشون واسه اذان صبح قرار گذاشتن میدون خراسون
بزرگوار دم ظهر بیدار شد و از اونم جاموند
@golimation
بابام دستش میخوره یه چیزایی رو توی گوشیش فعال میکنه که برا لغو کردنش قشنگ سه چهار دقیقه باید بری جلو تا به اون قسمت برسی.
@golimation
تو ماشین بودیم؛ ۳تا آیة الکرسی خوندم و فوت کردم به جلوی ماشین و داشتم فکر میکردم کاش به پشت ماشین هم فوت میکردم که همه جای ماشین حصار بشه، تو این فکرا بودم و داشتم کلنجار میرفتم که چه فرقی داره و اینا؛ یهو یکی از پشت زد بهمون
@golimation